I'm hopeless but maybe romantic
جزیرهی سگها؛ بامزه و متقارن
اگر کارگردان مورد علاقهی من اقای وس اندرسن رو نمیشناسید باید بگم نصف عمرتون که نه حداقل ۹ قسمت از ده قسمت عمرتون بر فناست.
علاوه بر فیلماش که شاهکار قرنه و بازیگرا که بازیهای با نمک و به طرز کشندهای جذاب دارن کارتون هاش هم همیشه مناسب بوده برای ادم بزرگا...
سال ۲۰۰۹ وقتی که من تقریبا کوچولو بودم (نه اونقدر کوچیک! به هر حال نوجوون هم نمیشه گفت...)
یک پدیده به اسم Fantastic mr fox توسط پدرم برای ارغوان کوچک خریداری شد.
جورج کلونی و مریل استریپ صداگذارهای اصلیش بودن ولی ویلم دفو، بیل موری ، اوون ویلسون و خیلیهای دیگه هم اون تو بودن و علاوه بر همه چی داستان فوقالعاده بود۰
وس اندرسون در فیلماش و حتی کارتوناش از یکسری بازیگر خاص استفاده میکنه. بیل موری هم همیشه یه جایی توی فیلماش حضور داره... یعنی کم پیش میاد نباشه اصلا.
مثل شهبال شبپره که تو ویدیوهاش همیشه اون گوشه ها نشسته:)))
برگردیم به سال ۲۰۰۳ ... که من خیلی کوچکتر بودم... و گمشده در ترجمه یا همونlost in translation پخش شد . قاعدتا سال ۲۰۰۳ ندیدمش ولی در سالهای نوجوونی بود که وقتی یواشکی تمام فیلم های دوست بابام رو که تقریبا ۲،۳ گیگ فیلم بود برای خودم ریختم و تو دلم قاه قاه خندیدم ... اغلب فیلم های وس اندرسون رو در یک نوبت دیدم.
(ضمنا الان اون اقا مرده... ولی ، مهمترین چیز اینه که از زندگیش لذت برد و امیدوارم به هر حال خدابیامرزتش!)
اون موقع نمیدونستم که نباید به اونها قاه قاه بخندم:))) این خود من بود که باید بهش میخندیدم ... شروعی برای پایان یک دختر که در سراشیبی اعتیاد میافته.(شوخی کردم اونقدرا هم وضعم وخیم نیست...یا شایدم هست؟)
بگذریم و برسیم به جزیرهی سگها...
استاپ موشن ۲۰۱۸ ...
این کارتون هرچی هم که نباشه میدونم که بین منتقدا و اونایی که فیلم میبینن به شهرت آنی رسید.
هرچند یه سری ایراداتی مثل اغازش وارده بر جزیرهی سگ ها ... که من هم اصلا مخالف نیستم و تا حدود زیادی حتی موافقم.
مشکل اغازش چیه؟
اغازش زیاد جذاب نیست ... قصه میگه و میخواد بفهمونه بهت که چه اتفاقی قراره بیافته ؛ همهی اینا درست اما حقیقت اینه که اگر ۵،۶ دقیقه دندون رو جیگر بذاری اون موقعست که میری اون دنیا .
اون دنیا هم دنیایی نیست بجز دنیای جزیرهی سگها
داستان درمورد ایندهی نزدیکیه که توی ژاپن سگها یه بیماری لاعلاج میگیرن و خیلی مریضن خلاصه...
اون رییس جمهور، شهردارشونه ... هرچی که هست هم تصمیم میگیره که همهی سگها رو تبعید کنه به جزیرهی آشغال ها.
و اینجاست که مشکل اصلی اغاز میشه.
بگذریم.
توی این کارتون یه سری صدا میشنوین که اشناست از جمله : ادوارد نورتون، اسکارلت یوهانسون زیبا، بیل موری ، برایان کرانستون عزیز، تیلدا سویینتون و حتی بازیگر سریال ray donavan...
به هر حال من لذت بردم ... شب خوبی بود وقتی این کار رو دیدم و اونقدر خوشحال بودم که دوباره برگشته بودم به احساسات چارلی و کارخونهی شکلات سازی.
الان سر راهم برای رفتن به حموم هستم اما حتما یه سری فیلم از وس اندرسن با خودم میبرم.
دیالوگ مورد علاقهی من وقتی بود که پسر کوچولویی از هواپیماش افتاد توی جزیرهاشون و یکی از سگها به بقیه گفت :
are we eating him or is this a rescue mission
به عنوان پایان کار باید بگم که درسته که جزیرهی سگها بهترین کار اندرسون نبود اما به عنوان یه کارگردان صاحب سبک و امضا ! وظیفهی خودم بود که ببینمش...
ضمنا اکثر فیلمهای اندرسون برای بچه ها مناسبه ...
صحنه و این حرفا مخصوصا تو کارتوناش که به هیچ وجه ، ممکنه دو سه تا حرف بد بزنن که مهم نیست بچهان نمیفهمن;)))
یجایی خوندم که
“مخاطب عام سینما این کارتون رو مثل گرند بوداپست هتل نمیپسنده و بچه ها هم نمیتونن مثل اقای فاکس شگفت انگیز باهاش ارتباط برقرار کنن بنابراین درسته که برای من این یک اثر فوقالعادست اما بقیه ممکنه اون لذت کافی رو نبرن.”
چی بگم؟ فکر کنم حرفش منطقی بود ولی ما ایرانیا میپسندیمش (چون ما خیلی باحالیم!) بله این کسیه که ما هستیم بنابراین به شدت پیشنهاد میکنم کلا...
الان به این دقت کردم که توی هر دو کارتونش حیوونا شخصیت اصلی بودن و ادما ... پشت صحنه:))
پ.ن : سال پیش هم یک فیلم که خیلی هم دوستش دارم و برام پر از خاطره است رو اینجا معرفی کردم... میتونید بخونید :
*********
وقتی میگم تقارن از چی حرف میزنم؟؟؟؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
آپرکلاس امریکا ؛ در پس زمینه
مطلبی دیگر از این انتشارات
سریال the deuce روایتی نه چندان جذاب از خیابان ۴۲
مطلبی دیگر از این انتشارات
Love , death +robots