چگونه طرح خود را ساده‌تر کنیم (بخش اول)

شرکت‌ها به طور مداوم در حال ساخت محصولات ساده و قابل استفاده هستند. ویژگی‌های بیشتر، فن‌آوری‌های جدید و قابلیت‌های پیشرفته‌ای که هنوز هم در سبکی ساده برای استفاده وجود دارد؛ البته بیشتر اوقات ساده‌ترکردن آن سخت‌ترین چیزی است که می‌تواند وجود داشته باشد.

"سادگی" چیست؟

ما می‌توانیم سادگی را به عنوان کاری که به راحتی قابل فهم است و بدون مشکل انجام می‌شود، تعریف کنیم. سادگی یک موضوع ذهنی است درواقع چیزهایی که برای یک شخص ساده به نظر می‌رسند، توسط شخص دیگر به طور یکسان درک نمی‌شوند. رفع مشکلات در مسیر کاربران برای رسیدن به اهداف خود به شما کمک می‌کند تا به سمت سادگی حرکت کنید. به طور کلی، در اینجا در مورد هر فرآیند ساده یا پیچیده سه مرحله وجود دارد که در تصویر مشاهده می‌کنید:

پیچیدگی چیست؟

وقتی درمورد سادگی صحبت می‌کنیم باید به طرف مقابل آن نیز اشاره کنیم. همانطور که سادگی حس پیچیدگی ذهنی است. با آموزش های مناسب، حتی علم موشکی نیز کار چندان سختی نیست.

اما عوامل مختلفی وجود دارند که حتی ساده ترین کارها را پیچیده‌تر می‌کنند؛ بنابراین باید از آن‌ها در طراحی محصول تا حد ممکن اجتناب شود:

حال چگونه می‌توانیم از آن برای طراحی محصول استفاده کنیم؟

1. ساختن محصولات با ارزش متمرکز

نرم افزاهای زیادی وجود دارد که سعی می‌کنند برای خیلی از مخاطبان این کار را انجام دهد، همه سعی می‌کنند یک چاقوی ارتش سوئیسی از این صنعت باشند. اگر می‌خواهید محصول شما ساده باشد، باید یک هدف اصلی را تعیین کنید و مشخص کنید که این محصول واقعاً برای چیست.

2. موارد غیر ضروری را حذف کنید

ساده ترین راه برای دستیابی به سادگی، کاهش متفکرانه است. فقط وقتی که شک دارید، حذف کنید. اطلاعات ثانویه، اغلب از کنترل‌های متداول و سبک‌های منحرف کننده استفاده نمی‌کند. به همین سادگی است پس از شروع به کار بردن این اصل، بلافاصله نتایج را مشاهده خواهید کرد. اما مراقب آنچه که حذف می‌کنید باشید.

"سادگی عدم وجود درهم و برهمی نیست، بلکه نتیجه سادگی است. سادگی به نوعی در توصیف هدف و مکان یک شی و محصول است. عدم وجود درهم و برهمی فقط محصولی بدون درهم و برهم است. این ساده نیست. " جاناتان ایو

3. داده‌ها را به یک قالب معنی‌دار ترجمه کنید

اکثر محصولاتی که ما روزانه طراحی می‌کنیم، بر روی داده‌های زیادی متمرکز شده‌اند که کاربر به منظور انجام کارهای روزانه خود به طور موثر نیاز به مفهوم آن‌ها دارد. هنگامی که می‌دانید کاربران علاقه‌‌مند ‌به روندها و تغییرات هستند، به جای قراردادن تعدادی از ارقام و اعداد، به آن‌ها با نمایش بصری کمک کنید. همیشه می‌توانید اطلاعات اضافی را در صورت تقاضا نشان دهید. سعی کنید مفهوم داده‌های موجود را استخراج کنید و آن را در مقابل کاربر قرار دهید.

4. پشتیبانی از تصمیم گیری سریع

زمانی که کاربران با گزینه‌های زیاد بمباران می‌شوند، مجبورند زمان قابل توجهی را برای تفسیر و تصمیم گیری در نظر بگیرند و درواقع به کارهایی بپردازند که نمی‌خواهند انجام دهند. قانون معروف هیک در این مورد توضیح داده شده است. قانون هیک پیش بینی کرده است که با تعداد گزینه‌ها، زمان و تلاش لازم برای تصمیم گیری افزایش می‌یابد. بنابراین اگر می‌خواهید تجربه کاربری شما حس سادگی را به کاربر منتقل کند، باید تا حد امکان از تصمیم گیری سریع پشتیبانی کنید.

5- انتخاب‌های زیاد باعث ترساندن مشتریان می‌شود

نظریه و تحقیقات روانشناختی کنونی، پیامدهای مثبت عاطفی و انگیزشی در انتخاب شخصی را تأیید می‌کند. این یافته‌ها به این تصور رایج منجر شده است که هرچه انتخاب بیشتر، بهتر است یعنی اینکه توانایی انسان در مدیریت و تمایل به یک انتخاب نامحدود باشد. اما در واقعیت، تحقیقات عکس این را اثبات می‌کنند.

آزمایش جم یکی از مشهورترین آزمایش‌ها در روانشناسی مصرف کننده است. ارائه انتخاب کمتر به مصرف‌کنندگان می‌تواند برای فروش خوب باشد. از نظر انتقادی، این مطالعه نشان می‌دهد که ارائه دقیق‌تر انتخاب، ممکن است باعث افزایش فروش شما شود.

به نظر می رسد این آزمایش اثبات می‌کند که مشتریانی که با انتخاب‌های کمتری روبرو هستند 10 برابر در مقایسه با افرادی که انتخاب های زیادی را نشان می‌دهند، خرید می‌کنند. این ایده به عنوان یک نمونه مهم از اورلود در انتخاب کمک کرده است. ارائه گزینه‌های بیش از حد به مشتریان، در واقع مانع از خرید مشتری می‌شود.

6. در جایی که چندین گزینه ارائه می‌شود، توصیه‌هایی ارائه دهید

وقتی نمی‌توان از انتخاب اجتناب کرد، سعی کنید آن‌ها را محدود کنید. خودتان یک توصیه ارائه دهید یا آمارهایی را که بیشتر از سایر مشتریان ترجیح می‌دهند به اشتراک بگذارید. واضح است که تفاوت اصلی بین گزینه‌های پیشنهادی با کاربر ارتباط برقرار می‌کند. این روش اغلب در صفحات برنامه‌های قیمت‌گذاری استفاده می‌شود.

7. توجه کاربران را به مناطق مناسب جلب کنید

وقتی سفر کاربر خود را برای رسیدن به اهداف خود درک می‌کنید، در هر مرحله از این سفر مواردی با اهمیت‌تر هستند و به شما کمک می‌کنند تا به هدف نهایی برسید. قسمت‌های کلیدی را پیدا کنید و توجه کاربران را به آن‌ها جلب کنید.

8- برای برقراری سلسله مراتب محتوا از رنگ و تایپوگرافی استفاده کنید

احتمالا چندین بار شنیده اید "کاربران نمی‌خوانند" و این یک حقیقت است ما واقعاً گزیده‌ای از آنچه را که در واقع به خاطر داریم را انتخاب می‌کنیم. اگر تا به حال خط مشی‌های کاربری بزرگ را بدون خواندن کلمه‌ای قبول کرده‌اید، می‌دانید منظورم چیست. ویژگی‌های بسیاری وجود دارد که می‌تواند بر نوع ارتباطی تأثیر بگذارد: نوع و فونت، اندازه، هسته، سرمایه گذاری و رنگ. شما می‌توانید از این‌ها برای ارتباط سلسله مراتب محتوا استفاده کنید. با استفاده صحیح از رنگ و تایپوگرافی، شما قادر خواهید بود مارک محصول را منعکس کنید و فوراً آن را قابل تشخیص، بسیار جذاب‌تر و به یاد ماندنی کنید.

9- سازماندهی‎ها به سیستم کمک می‌کنند که به نظر کمتر و قابل کنترل‌تر باشند.

بیایید یک تست ساده انجام دهیم. در تصویر زیر 2 تصویر داریم. با استفاده از یک کرنومتر، اندازه گیری کنید که تعداد نقاط سیاه در هر مربع چقدر طول می‌کشد.

تمام شد؟ همانطور که برای خودتان خواهید دید شمارش مربع‌های سازمان یافته از نقاطی که به طور بهم ریخته هستند به طور قابل ملاحظه‌ای زمان کمتری را نیاز داشت و علاوه بر آن بار شناختی بسیار بیشتری را نیز بر شما وارد می‌کند. چرا این نتیجه را کسب کردیم؟

نقشه برداری از نقاط در یک ماتریس خاص، به ما کمک می‌کند تا آن‌ها را بصری اسکن کنیم و هنگام شمارش گروه‌بندی کنیم. در حالی که در میدان سازماندهی نشده مجبور بودیم نقطه به نقطه برداریم و آن‌ها را به صورت جداگانه حساب کنیم. علاوه بر این، بسیاری از شما احتمالاً یک محاسبه اشتباه انجام داده‌اید یا مجبور شده‌اید نتیجه خود را با تصویر سمت چپ بررسی کنید.

سازماندهی عناصر نه تنها شناخت را بهبود می‌بخشد بلکه یادآوری را نیز آسان می‌کند. هنگام کار با هر دستگاه، یادآوری موقعیت و عملکرد همه کنترل‌ها بسیار مهم است.

10. گروه‌بندی‌کردن محتوای مربوطه

اغلب یک راه آسان برای ساده کردن صفحه پیچیده، شروع به گروه بندی اجزای سازنده است. در آن مرحله، کاربران به جای تعداد زیادی از اجزای نامربوط با چند گروه سر و کار دارند. اضافه‌کردن مرزها (ایجاد مناطق مشترک) در اطراف یک عنصر یا گروهی از عناصر راهی آسان برای ایجاد جداسازی از عناصر اطراف است. اصول مختلف گروه بندی در روانشناسی گشتالت وجود دارد که به خوبی به افراد کمک می‌کند، این اصول شامل نزدیکی، شباهت، پیوستگی، بسته‌بودن، سرنوشت مشترک می‌باشد.

11. کارهای بزرگ را به مراحل کوچک‌تر بشکنید، یک طرح ستونی را امتحان کنید.

اشکال مختلف تقریباً در هر محصولی وجود دارد. این راهی برای گرفتن اطلاعات کاربر است. بعضی اوقات حتی بعد از حذف همه چیزهای غیر ضروری، این موارد بسیار زیاد می‌شوند؛ بنابراین، کاری که ما می‌توانیم انجام دهیم، تقسیم این کار بزرگ به یک سری کارهای کوچک‌تر است. به طور ناگهانی اجرای این فرآیند تا پایان بسیار ساده‌تر به نظر می‌رسد. اتمام کار فرعی کوچک بخشی از اندروفین و رضایت کاربر را برای ادامه کار به کاربر می‌دهد.

هنگام طراحی فرم، به جای چند ستون از یک طرح ستونی استفاده کنید. یک طرح ستونی بسیار ساده‌تر است. به این ترتیب کاربر نیازی به فکر کردن برای پر کردن بعدی ندارد، به سادگی تا پایین صفحه در یک صف مستقیم حرکت می‌کند.

طراحی ساده برای استفاده و درک محصولات آسان نیست، اما راهی برای پیشبرد آن است و روش‌های سریع برای حرکت به سمت سادگی وجود دارد. در پست بعدی ادامه روش‌های دیگر ساده‌تر کردن طراحی را یاد می‌گیریم ....