مؤسس و مدیر دیزاین آژانس پارادایم | مدیر محصول سابق اسنپ | علاقمند به دیزاین، ارتباطات، تکنولوژی و رسانه
چرا لوگو اسنپ کپی نیست؟

داستان این که یک شرکت بزرگ چطور لوگو خودش رو کپی کرده، مطلب لایکخور و بامزهای برای تعریف کردنه، بنابراین به راحتی پخش میشه و مخاطب طبق پیش زمینه ذهنی «ایرانی کپی کار» به راحتی تأییدش میکنه. شما هم احتمالاً به نمونه این پستها برخوردید یا خودتون بهش اشاره کردید. برای اینکه تکمیل بشه، من چند نمونه دیگه هم اینجا اضافه کردم که شاید ندیده باشید.
نمونههای بالا به غیر از توییتر و پستهای مرتبط دیگه، از جستجوی عبارت "Pin location logo" و مشابه اون پیدا شدند. این نمونهها یا شرکت فعال هستند یا طرح آماده (Stock) که به فروش میرسند. در قبال این موضوع میشه ۲ تصور مختلف داشت، تصور اول اینه که فکر کنیم همه ۱۶ نمونه بالا (و احتمالاً صدها نمونه مشابه دیگه) از هم کپی کردند و تصور دوم اینه که فکر کنیم تصادفاً شبیه هم شدند.
تصور اول به دلیل گستردگی ریشه هرکدوم از نمونهها و پراکندگی موضوعی/جغرافیایی و... اونها نمیتونه درست باشه. اما دلیل محکمی وجود داره که تصور دوم درسته و اون مفهوم Genericity یا عمومیت در طراحی هویت برنده.
وقتی درباره طراحی گرافیک و نشان از عمومیت صحبت میکنیم، منظور اینه که از تصاویر اختصاصی مربوط به موضوع استفاده نکنیم. این مفهوم بسته به اینکه چه هدفی در ارتباط تصویری داریم باید تضعیف یا تقویت بشه.
فرض کنید قصد داریم یک علامت برای مفهوم «قابل اشتعال» طراحی کنیم. کاربرد این علامت روی بستهبندی و مواد قابل اشتعال و به عنوان هشدار به مخاطبه، بنابر این باید بدون هیچ پیچیدگیای با مخاطب «ارتباط» برقرار کنه، اینجا مهم نیست که چقدر از نشان خاص، زیبا یا نوآورانهای استفاده کردید و تنها معیار ارزیابی «قابلیت درک» تصویر است.

طراحی لوگو بخشی از طراحی هویت تصویری (Visual Identity) یک برنده و به طور کل زیر مجموعه «ارتباط تصویری» که به طراحی گرافیک میشناسیمش. میدونیم که هر ارتباطی شامل «فرستنده، پیام/رسانه، گیرنده» میشه و اگر درمورد طراحی گرافیک هم به همین صورت فکر کنیم و تصمیم بگیریم خطاهای کمتری خواهیم داشت.
مجدداً فرض کنید قصد داریم یک تصویر از آتش طراحی کنیم، اما اینبار به عنوان لوگو یک شرکت. در اینجا قسمتی از «پیام» ارتباط تصویری ما باید دربرگیرنده این موضوع باشه که این تصویر معرف شرکت X است. «گیرنده» یا مخاطب ما باید «ویژه بودن» و «اختصاصی» بودن این تصویر رو درک کنه و این موضوع با یک تصویر آتش ساده که تمرکزش روی «انتقال مفهوم آتش» باشه ایجاد نمیشه. پس ما سعی میکنیم شاخصههای دیگری به این تصویر اضافه کنیم که اون رو پیچیدهتر و «خاصتر» بکنه. نتیجه به عنوان مثال میتونه یکی از فرمهای زیر باشه.

این تصاویر از فرم آتش برچسب «قابل اشتعال» خاصترند، اما همچنان عمومیت دارند. دلیل این عمومیت این است که پیچیدگیهای ایجاد شده (مثلاً خطوط سفید) به قدر کافی برای مخاطب معنیدار نیستند و صرفاً عناصر «تزئینی» درک میشوند. در نمونه پایین سمت چپ اگر رنگ را حذف کنیم حتی به سختی میتوان درک کرد که این تصویر آتش است.
لوگو فعلی اسنپ دچار همین عارضه شده. این تصویر از ترکیب علامت پین به نشانه موقعیت مکانی و حرف P (حرف آخر اضافی بعد از Snap به معنی فوری) ساخته شده، علامت پین فرمی شناخته شده و قابل درک است که به قدر کافی به عنوان لوگو یک برند خاص نبوده، به همین جهت تغییر کرده و حرف P به عنوان «خصوصیت» اضافه شده، اما این تغییر همراه با مشکلات زیر بوده:
- با تغییر بیش از اندازه فرم اصلی، علامت پین به راحتی قابل شناسایی نباشد.
- مخاطب حرف P را تشخیص نمیدهد و حتی اگر تشخیص دهد ارتباط مفهومی نزدیکی با اسنپ پیدا نمیکند.
- تغییر بیش از اندازه ساده است و به راحتی قابل بازسازیست، که این موضوع احتمال پیدا شدن مشابههای دیگر رو بیشتر میکنه.
در طراحی تصویری برای هویت برند نیاز داریم که پیچیدگیها و خصوصیتهایی که به تصاویر اضافه میکنیم و آنها را با هم ترکیب میکنیم هم از نظر پیام هم از نظر فرمی به قدر کافی به برند و فعالیت آن نزدیک و «اختصاصی» باشند که بتوان از آن به عنوان «نشان یک برند» استفاده کرد، تصویری که با دیدنش دقیقاً به یاد یک کسب و کار مشخص میافتیم و میتوان آن کسب و کار را با این نشان شناخت.
پ.ن اول: لوگو و فعلی اسنپ پس از ریـبرند از تاکسییاب به اسنپ در سال ۹۳ توسط تیم داخلی برندینگ اسنپ طراحی شده و قبلاً اشاره شده که هویت بصری درحال بازنگری و تدوین نسخه جدید هست.
پ.ن دوم: این مطلب درمورد ماجرای پیش آمده لوگو «اسنپ، سامانه هوشمند حملونقل» است و به کسبوکارهای همخانواده ارتباطی نداره.
پ.ن سوم: اینجا درمورد اینکه چطور از عمومیت لوگو برندها جلوگیری میشه کرد میتونید بیشتر بخونید.
پ.ن چهارم: Snakes have legs
مطلبی دیگر از این انتشارات
تفاوت طراحی رابط کاربری (UI) و تجربه کاربری (UX)
مطلبی دیگر از این انتشارات
اصول طراحی فلت (Flat)
مطلبی دیگر از این انتشارات
این بار متفاوت طراحی کنید! بهبود طراحی اپلیکیشن موبایل از طریق تحلیل رقبا
ممکن شما یک برند خیلی کوچیک و جمع و جور باشید و الان تازه کارتونو شروع کردید و هزینه زیادی هم برای برندینگ نکردید ممکنه ۲۰ سال دیگه تبدیل به یه غول بازار بشید و اون موقع هزاران لوگوی مشابه برند شما پیدا بشه و این اصلا مهم نیست! چون شما در اون زمان هزینه زیادی برای برندینگ نکردید (مثلا فیسبوک میگن لوگوش از این سه تا دو دلاری ها بوده) ولی وقتی شما اسنپی و از همون روز اول یه پروژه با تزریق مالی قوی هستید - اگر قصد طراحی لوگو رو انجام بدید مسلما به یک طراح سطح بالا میسپارید. اون طراح هم ساعت ها قبل طراحی کردن توی کلی منبع نمونه های مشابه رو چک میکنه (من خودم برای یه لوگو ممکنه تا چند هزار لوگو رو ببینم و روی چند ده تاش عمیقا بررسی انجام بدم) شما فقط کافی کلید واژه هایی مثل pin-logo یا location-mark-logo یا... رو توی گوگل یا سایت های استاک لوگو و طرح سرچ کنید تا توی همون صفحه اول یکی دوتا نمونه با بیش از ۹۵ درصد شباهت در فرم - روش انتقال مفهوم - رنگ ها و ترکیب رنگ پیدا کنید :) نمونه های مشابه اسنپ توی صفحه ۱۵۰ گوگل نیستند برای کلید واژه های معمولی همون صفحه اول جز ده تا عکس اولن!
به نظر من لوگوی قبلی اصلا به طراح سپرده نشده - فقط یک طرح استاک کاستومایز شده اونم جزیی
اون پ.ن چهارمتون که اکثرا بهش توجه نمیکنن به اندازه کافی منظور رو منتقل کرد و به نظرم لازم بود. :)
مطلبی که هست اینه که عموما وقتی کلمه "تیم" به اول هرچیزی اضافه میشه همه از خود بی خود میشن! مثلا کلمه "طراح" وقتی میشه "تیم طراحی اسنپ" یهو همه freaked out میشن و فکر میکنن دیگه معجزه شده! در صورتی که شما اگه طراحی لوگوی اسنپ رو به یه دانشجوی سال اول رشته گرافیک یا کامپیوتر بدید، حتی از لوگوی فعلی اسنپ که لوگوی کپی شده رو کنار گذاشتند هم طرح بسیار قشنگ تر و بهتری میزنه.
چیزی که راجب لوگوی اسنپ از ابتدا تا الان بوده و هست، اینه که به شدت تجربه کاربری یا UX پایینی داره از این نظر که نه فقط در نگاه اول، بلکه در نگاه های بعدی هم هیچگونه ارتباطی با اسم برند نداره. فکر میکنم منظور طراح این بوده که شما روی نقشه مبدا و مقصد خودتون رو پین میکنید که اگر هم این بوده باشه، استفاده کردن از حرف P توی لوگو کار اشتباهی بوده به نظرم. به راحتی میشده حرف S رو خیلی بهتر و زیباتر درون یک المان پین که برای همه آشنا هست درآورد. استفاده کردن از المان پین به خودی خود کپی محسوب نمیشه اما استفاده کردن از حرف P در وسط اون، اونم زمانی که هیچ ارتباطی با برند شما نداره کپی کاری محضه. البته این ها نظر شخصی من هستن و با توجه به تست ها و مشاهده های خودم گرفته شدن.
در آخر هم حرکت بد دیگه ای که از نظر UX توی اپ اسنپ انجام شد این بود که لوگو با تمام تم رنگیش عوض شد! یعنی انجام یک کار بدتر برای از بین بردن کار بد! لوگوی در حال حاظر هم زیاد چنگی به دل نمیزنه و زیبایی و مفهوم کاملا فدای سادگی شده که باز هم نیاز نبوده تا این حد.
اما در کل اسنپ یکی از موفق ترین استارت آپ های ایرانه که هیچکس هم دلیلش رو نمیدونه. البته همه میدونیم اما ترجیح میدیم خودمون رو بزنیم به نفهمی. :)))
موفق و پیروز باشید. ?
اگر به لوگو اسنپ دقت کنید ، snapp در تایپوگرافی حرف p گوشه سمت بالا یه مقدار شیپ کشیده شده .
و در نماد تصویری از اون p استفاده نشده ، اگر دقیقا همون P و اتد مخصوص تایپوگرافی در لوکیشن ثبت شده بود و اندازه نماد تصویری دقیقا هم سایز لوگو مشابه progress profiles نبود ...
بله ، اون موقع حرف شما قابل استناد بود . اما بسیار واضحه که لوگو فقط Rotate شده و تغییر رنگ ..
یکبار بیاید برسی کنیم که دقیقا چرا ما لوگو نماد طراحی میکنیم !
اگر قرار بود با تغییر های ریز ( که عیب هم نیست ) لوگو ها ، وجه تمایز شرکت ها باشن که خیلی سخت بود ..
شما لوگو mcdonalds رو در اسرع وقت برسی کنید .. اگر یکبار ، فقط یکبار اون رو دیده باشید .. بعید میدونم چندین سالی از یاد شما بره ..
البته این طرح ، طراح بسیار قوی داشته و ما نباید انتظار خیلی زیادی از طراح های فعلی داشته باشیم ، چون ما الان ابتدای خلاقیت هستیم و هنوز راه درازی در راه ..
در کل خواستم بگم اینکه یدفه شباهت یه لوگو با لوگو یه شرکت توی ایتالیا پیدا میشه چیه ؟
ینی مردم انقدر میگردن تا ببینن با چی مشابه هست ؟ (جدا از استفاده از سرچ تصویری گوگل :)) )
من فکر میکنم اون شرکته برای بعضیا مثل مک دونالدز بوده که تصویرش رو به یاد داشتن و با دیدن این لوگو این بحث مطرح شده ..
و یک سوال از خود شما :
من به عنوان یک طراح رابط کاربری ، همیشه مدافع کپی رایت و حفظ حریم خصوصی هستم ،
اگر خود شما هزینه بسیار زیادی برای یک لوگو کنید و زمان زیادی رو هم بذارید تا یک لوگو رو تحویل بگیرید ..
بعد یه نفر (اصلا کاری به شرکت x y z ندارم ) یدفه ببینید لوگوتون رو چرخوندن و تغییر رنگ دادن ! چه حسی بهتون دس میده ؟
پیشنهاد من اینه که کار رو باید دست متخصص اون کار سپرد .
بقول مهران مدیری ، توضیح نشانه ضعفه !
+ من هم طرفدار هیچ شرکت خاصی نیستم . ولی حرف نهایی رو میزنم :
- مگر بجز این لوگویی که داریم بحث میکنیم ، نماینده خارجی نشسته و داره از لوگو هاشون دفاع میکنه ؟
+ میبینی ؟ اونقدر قوی هستن که کسی نخواد توضیح بده ..
* هدف از کامنتم نه شرکت خاصی هست ، نه بحث سیاسی و هیچ چیز دیگه ای ، فقط خواستم از نظر طراحی به این موضوع نگاه کنیم که امروزه توی خیلی از طراحی ها این مورد به چشم میخوره .. شاید دلیلش اینه که یه سری از ما طراح ها ، بصورت آماتور وارد بازار کار میشن ! شاید اگر تجربیات و آگاهیمون از کاری که میکنیم بیشتر باشه ، ما هم بتونیم کار های قابل مقایسه ای رو ارائه بدیم .. *
که خودش داستانی داشت.
و یکی از علایقمان شنیدن تفسیر بیننده بعد از دیدن لوگو هست.
البته بعضی ها رو می بینیم که شدیدا به لوگویشان تعصب دارند.
به نظرم لوگو هم در گذر زمان و رشد استارتاپ ممکن است بارها و بارها تغییر کند.
به نظر من لوگو باید داستان و ارزش پیشنهادی اون کسب و کار رو بیان کنه. حالا مستقیم یا غیر مستقیم
اما به هر حال خوبه که ریدیزاینی در کار هست.
موفق باشید
انتظار داشتم از لحاظ مفهومی و معنایی مقایسه کنید
اینکه مشابهش وجود داره خیلی طبیعیه
ولی اینکه پراگرس پروفایل اومده P رو چرخونده، و استفاده کرده ازش
اسنپ چیکارکرده؟؟ مثلا میتونست S رو بذاره اول لوگوش
حالا جالب اینه لوگوی اسنپ قطر خطوط و حتی رنگهای مشابی با پراگرس پروفایل داره ، دلیلشون برای این کارها چی بوده؟ وقتی به اینا پاسخ بدید ، میتونید بگید اسنپ قطعا کپی نبوده...
من نمیگم کپی بوده ، ولی شباهت خیلی زیاده به اون برند داره