تجربه ی من از الکتروشوک درمانی (ECT) و اسکیزوفرنی


صبح ساعت 7، از خواب بیدار می شوم. طک پرستار دستم را می گیرد و راهی طولانی را تا اتاق عمل با هم می رویم. دستم را نمیگیرد. سریع راه می رود و من با لباس اتاق عمل از او جا می مانم. از اتاق ها و راهرو های پیچ در پیچ می گذریم. و در نهایت به اتاقی می رسیم که رویش نوشته اند:" ورود ممنوع". اما ما واردش می شویم. اتاق بزرگی است. با تختی در وسط و میز پزشکی در کنار اتاق. دکترم را می بینم که بی حوصله و خواب آلود پشت میز نشسته است. با تکان دادن سر بهم سلام می کنیم. می خواهم چیزی به او بگویم؛ بگویم که نتیجه ی این کار چه می شود. ولی دو پرستار مجالی به من نمی دهند. عینکم را از من میگیرند و دنیای رو به روی تبدیل به اوهامی تار می شود.

مرا به سمت تخت هدایت میکنند و به آرامی رویش دراز می کشم. تخت بلندی است. دراز کشیدن رویش سخت است. گاز استریلی را در دهانم میگذارند تا در طی الکتروشوک درمانی زبانم را گاز نگیرم. پرستاران و پرسنل اتاق عمل با هم حرف می زنند. گویا هیچ اتفاقی قرار نیست بیفتد. با هم شوخی می کنند و می خندد و من در حالیکه ماسکی روی صورتم است تا بیهوش شوم تزریق مایعی را به ساعد دستم حس میکنم و همزمان به حرف هایشان گوش میدهم و دیگر چیزی نمی فهمم.

بعد از چند ساعت در اتاقم به هوش می آیم و کاملا گیجم. نمی دانم کجا هستم. و بعد از چند دقیقه حواسم سر جایش می آید. این اتفاق هر روز قرار است تکرار شود.

شب دکتر می آید و برایم توضیح میدهد بی آنکه بدانم و بفهمم که چه می گوید حرف هایش را تصدیق می کنم... :" ما اول بیهوشت می کنیم و چندتا الکترود به سرت وصل می کنیم و بعد جریان برق ضلیفی رو به سرت وارد می کنیم و تو برای یکی دو دقیقه تشنج میکنی. همین. به این می گن الکتروشوک درمانی. کمکت می کنه که صداهایی میشنوی کمتر بشن. و حالت هم بهتر میشه."

بله... قراره حالم بهتر بشه.... اما تنها چیزی که برایم داشت از دست دادن دو سوم حافظه ام بود. خاطرات خوب و بدی که داشتم و همینطور اینکه چیزی در ذهنم نمی ماند. در آخرین جلسه به سختی خودم را به یاد می آوردم و در جاهلیتی بودم که خودخواسته نبود. این رفتن به اتاق عمل ها چندین روز ادامه داشت و من خسته تر از آن بودم که این را تحمل کنم. و خسته تر از آنکه دوباره صداهایی را بشنوم که سرشار اند از تحقیر، توهین و دستورهایی انجام نشدنی.

این الکتروشوک درمانی است. (ECT) چیزی که برای بهبودی است و حال خیلی ها را بهتر می کند اما عوارضی هم دارد و آن عوارض برای من زیاد از حد بود.