Koorosh Revenant
به وقت عاشقی
هر عشقی را مداریست و قوی ترین دایره این مدار در زمان 01:20 ساخته شده است. بی نهایت مدار در این دنیاست. مدار عاشقی دیگری دارم به وقت 01:50 که در آن مدار عاشق شدم. یک عشق عجیب بود و همین الان که برای شما مینویسم 531 مین روزش است. حضورش را که حس میکنم، میفهمم و میفهمد. اینطور نوشته شد که من و تویی بین ما نخواهد بود که بخواهم ضمیری به کار ببرم. مدار 01:50 من یکی از قوی ترین مدار های من است و این مدار همیشه مثل یک راز محفوظ است. چیزی شبیه به آتشی زیر خاکستر است و در مدار 01:20 قرار دارد. بخش بسیار ناچیزی از مدار 01:20 را مدار 01:50 من تشکیل داده است. امشب که شب آرزو هاست. من و من یا تو و تو یا من و تو یا ما یا در کل بی هیچ ضمیری، ما قبل از شکل گرفتن مدار 01:50 آرزوها، یکی شده بودند. با قطعیت و بر طبق نظریه حرکت جوهری و لوح های محفوظ از آغاز عالم این آرزو و این عشق شکل گرفت و من و تو عاشق شدیم و آرزو های ما یکی شد. به قول مولانا بی من و تو... و من از عهد آدم تو را دوست دارم و به اندازه ی غم تو را دوست دارم. این موضوع غیر قابل انکار است و حتا اگر در ضمیر خودآگاه خودمان را گول بزنیم. شواهد نشان میدهد که در این جهان زیبا با این هوش ارزشمند... ما عاشق هستیم و اونم از نوع بدخیمش... خدا به داد برسد. :دی ای عشق تو شبیه به بال های یک پرنده هستی. ای عشق رویاها را در کوله پشتی ات بگذار که به دریا بزنیم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
«بیخیال بدی ها»
مطلبی دیگر از این انتشارات
«تو زیباترین هستی»
مطلبی دیگر از این انتشارات
قضاوت = اسارت