استراتژی محتوا در روابط عاشقانه

«غریزه‌نویس» می‌گوید: برای هر رابطۀ عاشقانه‌ای باید استراتژی محتوا داشت.

می‌پرسم: بازاریابی محتوا چه ربطی به رابطۀ عاطفی دارد؟

می‌گوید: روزهای اولی که با کسی آشنا می‌شوی، بهترین‌ فیلم‌هایی که دیده‌ای، بهترین کتاب‌هایی که خوانده‌ای و آهنگ‌هایی که دوست داری را با عشق تازه‌ات به اشتراک می‌گذاری.

می‌گویم: خب تا اینجا که نیاز به استراتژی نیست، من علاقه‌مندی‌هایم را می‌دانم و خودبه‌خود آن‌ها را برای کسی که دوست دارم می‌فرستم.

می‌گوید: روزهای اول شکل‌گیری یک رابطه، قبل از هر قراری و هر گفتگویی چقدر برای حرف‌هایی که می‌خواهی حرف بزنی فکر می‌کنی؟

می‌گویم: فقط اول رابطه برای این موضوع وسواس دارم. بعدازآن همه‌چیز به شکل طبیعی جریان پیدا می‌کند.

غریزه‌نویس در نهایت می‌گوید:

استراتژی محتوا در عشق همین‌جا معنا پیدا می‌کند.

اینکه تو در رابطه‌ات باید به‌طور مداوم خلاقیت به خرج بدهی.

اگر می‌خواهی رابطه‌ای متمایز و پایدار داشته باشی، نمی‌توانی با توسل به چیزهای دم‌دستی و دستمالی‌شده به رابطه‌ات رنگ و نشاط بدهی.

اگر بناست عکس‌های همه‌گیر شدۀ توی اینستاگرام و جملات عاشقانۀ صد من یک غاز تلگرام را با شریک عاطفی‌ات به اشتراک بگذاری؛ اصولاً تو چه دنیای متفاوتی را برای او ایجاد می‌کنی؟

اگر بناست توی حرف زدنت همان حرف‌های دیگری که مردم توی مهمانی‌ها و تاکسی ردوبدل می‌کنند را تحویل عشقت بدهی، دیگر چه توقعی از این رابطه داری.

زمانی می‌توانی به شکل‌گیری یک رابطۀ عاشقانه متمایز و جذاب امیدوار باشی که استراتژی محتوای عاشقانه داشته باشی.

زمانی که بهترین و ناب‌ترین فیلم‌ها را برای دیدن به شریک عاطفی‌ات پیشنهاد بدهی

زمانی که بهترین جملات را لابه‌لای کتاب‌ها انتخاب کنی، تایپ کنی و برای شریک عاطفی‌ات بفرستی.

زمانی که بهترین‌ شاهکارهای موسیقی را برای او بفرستی. شاهکارهایی که به‌زحمت آن‌ها را از میان ده‌ها آلبوم خاک‌خورده بیرون کشیده‌ای.

زمانی که برای هر بار قرار و گفتگو با شریک عاطفی‌ات، وقت بگذاری، بخوانی و فکر کنی و حرف‌های تازه و ناب و الهام‌بخش بزنی. حرف‌هایی که راه‌ بدهند به گفتگوی عمیق‌تر.

حالا دوست داری چه چیزی را با شریک عاطفی‌ات به اشتراک بگذاری؟