Business & Product Developer
چگونه مدیرعاملها، بازاریابی هدفمند انجام دهند: نقش رهبری در هدایت طوفان بازار ایران
مقدمه
یک مدیرعامل در یک شرکت پخش مویرگی، با بودجه بازاریابی محدود، بین تبلیغات تلویزیونی گرانقیمت و کمپینهای مستقیم در داروخانهها مردد است. دیگری در یک کارخانه تولید لوازم صنعتی، نمیداند چگونه با مهندسان خرید شرکتهای بزرگ ارتباط برقرار کند. سومی در یک استارتاپ فناوری، منابعش را بین جذب کاربران جدید و نگهداری کاربران فعلی تقسیم کرده است. نقطه مشترک همه این مدیران؟ نیاز مبران به بازاریابی هدفمند.
برای شما به عنوان مدیرعامل، بازاریابی هدفمند یک استراتژی لوکس نیست؛ یک ضرورت بقا است. در شرایطی که طبق بررسیهای داخلی، حدود ۷۰٪ از کمپینهای بازاریابی در ایران به دلیل هدفگیری نادرست با شکست مواجه میشوند، نقش شما به عنوان رهبر در هدایت این مسیر حیاتی است.
این مقاله به شما نشان میدهد که چگونه میتوانید با درک عمیق از بازاریابی هدفمند، شرکت خود را در مسیر رشد سودآور و پایدار قرار دهید.
بخش اول: چرا مدیرعامل باید خودش بازاریابی هدفمند را هدایت کند؟
بازاریابی دیگر یک تابع پشتیبان نیست
در اقتصاد امروز ایران، بازاریابی مستقیماً با درآمد، سودآوری و ارزش گذاری شرکت گره خورده است. یک مدیرعامل ایرانی هوشمند میداند که:
تصمیمات بازاریابی بر تمامی بخشهای شرکت تأثیر میگذارد
استراتژی بازاریابی باید با استراتژی کلی کسبوکار یکپارچه باشد
تنها مدیرعامل است که میتواند منابع لازم را برای اجرای اثربخش اختصاص دهد
دادههای هشداردهنده از بازار ایران
بررسیهای میدانی نشان میدهد:
۵۵٪ از کسبوکارهای ایرانی هنوز مشتریان خود را به درستی بخشبندی نکردهاند
هر مشتری ناراضی به طور متوسط تجربه بد خود را به ۹ نفر دیگر منتقل میکند
هزینه جذب یک مشتری جدید در برخی صنایع ایران تا ۷ برابر نگهداری یک مشتری موجود است
بخش دوم: چهار گام عملی برای اجرای بازاریابی هدفمند
گام اول: شناخت عمیق بازار ایران - فراتر از تقسیمبندیهای سنتی
رویکرد شرکتهای پیشرو ایرانی:
یک شرکت تولیدکننده شیرآلات صنعتی در اصفهان، مشتریان خود را نه براساس استان، بلکه براساس نوع صنعت، حجم خرید و فرآیند تصمیمگیری خرید بخشبندی کرد. آنها دریافتند پیمانکاران بزرگ، مهندسین ناظر و کارفرمایان نهایی، هر کدام معیارهای خرید کاملاً متفاوتی دارند.
راهکار عملی برای شما:
از تیم بازاریابی خود بخواهید حداقل ۵ بخش متفاوت از مشتریان فعلی را شناسایی کنند
برای هر بخش، یک «پرسونای مشتری» کامل شامل ارزشها، دردسرها، الگوی خرید و رسانههای مورد استفاده تهیه کنید
مطمئن شوید این بخشها براساس دادههای واقعی و نه فرضیات تهیه شدهاند
گام دوم: تدوین ارزش پیشنهادی منحصربهفرد برای هر بخش
موردکاوی موفق ایرانی:
یک کارخانه تولیدی مواد شیمیایی در شیراز، برای بخش پیمانکاران بزرگ، ارزش پیشنهادی خود را بر پایه «تحویل به موقع و حجم بالا»، برای بخش صنایع کوچک بر «پشتیبانی فنی و آموزش» و برای بخش صادرات بر «استانداردهای بینالمللی و گواهینامهها» بنا نهاد.
سوالات کلیدی که باید بپرسید:
چه ارزش منحصربهفردی به هر بخش از مشتریان ارائه میدهیم؟
آیا این ارزش با نیازهای واقعی آنها همخوانی دارد؟
چگونه خود را از رقبا در ذهن این مشتریان متمایز میکنیم؟
گام سوم: انتخاب هوشمندانه کانالهای ارتباطی - فراتر از فضای مجازی
خطای رایجی که باید از آن اجتناب کنید:
یک شرکت تولیدکننده تجهیزات پزشکی، تمام بودجه بازاریابی خود را صرف شبکههای اجتماعی کرد، در حالی که مشتریان هدف آنها (بیمارستانها و مراکز درمانی) عمدتاً از طریق حضور در کنگرههای تخصصی، بازاریابی مستقیم و معرفی توسط متخصصان تصمیم میگیرند.
راهکار مدیریتی برای کسبوکارهای B2B و B2C:
برای کسبوکارهای صنعتی: حضور در نمایشگاههای تخصصی، انتشار مقالات فنی، بازاریابی مستقیم توسط نیروهای فروش متخصص
برای کسبوکارهای مصرفی: ترکیب هوشمندانه کانالهای سنتی (غرفههای فروش، تبلیغات محلی) و دیجیتال (پیامک، شبکههای اجتماعی)
برای کسبوکارهای خدمات تخصصی: شبکهسازی حرفهای، ارائه سمینارهای تخصصی، بازاریابی دهان به دهان
نمونه موفق ایرانی:
شرکت «پخش رازی» با ترکیب کانالهای سنتی (نیروهای فروش میدانی) و دیجیتال (اپلیکیشن سفارشگیری)، توانست سهم بازار خود را در منطقه تحت پوشش ۴۰٪ افزایش دهد.
گام چهارم: اندازهگیری و بهینهسازی مستمر
چارچوب سنجش عملکرد:
نرخ تبدیل برای هر بخش
هزینه جذب مشتری به ازای هر بخش
ارزش دوره زندگی مشتری برای هر بخش
نرخ حفظ مشتری در هر بخش
نمونه ایرانی موفق:
یک شرکت پیمانکاری ساختمان در تهران، با پیگیری دقیق میزان سودآوری هر بخش از مشتریان (پروژههای دولتی، خصوصی و مشارکتی)، دریافت که پروژههای مشارکتی با وجود حجم کمتر، سودآوری بسیار بالاتری دارند. در نتیجه، استراتژی بازاریابی خود را بر این بخش متمرکز کرد.
بخش سوم: نقش مستقیم مدیرعامل در بازاریابی هدفمند
رهبری تحول فرهنگی
شما باید:
فرهنگ «مشتریمحوری» را در سراسر سازمان نهادینه کنید
همه بخشها را متقاعد کنید که در قبال جذب و حفظ مشتریان مسئول هستند
سیستم پاداش را با موفقیت در بازاریابی هدفمند مرتبط کنید
تخصیص منابع استراتژیک
بودجه بازاریابی را براساس بخشهای سودآور تخصیص دهید
سرمایهگذاری در فناوریهای جمعآوری و تحلیل داده را اولویت دهید
استعدادهای کلیدی در حوزه بازاریابی دادهمحور جذب کنید
داستان یک مدیرعامل ایرانی:
مدیرعامل یک شرکت داروسازی در ایران، هر ماه جلسهای با حضور تمام بخشها برگزار میکند که در آن گزارش عملکرد هر بخش از مشتریان بررسی میشود. این کار باعث شده همه واحدها خود را در قبال موفقیت بازاریابی مسئول بدانند.
بخش چهارم: اجتناب از تلههای رایج در بازار ایران
تله اول: هدفگیری بسیار محدود
در ایران، برخی بخشها ممکن است برای توجیه اقتصادی بسیار کوچک باشند. بین «تخصصی شدن» و «بازار بسیار کوچک» تعادل ایجاد کنید.
تله دوم: بیتوجهی به تحولات بازار
سلیقه و رفتار مشتریان ایرانی به سرعت در حال تغییر است. سیستم پایش مستمر رفتار مشتریان را راهاندازی کنید.
تله سوم: کپیبرداری از استراتژیهای خارجی
استراتژیهای بازاریابی هدفمند باید با فرهنگ، ارزشها و شرایط خاص بازار ایران تطبیق داده شوند.
نتیجهگیری: از مدیرعامل به مدیر بازاریابی ارشد
اجرای اثربخش بازاریابی هدفمند نیازمند نقش فعال و مستقیم شما به عنوان مدیرعامل است. برای تبدیل شدن به یک مدیرعامل که بازاریابی هدفمند را به خوبی هدایت میکند:
۱. خودتان درک عمیقی از مشتریان پیدا کنید: تنها به گزارشات تیم بازاریابی اکتفا نکنید. مستقیم با مشتریان ارتباط برقرار کنید.
۲. براساس داده تصمیم بگیرید: فرهنگ تصمیمگیری مبتنی بر داده را در سازمان نهادینه کنید.
۳. منابع را هوشمندانه تخصیص دهید: بودجه بازاریابی را براساس سودآوری بخشها تخصیص دهید، نه براساس عادات گذشته.
۴. سازمان را مشتریمحور کنید: اطمینان حاصل کنید که همه بخشها نیازهای مشتریان را در اولویت قرار میدهند.
۵. پایش مستمر داشته باشید: بازاریابی هدفمند یک رویداد یکباره نیست، یک فرآیند مستمر بهبود و بهینهسازی است.
در بازار پررقابت ایران، شرکتهایی موفق خواهند بود که مدیرعاملهای آنها نقش رهبر بازاریابی هدفمند را به عهده بگیرند و سازمان را به سمت درک عمیقتر از مشتریان و ارائه ارزش منحصربهفرد به هر بخش هدایت کنند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه مدیرعاملها میتوانند تصمیمگیری دادهمحور را در سازمان جا بیندازند
مطلبی دیگر از این انتشارات
تمرکز استراتژیک مدیرعامل در شرایط عدم قطعیت! مارکتینگ و R&D به همراه سیستمسازی
مطلبی دیگر از این انتشارات
توسعه سازمانی؛ ایجاد ساختارهای انعطافپذیر برای آینده