I'm hopeless but maybe romantic
یک سریال سیاه؛نه حتی دو قاشق کمدی
خب قبلا از مارگرت اتوود و رماناش گفته بودم...
این دفعه هم یه سریال خفن اما کوتاه (اه ببخشید فکر کنم شما بهش میگید مینی سریال).از نتفلیکس پخش شد(handmaids tale مال هولو بود چون!) اما خب همونطور که همتون نمیشناسیدش ، این سریال اصلا و ابدا به جایگاهی که باید نرسید اما چرا ؟ اصلا لیاقتش رو داشت؟ به نظر منتقدین که بله! اما من چی میگم این وسط؟
از اینکه هندمیدز مال اینده است و نام مستعار گریس مربوط به حدود دویست سال پیشه، میتونیم پی ببریم به کارایی که نویسنده ها و کارگردانا دربرابر یه اثر هنری حقیقی انجام میدن. یه مثال بزنم براتون:
سیمپسونز رو یادتونه؟ پیشبینی های وحشتناک انجام میداد و یارو با پیژامه میگشت و فمینیست بازی درمیاورد و این حرفا؟ الان دیگه قدیمی شده، کسی که بخواد برای اولین بار ببیندش حس انچنان جذابی دریافت نمیکنه.
اما خالق سیمپسونز چی کار کرد ؟به عبارت دیگه چه راه حلی برای این مشکل ارائه کرد؟
خب معلومه،فیوچراما رو پخش کرد که یکی دو لول بانمک تر که نمیشه گفت اما جدیدتر بود! حداقلش اینه که مربوط به اینده بود و کدوم مخاطبی از یه مقدار اینده بدش میاد خب؟
گذشت و گذشت تا سال پیش ... دوباره همهی سر و صدا ها از فیوچراما و سیمپسونز خوابیده بود که یهو این کارگردان (خالق، چی میگن بهش مت گرونینگ!) disenchantment رو پخش کرد که مربوط به گذشته بود و به نظرم تحولی در زمینهی کاریش بود.
قطعا و یقینا disenchantment بین خدایان انیمیشن مثل بوجک هورسمن و ریک اند مورتی و بعضیای دیگه قرار میگیره
منتقدا چی میگن؟
در این بازه از زمان منتقدا عقیده دارن که دو تا سریال اول مت گرونینگ یک سری پیام واقعی داشته اما این سریال اخر در اصل هیچ پیامی در بطنش نداره و درسته که با فمینیسم و تاریخ و نقش جنسیتی درگیری پیدا میکنه اما در اصل امادگی توضیحشونو نداره.
من چی میگم؟
من شدیدا در این زمینه مخالفم و همهشون خوبن اما خب معلومه که من ۲۰۱۸ش رو میپسندم! مسخره ها!!
یعنی منظورم اینه که همهی این سریالا باید باهاشون انتزاعی برخورد شه( فراموش نمیکنم که هیچ بایدی در مواجهه با یک اثر وجود نداره!).دیروز یه نقد از سریال مانی هایست خوندم فقط دوست داشتم بزنم زیر خنده... کلا نقد خوب از این سریال توی اینترنت فارسی زبان وجود نداره به نتیجهی من. یارو با تمام قدرت سعی داشت ساختمون رو روی سریال خراب کنه. بعد که مردم ناراحت شده بودن هی میخواست ماله بکشه روش.بگذریم اگه عمم بود میگفت اینا غیبته و ادامه میداد !
صحبت از الیاس گریس بود.
سریال با شش تا اپیزود کلا ، راجع به یک پروندهی قتل تقریبا واقعیه !
مردم باورشون نمیشه که یه دختر ادم کشته باشه، میخوان ببینن که اصلا یه درصد ممکنه همچین اتفاقی افتاده باشه؟
ادمی که ندیده با خودش میگه:”خب که چی؟ مشکلش چیه؟ فکر میکنن ادم نکشته میره واسه خودش هر غلطی بخواد میکنه در ازادی!”
منم همین عقیده رو داشتم تا وقتی دیگه این عقیده رو نداشتم .
نمیدونم توجه کردین یا نه؟
توی مهمونی های خانوادگی (که یکم هم رسمی تره!) مردا میشینن دور یه میز و به عیش و نوش ! میپردازن ... در حالی که خانوما باید توی اشپزخونه ادامه بدن به سرو مزه و جمع کردن اشغالای این مردای...
حالا نوشیدن مدام اصلا خوب نیستا، هم به کبد صدمه میزنه هم سم وارد بدنت کردی! ولی موضوع اینجاست که الان به مادر من چه مربوط که مثلا پسر پسرعموش چند درصد میخواد بره تو هوا؟ چرا خودش مزه درست نمیکنه؟ چرا خودش آشغالاشو جمع نمیکنه؟
(ضمنا مادر من یک خانم شاغله و از اکثر مردای توی مهمونی و بیرون مهمونی درامد بیشتری داره... بنابراین وظیفش هرچیزی میتونه باشه بجز این خدمتکار بازیا، البته خودش میدونه، وظیفهی منه که هربار بهش یاداوری کنم... میدونم که ترک عادت براش موجب مرضه! )
تازه فقط به نوشیدن بسنده نمیکنیم. شما اصلا تو خونهی خودت رو نگاه کن. صبح ظهر شب ! مامانت سرکار باشه بیرون باشه تو خونه باشه استخر باشه ارایشگاه باشه چمیدونم توی زندان حتی باشه! بازم غذا رو اماده میکنه زحمت قبل و بعدشم با اونه.
فرقی نداره فقیر باشی شما ، پولدار باشی، تحصیلات داشته باشی، بیکار باشی یا نه، اینا اصلا فرقی نمیکنه. فقط کافیه مادر باشی تا این کارها تو کارنامهی اعمالت به عنوان وظیفه درج بشه.
” اگر شما جاسوس هستین، بدین وسیله تمام نوشتهی بالا و پایین رو صددرصد یه مثال غیر واقعی اعلام میکنم!”
یه دوست لزبین داشتم ، ارزوش این بود که بره سربازی! هی من میگفتم بابا جوگیر ، این چه وضعیتیه؟ همه میخوان معاف شن تو مشکلت چیه دیگه؟
البته اون موقع نمیدونست مشکلش چیه! من میدونستم... به شدت دوست داشت کاری که بقیه فکر میکنن واسش ساخته نشده رو انجام بده!
البته این موضوع اصلا و ابدا مشکل به حساب نمیاد، فقط وضعیتش رو گفتم.
در مورد الیاس گریس هم موضوع همینه.
مردم باورشون نمیشه که یه خانوم ادم کشته باشه چون خانما سرچشمهی همهی زیبایی ها و پاکی ها و ویرجین موندن ها هستن.( ویرجین موندن رسما یه موضوعه؟) سرچشمهی زشتی ها و تاریکی ها و اعمال شیطانی هم مرداان، و فقط اوناان که بدن! خلاصهاش همینه.
یک سریال دربارهی تفکر مردم (مردم قدیم، که هنوزم در اشکال مختلفی از موجودات شیطانی پیر و جوون وجود دارن!) دربارهی قابلیت خانما...
نکتهاش اینه که بالاخره خانما میتونن کارای بد انجام بدن؟
حالا کارای بدی که فقط از باکرگی بیرون شدن و رابطه و دزدیدن چند تا سیب و ترک کشور بدون پدر مادر گذشته باشه.
یه کار خیلی بد، یه کار خیلی خیلی بد مثل قتل
انتظار نمیرفت اما Zachary levi که احتمالا از شزم یا تور بشناسیدش در این سریال هست.
من که از marvelous mrs maisel باهاش اشنا شدم و به نظرم الههی جذابیتهاست!
***********
به نظر میرسه تب فمینیسم توی انیمیشنا و سریالای جدید بالا گرفته و هم من اینو خیلی دوست دارم هم جامعه ”البته جامعهی باشعور” هم منتقدا، همهی دنیا راضین اصلا... اما به هر حال بعد از یه مدت شاید (احتمالا) اینم مثل بقیهی اون ارزشها قدیمی بشه...(امیدوارم که برابری بشه و گل و بلبل البته، دیگه نیاز به این سریالای تخیلی نداشته باشیم!)
مطلبی دیگر از این انتشارات
آپرکلاس امریکا ؛ در پس زمینه
مطلبی دیگر از این انتشارات
فیلم جنجالی هفته: the blue lagoon
مطلبی دیگر از این انتشارات
شاهکار سینما ؛ لولیتا ۱۹۹۷!