علاقهمند به بازاریابی محتوایی که نتیجۀ کنجکاویها و موشکافیهام رو توی «ویرگول» منتشر میکنم. خوشحال میشم بخونید. 😉
نکاتی که بهتر است قبل از شروع یک استارتاپ پلتفرمی بدانید

ترکیب قدرتمند تکنولوژی و اینترنت تقریباً همۀ جوانب زندگی ما را تحتتأثیر قرار داده و تغییر میدهد. چه خرید، چه فروش، چه سفررفتن و چه پیداکردن کار جدید، همه و همه از طریق لمس کوتاه صفحۀ گوشیهای هوشمند امکانپذیر شده است. شرکتهایی مانند اسنپ، دیجیکالا و... فقط در چند سال به شرکتهای چندمیلیاردی تبدیل شدهاند؛ چون پلتفرمهایی ساختند که به مردم فرصت میدهد با هم آشنا شوند، ارتباط بگیرند و منابع خود را به اشتراک بگذارند و موانع بین خود را از بین ببرند.
شاید همین موضوع باعث شده که این روزها تبوتاب و هیجان خاصی را بین همصنفیهای خودم برای راهاندازی استارتاپ، مخصوصاً مدل پلتفرمی آن ببینم. فکر کنم «پلتفرم» کلمۀ جذابتری نسبت به «محصول» یا «سرویس» است که اینقدر کارآفرینها به دنبال آن هستند. اما اینکه «پلتفرم» کلمۀ دهنپرکنی است دلیل نمیشود همۀ کارآفرینها استارتاپ پلتفرمی راه بیندازند.
خیلی از دوستان خودم را دیدم که به استارتاپهای خودشان لقب «دیجیکالای بعدی» یا «تپسی بعدی» یا «اسنپفود بعدی» را میدهند و همزمان استارتاپهای دیگری هم هستند که به فکر پیوتکردن (Pivot) استراتژیهای استارتاپ خودشان میافتند تا بیشترین احتمال رشد را داشته باشند و بتوانند با بازار سنتی و رقیبان امروز رقابت کنند. اما قبل از هر چیز بگذارید به تعریف مشخصی دربارۀ استارتاپ پلتفرمی برسیم.

استارتاپ پلتفرمی چیست؟
به بیان ساده، پلتفرم مدلی از کسبوکار است که با آسانسازی تبادلات بین دو یا تعداد بیشتری از گروههای وابسته به هم که معمولاً مصرفکنندگان و تولیدکنندگان هستند، ارزش تولید میکند.
استارتاپ پلتفرمی چی نیست؟
یادتان نرود که پلتفرم مدلی از کسبوکار است و نه نوعی تکنولوژی. خیلی از کارآفرینان آن را بهاشتباه با اپلیکیشن یا سایت قاطی میکنند؛ ولی پلتفرم، نرمافزار نیست. مدل کسبوکار استارتاپها میتواند مستقیم (Linear) باشد یا پلتفرمی (Platform). برای اطلاع بیشتر از تفاوت این دو میتوانید مطلب Applico را بخوانید.
مدل پلتفرمی فقط مفهوم ساختن تکنولوژیهای پایه نیست، بلکه یعنی فهمیدن و ساختن کل استارتاپ، به شکلی که ارزش تولید کند و شبکه بسازد.
انواع استارتاپ پلتفرمی
با اینکه تمام پلتفرمها از یک مدل کسبوکار بنیادی استفاده میکنند، همۀ آنها یکی نیستند. در ادامه پس از بررسیها سعی کردهام آن نُه سبک مختلف استارتاپهای پلتفرمی را بر طبق نوع ارزشی که در هستۀ معاملههایشان جابهجا میشود دستهبندی و رسم کنم.
ارزش اصلیای که در این پلتفرمها تبادل میشود:
- بازارهای خدماتی: سرویسی مانند اسنپ، تپسی و ...
- بازارهای محصولی: محصولی فیزیکی مانند دیجیکالا، مدیسه و ...
- پلتفرمهای پرداخت: پرداخت شرکت به مشتری یا نقطه به نقطه، مانند زرینپال، پیپینگ و ...
- پلتفرمهای سرمایهگذاری: سرمایهگذاری (تبادل پول برای اهداف اقتصادی مثل وام)، مانند حامیباش، مهربانه و ...
- شبکههای اجتماعی: شبکهای که معاملۀ اصلی آن، مدل ارتباطی انتخاب دوگانه است (دوستشدن با بقیه)، مانند پروفایل، کلوب و ...
- پلتفرمهای ارتباطی: ارتباط اجتماعی مستقیم (مانند پیامدادن)، مانند آیگپ، بله و ...
- پلتفرمهای توسعه:پلتفرم توسعۀ بسته: نرمافزار از طریق دسترسی به داده ساخته میشود (معمولاً از طریق یک API)، مانند تینت، فینوتک و ...
پلتفرم توسعۀ کنترلشده: نرمافزار در محیطی توسعهدهنده، یکپارچه و کنترلشده ساخته میشود، مانند تلگرام و ...
پلتفرمهای توسعۀ باز: نرمافزارهای رایگان و منبع آزاد، مانند أوبونتو، وردپرس و ... - پلتفرمهای محتوایی:اجتماعی: نوعی پلتفرم محتوایی که معاملۀ اصلی در آن بر پیداکردن افراد و ارتباطگرفتن با آنها تمرکز دارد، مانند ویرگول و ...
رسانه: نوعی پلتفرم محتوایی که معاملۀ اصلی در آن بر پیداکردن و تعامل با مدیا تمرکز دارد، مانند آپارات، نماشا و ... - پلتفرم گیمینگ اجتماعی: نوعی تعامل گیمینگ بین چندین کاربر که در رقابت یا همکاری شکل میگیرد، مانند آمیرزا، کوییز آو کینگز و ...
چند نکته برای راهاندازی استارتاپ پلتفرمی

در این هیاهویی که برای راهاندازی استارتاپهای پلتفرمی شروع شده نباید اسیر این فضاسازیها و حبابهای استارتاپی شد؛ چراکه راهاندازی استارتاپ پلتفرمی به آن سادگیهایی که همه جا از آن دم میزنند، نیست. اقتصاددانانی مثل ریچارد اشمالِنسی (Richard L. Schmalensee) و دیوید اس اِونز (David S. Evans) که نویسندگان کتاب همسانگزینها: اقتصاد جدید پلتفرمهای چندوجهی در سال ۲۰۱۶ هستند نیز بر این باورند که راهاندازی استارتاپ پلتفرمی کار سادهای نیست. این دو در چند دهۀ اخیر دربارۀ استارتاپهای پلتفرمی چندوجهی، یعنی کسبوکارهایی مطالعه کردند که با متصلکردن دو یا تعداد بیشتری از مجموعهها به هم از طریق پلتفرمهای فیزیکی و بصری، ارزش تولید میکنند.
اشمالِنسی، رئیس و استاد بازنشستۀ مدیریت و اقتصاد در مدرسۀ مدیریت دانشگاه MIT و اِونز، رئیس شرکت مشاورهای گروه اقتصاد جهانی و سخنران در دانشگاه قضایی شیکاگو، سختیهای راهاندازی کسبوکار پلتفرمی موفق را انکار نمیکنند. آنها در کتابشان نوشتهاند: «داشتن استارتاپ پلتفرمی چندوجهی موفق یکی از سختترین مدلهای کسبوکار است. کارآفرین باید پازلی پیچیده را حل کند و استراتژیهای ضد و نقیض به کار گیرد تا به نتیجه، یعنی همان موفقیت برسد.»
مارتا ای مَنگِلس دورف (Martha E. Mangelsdorf)، رئیس هیئتتحریریۀ مجلۀ بازبینی مدیریت اسلون دانشگاه MIT، با این دو نفر مصاحبه کرد تا متوجه شود راه مناسب برای راهاندازی استارتاپ پلتفرمی چیست. من هم در ادامه سعی کردهام نسخۀ چکیده و سادهتر از مصاحبۀ این سه نفر را برایتان روایت کنم.
همچنین برای درک بهتر اینکه استارتاپ پلتفرمی چیست و چطور کار میکند، به صحبتهای سنگیت پال چودِری (Sangeet Paul Choudary) که نویسندۀ کتابهای رشد پلتفرم و انقلاب پلتفرمی و رئیس مشترک هیئت استراتژیهای پلتفرم دانشگاه MIT است گوش دادم که جنبههای متفاوت پلتفرمها را توضیح میداد. در ادامه سعی کردهام جمعبندی کاملی را از مصاحبۀ اشمالِنسی و اِونز، صحبتهای سنگیت پال چودِری، پژوهشهای خودم در اینترنت و همصحبتیام با کارآفرینانی که استارتاپ پلتفرمی داشتند، بنویسم.

- پلتفرم مشکلگشا: شما باید مشکل واقعی هر دو گروهی که قصد اتصال آنها به هم را دارید، حل کنید. شما باید چیزی بسازید که قبلاً وجود نداشت و در عین حال راهکار چشمگیر و بزرگی باشد که نتیجۀ خوبی هم برای گروه «الف» و هم برای گروه «ب» به همراه داشته باشد و کمی هم از ارزش تولیدشده توسط شما برای خودتان باقی بماند.
- پلتفرم واقعاً نیاز است: از خودتان بپرسید اصطکاکهای اقتصادیای که پلتفرم شما از بین خواهد برد، چه هستند؟ چه مشکلی را حل میکنید؟ نباید چیزی باشد که مردم سالیان سال در تلاش برای حل آن باشند.
- اول مرغ بود یا تخممرغ: وقتی که افراد زیادی را به شرکتکردن در پلتفرم خود ترغیب کنید، حضور در پلتفرم شما میتواند برای اعضای جدیدتر هم جذاب به نظر برسد. ولی اگر نتوانید یک جریان به راه بیندازید، هیچوقت محصول جذابی نخواهید داشت.
- اعتیادآور: پلتفرمها و بازارهای اینترنتی موتورهایی هستند که سوخت خود را از مصرفگرایی میگیرند. آنقدر به تواناییها و قابلیتها فکر نکنید. به این نگاه کنید که چطور مصرف یک نفر، سبب مصرف نفر بعدی میشود. ابزارها، فقط راهی برای انجام این کار هستند.
- کاربر قدرتمند: باید مطمئن شوید که به مرور زمان، کاربرانتان چند برابر میشوند. دفعۀ صدمی که کاربری از محصولی استفاده میکند، باید قدرت بیشتری را نسبت به دفعۀ اول حس کند.
- چیزی مثل اسنپ: به آن پلتفرم فقط به چشم یک سرویس «بنا به درخواست» نگاه کنید. بنا به درخواست بودن نتیجۀ تولد مدل بیزنسی اسنپ است و نه محرک آن. بنابراین فقط نمیتوانید این بخش را بردارید و در جای دیگر اعمال کنید، بدون دانستن اینکه موضوعات کلیدی (مانند استانداردسازی تجربۀ هر سفر یا یکسانسازی رانندهها) در خدمات منزل جایی ندارند.
- قیمتگذاری: در بیزنسهای پلتفرمی، ارتباط اساس کار است و قیمتگذاری درست برای تشویق ارتباطگرفتن بین دو طرف، به متعادلسازی نیاز دارد. اگر به بیزنسهای پلتفرمی موفق نگاه کنید، راهکار قیمتگذاری آنها شفاف است، اما اگر تازه چنین کاری را راه میاندازید، اصلاً هم شفاف نیست. این کارآفرینان معمولاً دستوپا میزنند و نفری که مدل درست را پیدا کند موفق میشود. اما فهمیدن کارهای درست برای انجامدادن، قبل از معرفی بیزنس بسیار پیچیده است؛ هم دربارۀ قیمتگذاری و هم اینکه چطور کار را باید شروع کرد. در این کسبوکارها، جنبههای مختلفی وجود دارند که باید درست برآورد شوند و شک و شبهۀ بیشتری هم وجود دارد.
- فقط تخفیف: بخش بزرگی از پولهای دیجیتال خرج حراجها و بنهای محصولاتی میشود که مردم واقعاً به خریداری آنها نیازی ندارند. اگر کل مدل بیزنس شما به بنهای خرید برای زنده ماندن بستگی دارد، پس مشکل بنیانی دارید!
اگه مدل استارتاپ شما پلتفرمی نیست، اشکالی ندارد؛ اما سعی کنید محصولی بیرقیب یا سرویسی بینقص ارائه کنید و اگر در انجام این کار موفق شدید (که خودش چالش بزرگی است)، همیشه اتفاقهای خوب رخ خواهد داد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
📚 گزارشی از مجموعه کتاب کالبدشکافی شبکههای اجتماعی
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور مشتری جذب کنیم: نوزده کانال کشش
مطلبی دیگر از این انتشارات
هاوینگ بیتکوین (Halving Bitcoin) چیست؟