سید محمد ساجد | علاقهمند به حوزههای کسبوکار، بازاریابی و بازاریابیدیجیتال | مشاور و مدرس | smsajed.com
"برنده باش" و درسی برای دیجیتال مارکترها
چند وقتی است که برنامه "برنده باش" با مجریگری محمدرضا گلزار از شبکه سوم صداوسیما پخش میشود. این برنامه که درواقع مسابقهای با محوریت معلومات عمومی است تاکنون توانسته است طرفداران زیادی در کشور پیدا کند و بهعنوان یک سرگرمی جالب برای آخر هفته خانواده خود را معرفی کند.
بررسی چرایی افزایش سریع محبوبیت و رشد بالای مخاطبان محل بحث ما در این مطلب نیست ولی خود میتواند مورد خوبی برای بازاریابان و علیالخصوص بازاریابان دیجیتال باشد.
همانطور که بالاتر اشاره شد مکانیزه این مسابقه بر پایه اطلاعات و معلومات عمومی بناشده است. در این مسابقه هر شرکتکننده با دادن جواب صحیح به یک سؤال میتواند مبلغ جایزه خود را ارتقاء ببخشد و اگر به هر 15 سؤال مسابقه پاسخ درست بدهد 200 میلیون ناقابل را صاحب خواهد شد.
در طی فرآیند پاسخ دادن به سؤالات 3 آیتم کمکی برای شرکتکننده در نظر گرفتهشده است. آیتم حضار که از حاضرین در استودیو نظرسنجی میکند. آیتم 50 – 50 که دو گزینه از چهار گزینه موجود را حذف میکند و درنهایت اصلیترین آیتم کمکی، آیتم تماس تلفنی که به شرکتکننده اجازه میدهد که با یکی از آشنایان خود ارتباط تلفنی برقرار کرده و تنها ظرف 30 ثانیه جواب صحیح را از او طلب کند.
درسی که قصد داریم دربارهاش صحبت کنیم دقیقه راجع به آیتم آخر یعنی گزینه تماس تلفنی است.
اتفاقی که در اکثر موارد استفاده از گزینه کمکی تماس تلفنی میافتد این است که ازآنجاییکه فردی که در پشت خط قرار دارد به دنبال پاسخ فوری است، سؤال پرسیده شده را در گوگل جستجو کرده و در اغلب اوقات به جواب هم میرسد.
همین باعث شده که گزینه کمکی تماس تلفنی را گزینه گوگل نیز عنوان کنند. تا اینجای ماجرا نکته عجیبی بیاننشده است. قسمت جالب داستان جایی است که سؤالی طولانی پرسیده میشود سؤالی که لزوماً کلیدواژهای نیست حتی نمیشود به آن LSI هم گفت!
مثلاً سؤال میشود" بدن انسان چند جفت دنده دارد ؟ " یا اینکه " کدام آیه بهمواجهه حضرت رسول اکرم و هیات مسیحی نجرانی اشاره دارد؟ " بعید است کسی سایت خود را دقیقه برای چنین عباراتی سئو کرده باشد و محتوای خود را بر پایه این عبارات نوشته باشد ولی گوگل بهراحتی برای این پرسشها جواب میآورد.
چهبسا در بسیاری از سؤالات پرسیده شده نتیجهای که نشان داده میشود هیچ همپوشانی ازلحاظ "کلمه کلیدی" با عبارت جستجو شده نداشته باشد. و این یعنی گوگل در پی نشان دادن نیاز مخاطب است و نه صرفاً کلماتی که آورده شده است. این بدین معنی است که گوگل مفهوم را میفهمد و روزبهروز این فهم را در الگوریتمهای خود تقویت میکند.
به نظر میرسد تحول بزرگ بعدی در موتورهای جستجو همین باشد که هماکنون نیز ردهپا هایی از آن در الگوریتمهای موجود دیده میشود.
این فرضیه با گستردهتر شدن جستجوی صوتی یا Voice Search بیشتر تقویت خواهد شد. چراکه ویس سرچ برای اینکه مخاطب و کاربر راحتی بیشتری در جستجو داشته باشد و بتواند سؤال خود را بپرسد طراحیشده است.
دیجیتال مارکترها و علیالخصوص کسانی که حوزه تخصصیشان محتوا و نوشتن استراتژی تولید محتوا برای سایتهای مختلف است باید به این نکته توجه داشته باشند.
راهکار چیست ؟
استفاده از موضوع خوشهای یا خوشه محتوایی بهجای کلمه کلیدی میتواند راه گشای ما برای نوشتن استراتژی مناسب تولید محتوا باشد.
سعی میکنم خوشه محتوایی را مفصلتر در آینده نهچندان دور بیان کنم.
#دیجیتال_مارکتینگ
#تولید_محتوا
#برنده_باش
#سئو
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه ای از یکماه نوشتن!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه محتوا تولید نکنیم؟ برداشتهایی از کتاب Content-Code
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا داستان عکسها را مینویسم؟