فریلنسری محتوا: تربیت کارفرما

عکس از Picjumbo
عکس از Picjumbo

یکی از مهم‌ترین معضلات فضای کاری فریلنسری در ایران، ناپختگی و غیرحرفه‌ای بودن کارفرماهاست. در طول این سیزده سالی که به شغل فریلنسری مشغول بوده‌ام، همواره با مشکلات و پدیده‌های عدیده‌ای در جهان کاری روبرو شده‌ام که دوست داشتم همه آن‌ها را به صورت یکجا در قالب یک پست، هر چند اشاره وار گردآوری کنم.

  • فریلنسر تازه‌کار غیر حرفه‌ای، آفت فضای کاری فریلنسری

فریلنسرهایی که در ابتدای مسیر هستند، عمدتا به دام آموزش‌های نادرست سایت‌های فریلنسری می‌افتند. ارائه قیمت کم‌تر به کارفرما برای به دست‌آوردن کار و تأمین رزومه، به معنای «بی ارزش‌کردن» کار همکاران باسابقه‌تر و خدمات رایگان نیست. همان‌طوری که ارائه کار بی‌کیفیت، محتوای زرد، کپی‌شده و به اصطلاح کوچه‌بازاری «زرنگ بازی» هم در این مسیر ممنوع است.

اگر قرار است در ابتدای کار قیمت کمتر ارائه کنید، دقت داشته‌باشید که قیمت کمتر را برای حجم کار کم ارائه‌کنید. برای یک پروژه تولید محتوای پنج هزار کلمه ای، دریافت مبلغی نظیر 10 هزار تومان از جانب شما، باعث بی‌ارزش شدن کار و تخصص قدیمی‌ترهای این حوزه می‌شود.

  • کارفرمای غیرحرفه ای، آفت فضای کاری فریلنسری

یکی از مسائل مهم در فضای کاری فریلنسری، خیل عظیم کارفرماهای غیرحرفه‌ای است. منطقی است که در فضای فریلنسری به دنبال قیمت پایین‌تر برای تولید محتوا بگردید، اما مواردی در این میان منطقی نیستند. از جمله این‌که عمده کارفرماها «دانشجویانی» هستند که هنوز وارد فضای کاری نشده‌اند و هنوز با کم و کیف فضای کاری آشنایی ندارند. به طور کلی در ارائه درخواست کار به فریلنسر مواردی تحت عنوان «خط قرمز» و «ممنوعه» وجود دارد که آن‌ها را برای آگاهی‌بخشی بیشتر به کارفرماهای غیرحرفه‌ای با شما به اشتراک می‌گذارم:

  • کارفرما حق ندارد به خودش اجازه بدهد از فریلنسر برای «بررسی» درخواست نمونه‌کار داشته‌باشد.

تخصص شما به عنوان کارفرما دقیقا در چیست؟ اگر به اندازه فریلنسر، به خصوص در بسترهایی نظیر سایت «انجام میدم» یا «پونیشا» که نمونه کارها توسط «تیم تخصصی تضمین کیفیت» تأیید می‌شود و سپس فریلنسر اجازه درخواست کار می‌یابد، در آن حوزه تخصص دارید، چرا خودتان اقدام به انجام کار خودتان نمی‌کنید؟

درخواست بررسی نمونه کار صرفا زمانی است که شخص کارفرما به اندازه فریلنسر در حوزه‌ای که می‌خواهد خدمات بگیرد، «تخصص» داشته‌باشد، شناخته‌شده باشد و صرفا به دلیل نداشتن وقت، به فریلنسر مراجعه کند. صرف پرداختن هزینه پس از اتمام کار، شما را در مقام متخصص و صاحب‌نظر قرار نمی‌دهد.


  • برای دریافت نمونه کار و کار آزمایشی، «باید» هزینه آن را بپردازید.

کار آزمایشی را بدون هزینه انجام نمی‌دهند. البته کارفرماهای حرفه‌ای که در این سال‌ها با آن‌ها کار کرده‌ام هم همواره این مسئله را مدنظر قرار داده‌اند. تفاوت کارفرمای حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای هم در همین‎‌جاست: کارفرمای حرفه‌ای و متخصص در یک حوزه، چالش‌ها و سختی‌های کار، ولو به صورت آزمایشی را می‌داند و حاضر است هزینه آن‌ها را هم بپردازد. در حالی که کارفرمای غیرحرفه‌ای هنوز تفاوت متون زرد کپی‌شده و محتوای اصیل را از هم تشخیص نمی‌دهد.


  • تولید محتوا یک تخصص است، یک تخصص اصلی و نه یک مهارت جانبی

بزرگ‌ترین اشتباه کارفرما در ندانستن این نکته‌ی ظریف است: تولید محتوای اصیل، غنی، غیرتکراری و اورجینال نیازمند تخصص‌ است. تخصصی که مجموعه مهارت‌هایی نظیر «جستجو، درک مفهوم، پردازش موضوع، بازتولید، ترجمه، مناسب‌سازی، ویرایش، نگارش، غلط‌گیری، جذابیت متن، درک مخاطب، پردازش متن، سئو، اصول نگارش فارسی، لحن و قلم ویژه و سبک خاص شخص و بازاریابی محتوا» را در بر می‎‌گیرد. مهارت‌هایی که یک شبه و طی یک حادثه به دست نمی‌آیند. سال‌های سال نوشتن و پاره‌کردن، میلیون‌ها کلمه نوشتن و زنجیره کلمات پشت سرهم ردیف کردن و میلیون‌ها کلمه خواندن و هضم کردن یکی از عادی‌ترین روندها در تبدیل یک نویسنده خام به یک نویسنده قوی است. برای من این پروسه حداقل 15 سال طول کشیده‎‌است تا بتوانم متن‌های آشفته و درهم و برهمم را تبدیل به یک متن هزار کلمه‌ای دقیق و جذاب کنم.

این مسیر همانند خود زندگی پستی و بلندی‌های فراوانی دارد:

الف) استانداردها را بیاموز. همه علایم نگارشی استاندارد، همه واژگان استاندارد، همه راه‌‌هایی که بزرگان رفته‌اند.

ب) اسامی را ببین و بخوان: تارکوفسکی، شچدرین، داستایوسکی، گورکی، هوگو، موپاسان، همینگوی، ماکارنکو، چخوف، تولستوی، هسه، امبرتو اکو، پوشکین، آل احمد، بزرگ‌علوی، براهنی، تواین و گلشیری

پ) رونویسی کن، همانند آن‌ها جملات را بنویس، از تعابیرشان استفاده کن و دقیقا همانند آن‌ها بنویس.

ت) همه را فراموش کن. قدرت داستان‌پردازی و نوشتن خودت را بیاب، با زبان و قلم خودت بنویس. دیگر شبیه هیچ‌کسی نباش.

برای نوشتن یک متن هزار کلمه ای، حداقل باید به اندازه پنج هزار کلمه اندیشید، نوشت، دور ریخت، هضم کرد، دوباره نوشت و در نهایت متن را روی کاغذ آورد.


  • محتوا همیشه کارساز نیست و «پادشاه» هم نیست.

این که به عنوان کارفرما شنیده‌اید محتوا باعث «رتبه بندی» بهتر در گوگل می‌شود و به قول ست گادین، تنها نوع باقیمانده از بازاریابی، بازاریابی محتوایی است، همیشه هم درست نیست. محتوا پادشاه است، اما اگر «تخت پادشاهی» اش فراهم باشد. برای هر کسب‌وکاری محتوا علاج کار نیست. آن‌چه می‌تواند کسب‌وکار شما را جهانی کند، گاهی چند تکنیک ساده «دیجیتال مارکتینگ» است و نه محتوا. ضمن این‌که اولویت تولید محتوا برای «انسان» است و نه «موتورهای جستجو».

بهتر است در ابتدا قبل از «پمپاژ» هر گونه محتوایی به عالم فضای محتوای فارسی، از یک استراتژیست محتوا مشاوره بگیرید. (البته از یاد نبرید که مشاوره تخصصی هم هزینه‌های خودش را دارد.)

تکنیک‌های سئو مهم هستند، اما نه به اندازه «مخاطب» و «انسانی» که قرار است این محتوا را مصرف کند. در واقع بیشتر آپدیت‌های الگوریتم‌های گوگل بر مبنای «راضی‌کردن و قانع کردن» مخاطب پیش‌ رفته‌اند. تأکید شما برای تکرار کلمه کلیدی در 100 کلمه اول با حداقل چگالی مشخص، استفاده بیش از حد از تگ‌های H2 در متن، آوردن کلمه کلیدی و گوشواره در جای جای متن و امثالهم، شما را در رقابت، شاید به صورت بسیار مقطعی و کوتاه بالاتر ببرد و باعث شود سئوکارها بتوانند جیبتان را خالی کنند (و نوش‌جانشان باد اگر می‌توانند به خاطر تخصصشان پول دربیاورند) اما شما را در رتبه یک به صورت دائمی نگه نمی‌دارد.


دام محتوا، دام محتوا، دام محتوا این ترکیب واژه‌ای را هرگز از یاد نبرید.

از توجه شما متشکرم.