نشریه تخصصی مطالعات، سواد و تحلیل بازیهای دیجیتال* صفحه انتشارات ما: https://virgool.io/Bazibaan
اوهایو 2045 یا OASIS؟! نقد و بررسی فیلم سینمایی Ready Player One
سید رحیم هاشمی / بازی بان - شماره پنجم و ششم/ مهر و آبان 97
لینک دانلود: bazibaan.com
- تو آزادی، میتونی ازدواج کنی، میتونی هر جایی بری، هر کاری بکنی، کازینو باشی، کاوش کنی و ... اما کسی هست که میخواد این آزادی را از تو بگیره و صاحب دنیای تو بشه.
داستان از یک مقدمه و توصیف اولیهی اتمسفر آغاز میشود. حاشیه شهری که به صورت طبقات متعدد با کانکس ساخته شده و در همه طبقات انسانهایی زندگی میکنند. جهانِ فیلم، جهانی دیجیتالی است که در آن همه افراد امکان حضور در دنیایی دیگر با آواتاری مخصوص به خود را دارا هستند. اینجا پول فقط لوازم و تجهیزات شما را در دنیای واقعی پیشرفتهتر میکند. همگی در تلاش هستند در دنیای مجازیِ OASIS که ساخته جیمز هالیدی James Halliday است خود را ارتقا داده و پولهای مجازی را جمع کنند. اگر بمیری تمام جسم مثالیات تبدیل به سکه شده و به دیگری میرسد؛ تمام لباسها، تجهیزات، پولها، امکانات و پایگاهها. آنقدر این مردن در دنیای مجازی مهم است که فردی ژاپنی با کشته شدن، تصمیم میگیرد خودکشی کند، یا مادری که با دخالت پسر کوچکش میمیرد عینک واقعیت مجازی را درآورده و بچه را به کناری پرت میکند. قوانین گیم کاملا بر این دنیا حکمفرماست. مردم عادی و غیرعادی طوری در آن غوطهورند که گویی جزو واقعی از زندگی آنان شده است. جیمز هالیدی در سال 2040 از دنیا میرود و ایستراِگی (تخم مرغ شانس) را در بازی قرار میدهد و به دست آورنده آن صاحب این دنیا خواهد شد. هالیدی به واسطه این بازی به شرکت اول دنیا و ثرتمندترین فرد تبدیل شده و این یک فرصت مناسب برای هر کسی است تا بتواند خود را در دنیای واقعی و OASIS ثروتمند کند. هر کسی میتواند این کار را بکند از جمله وید واتس Wade Watts با نام آواتاری پارزیوال Parzival که نقش اول داستان است. در مقابل دومین شرکت ثروتمند جهان به نام IOI با مدیریت نولان سورنتو Nolan Sorento به عنوان آنتاگونیست نیز تلاش میکند تا این تخم مرغ را پیدا کرده و به قدرت بلامنازع جهان واقعی و مجازی تبدیل شود. سورنتو صدها نفر گیمر را استخدام میکند تا در قالب گروه سیکسرز Sixers بازی کرده و به این جایزه دسترسی پیدا کنند. اما پنج سال است که هیچ اتفاقی نیافتاده است. هیچ کس نتوانسته یکی از سه کلید (این سه کلید به لحاظ نشانه شناسی قابلیت بررسی دقیقتر را دارند) را که راهگشای رسیدن به تخم مرغ شانس هستند بیابد و بتواند مالک OASIS شود...
اولین کلید
کلید اول به برنده یک بازی رانندگی Racing تعلق میگیرد. همگی در یک مسیر به سمت جلو حرکت میکنند و در مسیر موانعی وجود دارد. در این پنج سال هیچ کس نتوانسته از این موانع رد بشود. اعلام شروع مسابقه منوری است که از مجسمه آزادی آمریکا شلیک میشود. این بدان معناست که اولین کلید رسیدن به هدف آزادی است. شما باید آزاد زیسته، فکر و عمل کنید، که با توجه به معنای آزادی در غرب میتوان آن را نوعی رهایی یا سنت شکنی دانست. کلید اول سنت شکنی است، آری. اول بایست قواعد موجود را شکست تا بتوان به مرحله بعد دسترسی پیدا کرد. این قاعده شکنی در این بازی و در مرحله اول اینست: چرا مستقیم و رو به جلو حرکت میکنی، چرا با سرعت به سمت عقب نمیروی؟!
پارزیوال در یک تلاش که ناموفق بود نتوانست به دروازه انتهایی برسد و در این مسیر با آواتار آرتمیس Art3mis (سامانتا) آشنا میشود. این برخورد شروع اولین آشنایی این دو نفر است. پارزیوال در OASIS دوستان و هم پیمانانی دیگری نیز دارد نظیر Aech، Pito، Shao که در مواقع ضروری به هم کمک میکنند. دوستی وید (انسان واقعی) با آرتمیس (آواتار) به کششی عاشقانه تبدیل میشود. در واقع این وید وات Wade Watts واقعی است که عاشق آرتمیس مجازی میشود. خانم کاترین ایزبیستر در کتابش مثالی از فردی گواتمالایی میزند که با آواتاری دو بعدی ازدواج میکند (ایزبیستر 2016). در واقع این چالش میتواند بسیار واقعی باشد. ایچ این موضوع را فهمیده و به او گوشزد میکند که ممکن است آرتمیس اصلا زن نباشد. آرتمیس نیز به این واقعیت اذعان دارد آن چیزی که اینجا میبینی شاید همان چیزی نباشد که در واقعیت است و سعی میکند تا او را از خود دور کند.
با تجزیه و تحلیل پارزیوال تصمیم میگیرد که با ماشین با سرعت به عقب حرکت کند. در نزدیکی دیوار انتهایی ناگهان راهی بازی میشود و پارزیوال با طی مسیر به انتها میرسد و اولین کلید را به دست میآورد. با به دست آوردن این کلید منابع و جوایز سرشار مالی به او میرسد و او امکان پیدا میکند تا خود را ارتقا دهد. بعد از او نیز دوستانش و دیگران به کلید دست پیدا میکنند. با حل این مسئله او به یک فرد/آواتار شناخته شده و معروف تبدیل میشود.
با این اتفاق سهام شرکت IOI شش درصد سقوط میکند و سورنتو نیز عصبانی میشود. وی تصمیم میگیرد تا پارزیوال را با استفاده از نیروی شر i-R0k از بین ببرد. در یک کازینو پارزیوال و آرتمیس قراری را ترتیب میدهند تا بتوانند مساله دوم را که در رقص و گذشته عاطفی هالیدی وجود دارد حل کنند. در کازینو پارزیوال نام واقعی خود را به آرتمیس میگوید و ابراز عشق میکند ولی آیراک آن را میشنود. تلاش آیراک برای کشتن پارزیوال ناموفق است اما نام و مشخصات وید واتس و محل سکونت او در واقعیت را به سورنتو لو میدهد.
دومین کلید
کلید دوم در فیلم سینمایی درخشش اثر استنلی کوبریک نهفته است. ژانر ترس در گیم از ژانرهای مورد استقبال بوده و هست. انتخاب این فیلم سینمایی در ترکیب با گیم و سبک ماجرایی آن به نظر میرسد نوعی ادای دین به این سبکهاست. هالیدی فرار از گذشتهای از خود را معما میکند تا بتواند در واقع بگوید دومین کلید، رهایی از ترس و پیشساختارهای ذهنی است. حال که سنت شکنی کردی میبایست ترس را کنار گذاشته و خود را در دریای خون شناور کنی. این ترس بیش از آن که شجاعت و دلاوری را نمایانگر باشد، نمایشگر دل به دریا زدن و ریسک کردن است. خُدا در آن جایی ندارد و به نوعی اتکاء به خود و اومانیسم را تداعی میکند. جیمز هالیدی از لحاظ قدرت بر جهان [گیم] من را به یاد فیلم سینمایی نمایش ترومن و کارگردان آن که در ماه زندگی میکرد میاندازد. قدرت جهان وقتی در دست تو میآید که این دو کلید را به دست بیاوری.
با لو رفتن نام واقعی وید، سورنتو او را مییابد. تلاش میکند تا با تطمیع وی را راضی کند تا در خدمت IOI قرار بگیرد و عدم موفقیتش باعث تهدید وید و خانوادهاش میشود. خانواده وید در یک بمبگذاری کشته میشوند تا شدت درهم بافتگی دنیای مجازی و واقعی را بیشتر نشان دهد.
وید و سامانتا در دنیای واقعی همدیگر را پیدا میکنند و دیگر همپیمانان نیز اضافه میشوند. گویی موضوع دیگر مجازی نیست و در واقعیت این اتفاق دارد میافتد. اما نیروهای نظامی سورنتو سامانتا را اسیر و زندانی میکنند.
سومین کلید
مرحله سوم در یک بازی آتاری2600 وجود دارد. سورنتو نیز به حل مسائل گذشته دو کلید را بدست میآورد و برای حل مسئله سوم حفاظ Orb ob vonexus را دور منطقه میکشد تا هیچ کس نتواند وارد شده و مسئله را حل کند. روش حل بازی آتاری روش ماجرایی است. پارزیوال از همه مردم (آواتارها) میخواهد تا علیه سورنتو قیام کنند و تمامیت خواهی او را پایان دهند. همه با تمام امکانات و تجهیزات میآیند. دنیای واقعی به دیوانه خانهای مانند شده که هریک از افراد با یک عینک VR حرکات رزمی انجام میدهند.
سامانتا با ترفند و کمک وید آزاد میشود و در قالب یکی از گیمرهای IOI یا سیکسرز، اُرب را نابود میکند و همه مردم وارد منطقه میشوند. تمام نیروها فعال میشوند تا علاوه بر حل مساله هالیدی نیروهای زورگو و ظالم سونتو را نیز از بین ببرند. مساله آتاری را کسی نتوانست حل کند. با عدم توانایی سونتو در حل مساله، با قدرت ماورایی خودش کل افراد را نابود میکند و تا کس دیگری هم به نتیجه نرسد.
جان اضافی این امکان را به پارزیوال میدهد تا بتواند به جهان گیم برگشته و مساله را حل کرده و دنیا را در اختیار بگیرد. جهان دیگر براساس قانون وید اداره میشود و او تصمیم میگیرد تا دو روز در هفته جهان را تعطیل کند تا مردم به زندگی و خانواده خود برسند. بازیها هرچه به مراحل بالاتر میرویم سادهتر یا کژوالتر میشوند و در آخر به کودکیِ هالیدی میرسند.
اصولا «بازیکن اول آماده باش» نقطه تلاقی فیلم، انیمیشن، گیم و واقعیت مجازی است. پرداخت متحیرکننده استیون اسپیلبرگ به این موضوع که میتواند چالش مهم زندگی دیجیتالی آینده باشد اساساً جدا از پیامهای متعدد و رگباریاش، زنگ خطری در تعریف جدید در ارتباط بین انسانی است. اصولا در این فیلم و حتی در این مقاله ما گاهاً مرزی بین پارزیوال و وید واتس نمیبینیم. آنقدر این مرز نازک و کمرنگ شده که برای عدم دسترسی به موفقیت یک آواتار در دنیای مجازی اقدام به رفتار خشونت آمیز در دنیای واقعی و علیه یک آدم اتفاق میافتد. عشق بوجود میآید تنفر حاصل میشود و حتی عزیزترین فرد در زندگی آدم یعنی فرزند را به کناری پرت میکنند. پدیده عاشقهای دوبعدی (2-D lovers) که گادلن Godlen در CNN Reports on the Love Plus Marriage از آن حرف به میان میآورد پدیدهای قابل بررسی و حساسیت برانگیز است. عینک واقعیت مجازی در واقع میتواند عینک بدبینی، حسادت، دورویی و ... باشد. عینکی که شما را از زندگی واقعی خارج و در دنیای مجازی رذایل اخلاقی غوطهور میکند.
آنچه که در فضای مجازی میبینیم لزوماً واقعی نیست مانند ایچ که دختری در قالب آواتار یک غول بود. جذابیتهای بصری این فیلم و توالی پلان و سکانسها آن قدر پیوسته و قانع کننده هستند که ما باور کنیم در سال 2045 در اوهایو این اتفاق خواهد افتاد. واقعیتِ واقعیت مجازی این است که انسان را از آنچه در آن وجود دارد به دنیایی مثالی و خیالی میبرد و هستیای بدان میدهد که گویی انسان توانسته در دنیا تصرف کرده و در یک آن و یک زمان در دو مکان متفاوت حضور داشته باشد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
نظام ردهبندی بازیهای دیجیتالی ایمن و مهارتافزای میزان
مطلبی دیگر از این انتشارات
شخصیت پردازی و روایت لازمه بازیهای ایرانی
مطلبی دیگر از این انتشارات
ژانرهای مورد استقبال دختران گیمر