اندَر احوالات این روزهای من

سلام!

از آخرین پستم حدود ۲ ماه میگذره، زمانی که با سرعت هر چه بیشتر سپری شد و باعث شد من از قافله نوشتن جا بمونم.

توی این ۶۰ و اندی روز چیزهای زیادی تغییر کردن،

مِن جمله :

_من

_اوضاع مملکت

_ و...

ترجیح میدم اول راجب اوضاع مملکت بنویسم، با این که بی‌طرف بودن خیلی‌جاها چهره‌خوبی نداره اما من ترجیح میدم این‌روزها آدم خاکستریی باشم و خارج از گود بحث‌هایی که این‌روزها رایج شده رو پیگیری کنم، توی زمینه‌هایی مثل :

_دین، سیاست، فلسفه، و... هم هنوز تخصص خاصی ندارم که بخوام با یه پست طولانی یکی از طرفین ماجرا رو حمایت یا نقد کنم، حقیقتا متخصص‌نما هم نیستم که بخوام تظاهر کنم راجب این عناوین اطلاعات خاصی دارم و سر تیربارم رو سمت گروه مد نظر هدف بگیرم، فقط میدونم که برای این روزهای کشور ناراحتم و هنوزم منتظر روزهای آبی‌پاستلی هستم.

و اما بالآخره خودم :)

"وی به ترس خویش از شناخته شدن ابعاد مختلف زندگی خود توسط اطرفیانش در دنیای غیر مجازی غلبه کرده و به جای اسم مستعار از نام خودش استفاده می‌نماید."

این هم یه بند، نوشته ادبی وسط یه پست با لحن محاوره‌ای :)

اگه بخوام توی ۲کلمه توضیح بدم که نتیجه این روزهای زندگیم چی‌بوده، باید بگم که: "مستقل‌ترشدم"

یا اینکه دارم توی مسیرش حرکت میکنم، از هر لحاظی که فکرش رو بکنید:

_مالی

_روحی

_افکار و عقاید

و... .

مالی

همون طوری که توی پست: "مینویسم؛ پس زنده‌ام" توضیح دادم نوشتن یکی از باارزش‌ترین ‌و محبوب‌ترین ارکان زندگی من محسوب میشه و به خاطر تجربه موفقی که به عنوان یه تازه‌کار توی پستی که راجب "اپلیکیشن دیوار" نوشتم داشتم، تصمیم گرفتم علاقه و منبع درآمدم رو با همدیگه هم‌مسیر کنم؛ برای همین توی یه دوره تولید محتوا شرکت کردم تا با دریافت مدرک و آموزش‌های بیشتر به عنوان یه کارشناس تولید محتوای متنی به صورت فری‌لنسری شروع به کار کنم.

روحی

حدود ۱هفته پیش از اولین سفر زندگیم بدون حضور خانواده برگشتم، تجربه بی‌نظیری بود و بهم یاد داد که با دوری از خانواده از نظر عاطفی مشکل چندانی ندارم، هر چند که سبک زندگی مستقل چالش‌های خودش رو داره خصوصا به عنوان یه فرد مونث، اما دوست دارم برای دانشگاه شهر شیراز قبول بشم (دور از محل زندگی فعلیم) تا بیشتر خودم رو به چالش بکشم.

افکار و عقاید

  • فهمیدم همیشه همه‌چیز اونجوری که من فکر میکنم پیش‌‌نرفته و نمیره پس بهتره جای پیش‌داوری کردن، مسائل رو از ابعاد مختلف تحلیل و بررسی کنم تا به نتیجه معقول‌تری دست پیدا کنم.
  • من کنکوری رشته تجربی ۱۴۰۱ بودم و تصورم از پشت‌کنکور موندن مثل یه کابوس ترسناک بود، اما الان که توی این وضعیت هستم فهمیدم همچین چیز شاخ و دم داری هم نبودِ :/
  • پذیرش یه مشکل به بهبودش کمک خیلی زیادی میکنه فرقی نمی‌‌کنه چه مشکلی باشه، الگوریتم اولیه همشون همینه.

راستش ایده‌ای برای نوشتن نداشتم، اما وقتی نوشتن این پست رو شروع کردم انگار کلمات منتظر بودن تا از ذهنم خارج بشن و خودشون رو روی بوم سفید ویرگول ظاهر کنن :)

مرسی از دوستانی که توی این وقفه‌ای که بین پست‌قبلی و این پست افتاد، برای نوشتنِ دوباره تشویقم کردن :)

کانال تلگرامم



چه خبر بچه‌ها؟ این مدت برای شماها چه اتفاقاتی افتاده؟ توی چه مسائلی تغییر عقیده دادین؟