حالا چی بپوشیم؟ در باب تندمزاجی لحظه‌ای خطاب به یکی از کاربران ویرگول

آگاهی و شانه خالی‌کردن: خطر تحریک شدن ^^^ بشدت پیشنهاد می‌شود این نوشتار را در گِرد جمع یا گروهی در دلتان بخوانید تا از پیامدهای پس از خوانشش دور و مصون باشید.
آگاهی و شانه خالی‌کردن 2: این نوشتار به شکل بلادرنگ نوشتار و خطاب به سوی یکی از کاربران ویرگول منتشر شده، در صورتی که هرگونه غلط از املایی و نگارشی را دیدید خودتان را به ندیدن بزنید و زیر سیبیلی آن را رد کنید.

پرسش خوبی است، پاسخ خوبی هم دارد، تفاوتی نمی‌کند که شما چه بپوشی یا نپوشی هر چه که باشه ممکنه در زمانی که فکرش را نمیکنی تو را به شکلی فریفته، ربائیده و با تو نزدیکی کنند. از آنجا که آنها یا بهتر بگویم اسمش رو نَبَرها تصویر‌گران و نقاشان و متصورگران ماهری بوده و بنا بر گواه تاریخ عناوین اول تا دهمی در برترین‌های جهان را به خود اختصاص داده و گوی سبقت را از زنان ربوده‌اند برایشان لباس تو تفاوتی نمیکند، تو هتا اگر پشت دیوار بِتُنی هم باشی تصویرسازی خواهی شد و سپس به سمتت چه ذهنی و چه غیر‌ذهنی تاخت و تاز می‌کنند و تا تشنگی و عطش تحریکشان زدایش نشده باشد آرام نمیگیگیرند.

میخواهد لباس تنت حریر باشد، دکلته یا لباس رزم شوالیه ها، آنان که مهندسی تحریک در وجودشان از بدو خلقت نهادینه شده برای نفوذ به لباست و تحریک شدن یا راهی خواهند یافت یا راهی خواهند ساخت. این موجودات همیشه مُحرک بوده و چندین دیدگاه کلیشه‌ای از روزگاران کُهن درباره‌شان وجود دارد:

آنها ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته به فکر تحرکاتشان هستند.
آنها هر ۷ ثانیه یک بار تحرکشان میجُنبد.

حال خودت حساب و کتاب کن با این تحرک هر 7 ثانیه یکبار در سَر آنها چه‌ها که نمی‌گذرد، نه دغدغه آب دارند و نه خوراک و نه زندگی و هیچ کوفت دیگری، فقط تحرک و تحریک برایشان مهم بوده و از زمین و زمان چشم انتظار متحرک نمودنشان را دارند.

حتی(بر خلاف دو کادر اول متن این کلمه به دلیل گوشزد درست و بجای یکی از کاربران در بخش دیدگاه‌ها ویرایش شد) در خبرها آمده بود برخی آنقدر تحریکشان روی هم تلنبار شده که دیگر تبدیل به درد بی درمانی گشته و دیگر نه اشیائی مانند اگزوز و لامپ و نه حیواناتی همچون شتر، گاو، پلنگ و تمساح هم نمی‌تواند به آنها حس خوشنودی بخشیده و آنها را رام و آرام کنند و از سرعت تحرکشان کاهیده و سبب این شوند که اندکی از تحریک‌پذیری دور شوند و مقداری هم مانند بقیه جانداران زندگی کرده و درد و رنجی ببرند. حال خودتان حساب کنید شمار نفراتشان را روی کُره زمین و ببینید چگونه میتوان از چنگ آنها رها شوید، واقعیت اینه که همه چیز به هوشیاری خودتان بستگی دارد...

به امید پروردگار که تزئینی است
به امید پروردگار که تزئینی است

دیدگاه بالا از اندیشه گروهی دهان گُشادِ سبک مغز تراوش میکند که جنس مرد را یک ماشین تحریک جنسی میبینند، ماشینی که چشم به راه و سرگردان چیزیست که تحریک همیشگی‌اش را مرهمی باشد، مردی که سر تا پایش را حس نمودن فرا گرفته و بی امان در پی سوراخی فارق از تنگی و جاداری‌اش بوده برای تخلیه است، از خود اراده‌ای نداشته و به خجستگی دیدن تابلوی دست انداز از نوع دوتاییش عنان ز کَف داده و کف و خونش با هم قاطی می‌شود، حال اگر تابلوی دست انداز از نوع سه تاییش را ببیند که دیگر واویلا بوده و به همنوع تحریک شونده‌اش هم هیچ ترحمی نخواهد کرد چه برسد به جنس مخالفش و اینها را با چنان سختی و تندی می‌گویند که اگر حواست نباشد خودت هم باورت می‌شود.

متحرکه متحرکو متحرکون
متحرکه متحرکو متحرکون


گاها آنچنان تحلیل‌های جهان شمولی از خودشان ارائه می‌دهند گویی تا امروزِ روز کالبد و روح هزاران مرد را شکافته و ریشه‌هایمان از آنچه که هست و نیست را بهتر از خود ما می‌دانند یا با حفظ سمت هزاران سال مرد بوده‌اند. سخنانشان اگر چه از روی اندیشه نیست ول تلاش دارد ارزش وجودیت ما مردان را تا مرز حیوانات چارپا و گاها با ساخت پوسترهایی که در آن خودشان شکلات، قند و نبات هستند و ما مردان مگسانی وِز وِزو پایین بی‌آورند، هر چند دور نیست ساخت این پوسترها کار جنس خودمان و از نوع خاک بر سرمان باشد.

از راست به چپ، دست آسمانی و دست ما مردها
از راست به چپ، دست آسمانی و دست ما مردها

انگار که ما بیکاریم و آرمان و فرجام نهاییمان همخوابگی با هر مادینه‌ای است، گروهی خود را یاقوت سرخ می‌دانند و همه مردها را معدنچیان پر از شور و تحرک که برای بدست آوردنشان شب و روز نقشه‌ها کشیده و تلاش بی همتا نموده تا دستمان بهشان برسد، خودمان را به هر آب و آتشی می‌زنیم و جِر و واجر می‌کنیم تا درنگی دیدشان را جلدِ خود کنیم.

اینگونه هم نیست، نه شما آن آش دهن‌سوزی هستید که اندیشه می‌کنید و در رویاهای رنگارنگتان با ورودتان یکی جام ماءالشعیر از دستش رها میشود و دیگری آب در گلویش می‌شکند و آن یکی هاج و واج میماند و آنقدر در ذهنتان دست نیافتنی هستید و چشم‌ها رویتان قفل شده و نه ما و مانندمان آنقدر چشممان گشنه و بی سر و صاحابه که بخواهد مدام دنبال چیزی یا کسی بچرخد و قدرت کنترل میل و هوی خود را نداشته باشیم.

هر موردی را میبینید زِرتی آن را گسترش و تعمیم ندهید، همگی آنگونه نیستند و همگی اینگونه و تابحال هم کسی از گفتن بلانسبت زیان و گزندی ندیده، گاها استفاده کنید چیزی از ارزشهایتان کم نمی‌شود.

مُهمل کمتر، زندگی بهتر.
این نوشته حاصل تندمزاجی و زودنویسی من از خوانش دیدگاه برخی کاربران علامه دهر درباره آقایان و سیستم تحریک پذیریشان بوده و فاقد هرگونه ارزش دیگری است.