سلام. من یک حل کننده مشکلات تجربی و تصویری هستم. پیدا کردن راه حل برای ایده های ذهنی یا مشکلات تصویری و تجربی که باهاشون درگیر میشم، خیلی لذت بخشه و اینجا درباره اونها مینویسم.
چرا طراحی وب حوصله سربر شده است؟ یا چرا همه وبسایت ها مثل هم شدند؟
امروزه اینترنت به بخشی جدا نشدنی از زندگی ما تبدیل شده است. اما در طراحی وب و صفحات آن چه میگذرد؟ همه چیز شبیه به هم! فونتهای یکسان. هیچ صحبتی از صفحه آرایی و لی اوت نیست. تایپوگرافی ها بهمریخته و نامنظم. صفحات را میتوان با هم عوض کرد و مطمئن بود که هیچ اتفاقی نمیافتد. بدون ذره ای بیان بصری.
اگر نگاهی به لیست کاندیداها و برندگان دوازدهمین جشنواره وب و موبایل ایران بیاندازید، با مجموعه ای از وبسایتها مواجه میشوید که انگار طرح اولیه(wireframe) آنها را از روی یک شابلن زده اند و تنها در انتخاب رنگ و متن با هم متفاوتند؛ بدون هیچ پیوند و ارتباطی به محتوای درونشان!
مشکل چیست؟ چرا با وجود پیشرفت فوق العاده فناوریهای وب که امکان اجرای هر ایده و طرحی را میدهد، طراحی وب تا این حد حوصله سربر شده است؟ چطور میشود به یک نوع رابط کاربری آوانگارد، باهوش و موثر رسید؟ چه کسی موجب این وضعیت آشفته و کسل کننده شده است؟
اگر با فضای طراحی وب سروکار داشته باشید، میدانید که امروزه بیشتر از طراحی و خلاقیت، تکنولوژی و ایدئولوژی است که آن را طراحی میکند. هر صفحه تبدیل شده به ظرفی برای قرار گرفتن ظروف مختلف درون آن تا در پایان محتوای نهایی را درون آن بریزند. این وسط چیزی که به آن اهمیت نمیدهند، محتوایی است که باید درون این ظرفها ریخته شود. انگار دیگر فراموش شده که برای ماست از کاسه ماستخوری و برای چیپس از کاسه ای بزرگتر و برای نوشیدنی از لیوانی کوچکتر استفاده میکنیم و در وب به ندرت ظرفی را میبینیم که برای محتوایش مناسب باشد. هیچ چیز دقیقا طراحی نمیشود، بلکه تنها فرض میشود که طراحی شده. ما فقط میدانیم که برای خوردن نوشیدنی نیاز به ظرف داریم، اما همین که ظرفی داشته باشیم برایمان کافی است. غافل از این که ظرف ما مناسب سبزی بوده و نوشیدنی محبوبمان را نصیب خاک و درگذشتگان خواهد کرد!
چی شد که این شد؟
من میتوانم چند دلیل را برای این مشکل عنوان کنم. اما اینها تنها دلایل این وضعیت نیستند. اگر دلایل دیگری را در این وضعیت دخیل میبینید، برای من بنویسید.
پلتفرم های قالب محور
سیستم های مدیریت محتوا(CMS) و پلتفرم های وبلاگ نویسی مثل وردپرس، بر اساس تمپلیت و قالبها کار میکنند. صفحات وب در این ساختارها به طور مجزا ساخته نمیشوند، بلکه با کنار هم آمدن مدیاهای مختلف (تیترها، متن اصلی، عکسها و ویدیوها) ساخته میشوند. قالبها طرح نیستند! بلکه ساختارهایی برای ترکیب عناصر مختلف هستند. به عبارت دیگر، برای قالبها محتوا مهم نیست، و این یکی از دلایل تشابه در طراحی وب است.
مساله فرم و محتوا
ارتباط عمیق و معنادار بین فرم و محتوا یکی از اصول اولیه طراحی است که هر طراح گرافیک در اوایل تحصیل با آن روبرو میشود. فرم باید همزمان هم محتوا را نمایش دهد و هم آن را شکل ببخشد. جدا کردن فرم و محتوا از یکدیگر، این اصل را نقض میکند و ظروف محتوای عمومی ایجاد میکند. اما در طراحی وب امروز، غالب فرمها بی معنا هستند و چیزی به محتوا اضافه نمیکنند.
عدم وجود خلاقیت
یکی دیگر از این دلایل، تنبلی خلاقیت و ذهن طراحان است. انگار هیچ طراحی از این حجم از یکپارچگی در این فضا آزار نمیبیند. و خود این موضوع چه دلیلی میتواند داشته باشد جز عدم وجود دانش کافی در زمینه طراحی گرافیک و ارتباط مداوم با آثار شاخص این هنر؟
زمان و هزینه
از دیگر دلایلی که جلوی خلاقیت طراحان را میگیرد، دلایل اقتصادی و اجرایی هستند. به طور مثال طراحی هر صفحه وب به طور مجزا، وقتگیر است. با توجه به سرعتی که مد نظر کارفرما است از یک سو و بودجه مربوط به پروژه از دیگر سو، چقدر میتوان آنها را متفاوت طراحی کرد؟ علاوه بر این طراحان کمی هستند که در کنار تسلط به اصول طراحی گرافیک و داشتن خلاقیت لازم برای طراحی یک صفحه وب، دانش لازم در خصوص نوشتن آن با HTML، CSS و... را نیز داشته باشند.
چگونه با این مشکل مقابله کنیم؟ چطور وبسایت هایی آوانگارد، باهوش و زیبا بسازیم؟
حدود ده سال پیش برای اولین بار وارد حوزه طراحی وب شدم. اگر خاطرتان باشد، وبسایتها در آن زمان وضع بسیار بدتری نسبت به امروز داشتند، و به ندرت میشد در فضای وب فارسی، وبسایتی پیدا کرد که نوعی طراحی منحصربه فرد و خیره کننده داشته باشد. از همان موقع در فضای وب جهانی و تاریخ طراحی گرافیک به دنبال نمونه های عالی طراحی دیجیتال میگشتم. حال به عنوان یک راه حل بازخوانی تاریخ گذشته طراحی دیجیتال می تواند کمک زیادی به ما کند.
بازخوانی تاریخ گرافیک دیجیتال
آپریل گریمان، آغازگر ورود طراحی گرافیک به فضای کامپیوتر بود، گریمان و طراحان پس از او سعی کردند که نوعی بیان بصری را به فضای دیجیتال ،که تا آن زمان بلوک هایی از متن بود، اضافه کنند. در اواسط دهه نود و با پیشرفت توامان تکنولوژی و فرهنگ، امکان ایجاد ژانر جدیدی در طراحی دیجیتال به وجود آمد. نمونه های این انقلاب در طراحی دیجیتال را میتوان در آثار ایرما بوم، دیوید کارسون، پائولا شئر، نوویل برودی و بسیاری دیگر از طراحان برجسته جهان دید. ( وبسایت ها و صفحات این هنرمندان را ببینید تا بیشتر باطراحی گرافیک آوانگارد آشنا شوید.)
اما با وجود این انقلاب، صفحات وب هنوز ضعیف بودند چرا که HTML متن محور بود و محدودیتهای بسیار زیادی داشت. به طور مثال تنها از چند نوع فونت میشد استفاده کرد یا برای ایجاد تاثیرات بصری می بایست از گیف ها استفاده میکردند. طراحان گرافیک میخواستند عمل طراحی را روی وب انجام دهند اما هیچکس نمیدانست چطور. تا پیش از آن صفحات وب طراحی خاصی نداشتند! CSS، JS، انیمیشن و فیلمی وجود نداشت. با پیشرفت تکنولوژی و به خصوص ورود HTML5 و CSS3، فضای بی انتهایی مقابل طراحان وب قرار گرفت. اما با آن چه کردند؟ همان قصه چیپس و پیاله ماستخوری. مجموعه ای از الگوهای عمومی و تکراری، بدون ذره ای خلاقیت و بدون کوچکترین پیوندی با محتوا. در چنین شرایطی باید از طراحانی که حداقل اندکی خارج از این چارچوب ها فکر و کار میکنند ممنون باشیم.
امروزه مشکل طراحی وب محدودیتهای تکنولوژی نیست؛ بلکه این قدرت تخیل ماست که محدود شده. طراحان گرافیک بیش از حد با فضای طراحی به وجود آمده همراه شدند و به جای تخیل هنری، مسائل اقتصادی و انتظاراتِ پیشفرض سمت و سوی آنان را مشخص میکنند.
امروزه مشکل طراحی وب محدودیتهای تکنولوژی نیست؛ بلکه این قدرت تخیل ماست که محدود شده
با این وجود در هر بحران، فرصتی وجود دارد. اکنون زمان خوبی برای به چالش کشیدن فضای تصویری اینترنت است. و طراحان گرافیک باید با نگاهی رادیکال، تجربی و مدرن سراغ طراحی وب بروند. برای مثال وبسایت های زیر را ببینید. اینها بازطراحی هایی هستند که توسط چند طراح گرافیک خلاق و آوانگارد انجام گرفته اند. انگار که با صفحه مرورگر به عنوان یک بوم خالی برخورد کرده اند و با کمک پتانسیل های فناوری وب امروز، یک اثر هنری را در مقابل مخاطب قرار میدهند.
وبسایت هکر نیوز
وبسایت ZKM که یک پلتفرم هنری است
وبسایت مدیوم
وبسایت استریم
دیوید کارسون میگوید: «ارتباط را با خوانایی اشتباه نگیرید!». اگر بخواهیم این توصیه را درباره وضعیت وب امروز به کار بگیریم، خوانایی، قابلیت استفاده(usability)، تعامل(responsiveness) و خصوصا دسترسی همه جانبه، از ویژگیهای اساسی وب مدرن است. اما نباید اجازه داد که این ویژگی ها، کیفیت بصری آن را محدود کنند. اگر کلیشه ها را با قابلیت استفاده یکی فرض می کنید، نه طراحی بصری را درک میکنید و نه طراحی انسان محور.
امیداورم طراحی وب فارسی مسیری را پیش برود که متفکرانه، مولد، محرک، و مناسب محتوا شود؛ حداقل بخشی از وب فارسی من را شگفت زده کند و آن را به عنوان فضایی جدید برای طراحی ببینم. اگر شما هم مثل من هستید و این تکرارها و شابلن گذاری به نظرتان یک مشکل است، دلایل آن و راه حل هایی از آن را که به ذهن من نرسیده است، برای من بنویسید و وبسایتهای زیبایی را که از قواعد گذشته اند به من و خوانندگان این نوشته معرفی کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
جادوگری در دیزاین با استفاده از فرمها
مطلبی دیگر از این انتشارات
8 نکته طراحی محصول دیـــــجیتال
مطلبی دیگر از این انتشارات
آموزش طراحی رابط کاربری نئومرفیسم ( Neumorphism )