ماپشتهزارانلبخندخودمردهایم:)
یه کنکوری نا امید
خب نوبت ما هم شد. نمیدونم چه جوری این ۳ سال تحصیلی متوسطه دوم گذشت ولی اصلا انتظار نداشتم انقد زود برسه. اصن وقتی فکر میکنم ۶ ماه دیگه کنکور دارم تنم میلرزه.
انگار همین دیروز بود ک واسه انتخاب رشته سال دهم دهن همه رو سرویس کرده بودم ک چی برم.
آخرشم رفتم رشته ای که از همون اول از گزینه هام حذفش کرده بودم. خیلی خوب یادمه سال نهم از بین رشته های تجربی و انسانی و کامپیوتر خیلی قاطعانه گفتم انسانی و که حذفش میکنم🤣 ولی خب اینم قسمت ما بود دیگه که رشته انسانی و بخونیم.
و الان یه جوری از اون ۳ سال میگذره که باورم نمیشه. اصن موندم برم سر جلسه کنکور باید چیکار کنم؟ منی که اصن هیچی برا کنکور نخوندم دقیقا چیکار کنم اون روز؟
وقتی میبینم همه انقد با قدرت نشستن برا کنکور میخونن یه حسرتی میاد توی وجودم که زینب برا چی تابستون هیچ کاری برا کنکور نکردی؟
ولی خب از ۱ ماه پیش شروع کردم کم و بیش میخونم امیدوارم که نتیجه خوبی بگیرم.
دوست عزیزی که این متن و خوندی اگه کنکوری بودی ممنون میشم از تجربیاتت بهم بگی:))
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا شروع نمیکنم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
هنر، قربانی آرزو
مطلبی دیگر از این انتشارات
سرعت زندگی و تغییرات=X2