با آحاد مختلف مردم و هنرمندان ، بواسطه کار خود ارتباط داشته ام و وظایف گوناگون اجرایی دولت را می شناسم.
بخوانم
گفتی مرا که بخوانم، ای دل ربای دل
گفتم به روی دیده ، ای روشنای دل
آه از سری که منتظر یک نشانه بود
افتاده دون و نجوا کند این صدای دل
بهر فرازمند جوابی به خواهش، سزاست
گویی که پاسخ است هم او این ندای دل
غمگین مباش که یارم ز آن برتر است
کو پاسخی ننماید ز مهر، بر وفای دل
شرمنده و خجل ز این پندار نا ثواب
زان صبغه که نقش بست بر ردای دل
زان سو امید دارم به وی بر مسلک سخا
کو شاهد است به صدق و صفای دل
آذر زنده دار به جان خویش، مهر یار
زیرا وصال یار مراست هوای دل
مطلبی دیگر از این انتشارات
به گاه
مطلبی دیگر از این انتشارات
عذر
مطلبی دیگر از این انتشارات
بندگی