بررسی کتاب کوری -دیدن یا ندیدن؟!
بادیدن کلمه“کوری”چه افکاری در ذهن ماجای میگیرد؟! آیاکوری به معنای نابینایی است؟ ایاکوری حدومرزیا طبقه دارد؟!ایاانسان هنگامی که کور می شوددنیاراسیاه یاسفیدمیبیند؟
کوری شاهکار ژوزه ساراماگو داستان شهری است بدون نام که فردی به دلیل نامشخص بینایی خودرا از دست میدهد و دنیا برایش سفید میشود..
رفته رفته این کوری به اکثر مردم شهر سرایت کرده به جز یک زن پزشک و پزشکان متوجه میشوند این افرادهیچ مشکلی نداشتند ونابینایی آنها دلیل دیگری دارد...
کوری استعاره ایست که نویسنده کتاب به دنیایی پیرامون و زمان حال ما نسبت میدهدوبه ما میفهماند که این کوری نشات گرفته از سردرگمی انسان است به دلیل مدیریت نادرست زندگی واطلاعات خود است که نام بیماری آن“بی توجهی به زمان ودنیای پیرامون خود”است،که انسان دنیای معاصربه آن دچار میشود...درواقع این کتاب نمونه یه جامعه دیکتاتور را نشان میدهد که فساد در آن زیاد میشود و مردم به دنبال حق خود نیستند..
این رمان اجتماعی_سیاسی درواقع اثری است که درآن انسان دنیای معاصر و آسیب هایی که میتواند به خود،دنیا وانسان های اطراف خودبرساند را نشان میدهد...
به گفته ساراماگو انسان عقل دارد اماعقلانیت ندارد و کوری روانی باعث میشود فرد درتعاملات با انسان های دیگر دچار مشکل شود وچیزی را درک نکند...
پیشرفت جامعه صنعتی ومدرنیته باعث میشود انسان به سمت رفاه اجتماعی سوق پیدا کنداما این مدرنیته عواقبی مانندتنبلی فکر و فساد های اجتماعی را در پی دارد وباعث شکاف اجتماعی میشود...
قسمتی از کتاب
همه ی ما گاهی درمانده میشویم،چه بهتر که هنوز میتوانیم گریه کنیم.
اشک ریختن گاهی مایه ی نجات حیات ماست.
بهضی وقت ها اشک نریختن به قیمت جان ما تمام میشود پس چه بهتر که اشک بریزیم و ناراحتی خود را به این شکل خالی کنیم...
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب نوآفرینی
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب دست دوم
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب جز از کل