طراح نباش و طراحی یاد بگیر! - ۲ از ۲

سلام! امیدوارم حالتون خوب باشه
این مقاله در ادامه مقاله قبلی هست و داریم راجب تکنیک هایی حرف می‍‌‌‌زنیم که طراحی را به طور چشم گیری بهبود می‌دهند و آنقدر ساده هستند که هرکسی که طراحی را هم بلد نباشد و نمی‌خواهد هم یاد بگیرد! می‌تواند با پیاده سازی آنها به طرح خیلی خوبی دست پیدا کند.

۳. تیغ اوکام!؟

کاهش شلوغی بصری

اصطلاح تیغ اُکام منسوب به ویلیام اکام، فیلسوف انگلیسی است. طبق این اصل، هرگاه دربارهٔ علت بروز پدیده‌ای دو توضیح مختلف ارائه شود، در آن توضیحی که پیچیده‌تر باشد احتمال بروز اشتباه بیش‌تر است و بنابراین در شرایط مساوی بودن سایر موارد، احتمال صحیح بودن توضیح ساده‌تر بیش‌تر است.

هرچه تعداد عناصر مورد استفاده در طراحی کمتر باشد، بهتر است.

چرا؟ چون برای مغز انسان پردازش اطلاعات و تصمیم گیری با ورودی ای که اضافه بار دارد، سخت است. تا جایی که می‌توانید از عناصر تزئینی (قلمها، رنگها، سایه ها، آیکنها و غیره) کمتری استفاده کنید.

یک نسخه طراحی اکمام را روی همه چیز پیاده کنید!

اگر چیزی را فقط با 2 عنصر می‌توانید بدست آورید، از 3 تا استفاده نکنید. اگر چیزی با 10 عنصر به دست می آید، از 20 تا استفاده نکنید. منظورم را می‌دانید.

اگر فیلسوفان قدیمی انگلیسی را دوست ندارید و چیزهایی را که در Netflix را می‌بینید، ترجیح می‌دهید: خیلی هم خوب! ماریئه کوندو (نویسنده و نظریه پرداز ژاپنی) طرح های خود باشید! هرچه که شادی نداشته باشد (یا بخشی مفید از طراحی نیست)، باید برود.



۴. فضا

نحوه قرار دادن چیزها یک پیام مهم را در مورد معنای آن می‌فرستد.

چرا این مهم است؟ چون توجه به چگونه قرار دادن اِلمان‌ها توسط شما و اینکه چقدر فضای خالی دور آنها اضافه میکنید، باعث کاهش پیچیدگی طراحی می شود، و به این ترتیب باعث می شود که هم از دیدن آن لذت بیشتری ببرید و هم راحت تر با آن ارتباط برقرار کنید.


از فضا در طراحی خود برای انتقال معنی ذهنی این سه چیز استفاده کنید:

1. نزدیکی = وابستگی

چیزهایی که به همدیگر نسبت به عناصر دیگر نزدیک تر هستند، یعنی به هم مرتبط تر هستند تا نسبت به عناصر دیگر .

این یکی از مهمترین مواردی است که من احساس می کنم بیش از حد نادیده گرفته می‌شود (حتی توسط برخی از افراد که ادعا می کنند که طراحان حرفه ای هستند).

این را می توان به روش های مختلف زیادی استفاده کرد، مثلا:

  • فاصله بین سطرها باید بیشتر باشد تا فاصله بین هر کلمه در یک خط، و همینطور، بین پاراگراف‌های مختلف نسبت به بین خطوط داخل یک پاراگراف فضای بیشتری وجود داشته باشد.


  • فاصله بین عناصر طراحی نسبت به فضای آنها و لبه ترکیب باید فضای کمتری باشد .


  • برچسب ها و اطلاعات بیشتر باید در کنار عناصری باشند که آنها را توصیف می کنند یا با آنها مرتبط می‌شوند.




2. فضای منفی

در ترکیب بندی با تیغ اکام، تا جایی که می‌توانید به طرح خود فضای منفی بدهید، تا هم چیزهایی که نیاز ندارید را حذف کنید هم اینکه معنای طرح تان را واضح تر کنید.

قرار دادن عناصر زیاد در یک مقدار محدود از فضا مثل تلاش کردن برای گوش دادن به سه آهنگ مختلف در یک زمان است. فهمیدن آنچه گفته می‌شود سخت است.

به وب سایت اپل نگاه کنید. می توان به وضوح آنچه گفته می‌شود را درک کرد.
به وب سایت اپل نگاه کنید. می توان به وضوح آنچه گفته می‌شود را درک کرد.




3. اهمیت و نظم

این یکی مقوله‌ای کاملا عقلانی است اما من احساس می کنم که هنوز اینجا باید گفته شود.

چیزهایی که بیشترین اهمیت را دارند، در ابتدا قرار دهید، و/یا به آنها بیشترین مقدار ممکن از فضا را بدهید. از ترتیب اِلمان‌ها برای انتقال نظم استفاده کنید و بقیه چیزهایی که شما حتما متوجه آنها هستید.




آغازی بر یک پایان!

تبریک میگم! اگر همه این مراحل را موقع کاری که انجام می‌دهید، پیاده سازی کنید، شباهت خیلی زیادی به استانداردهای صنعتی پیدا خواهد کرد.

و اینجا آغازی هست برای اینکه سراغ طرح های زده و نزده! بروید و استانداردشان کنید!

امیدوارم مطالب براتون مفید واقع شده باشند.




برداشتی از مقاله Anna Mészáros