فرضیات در مسیر طراحی(قسمت اول)
ما هرگز نباید بر روی فرضیات کار کنیم ، اما قطعا باید با فرضیات کار کنیم.
عوض، باید آنها را تا حد ممکن شفاف و روشن کنیم و مطمئن بشیم که دیگه فرض نیستن و به یه قطعیت مناسبی رسیدن یا حداقل اینکه بتونیم ریسک آنها رو تخمین زده یا کاهش بدیم ، و خب!! به ناچار گاهی اوقات باید با آنچه که داریم کار کنیم.
مقدمه
گفتم حالا که قراره بعد مدتها بنویسم یه موضوع چالشی و کمتر پرداخته شده رو بررسی کنم.این موضوع
توی لینکدین یسری گفتگو توی پست نسا پابخت شروع شد.حتما حتما اگه دوست داشتین بخونین کامنتامون رو.
اگر یک کلمه تابو در طراحی UX وجود داشته باشه، احتمالاً "فرض کردن" است. در حالی که کار بر روی مفروضات مخاطره آمیز و گمراه کننده تلقی می شه، اجتناب کامل از آنها نیز یک اشتباه محسوب میشه.
همونطور که میدونیم فرض کردن یکی از مهمترین فاکتور های ذهن انسان برای تحلیل شرایط و رسیدن به وضعیت قابل سنجش هست.ما هر روزه به عنوان طراح محصول یا مدیر یا توسعه دهنده همیشه برای مسیرمون با فرضیاتی در گیر هستیم.این فرضیات بخش مهمی از مراحل ایده پردازی و حل مساله هستند.
اما نکته ای که باید بهش خیلی خیلی توجه کنیم تایید شدن و رد شدن و اعتبار سنجی این مفروضات ماست؛مخصوصا اگه در نتیجه آنها تصمیم گیری ها اتفاق میافته.
در این بین دو نظریه وجود داره که فرضیه سازی تاثیرات مثبت و منفی ایجاد میکنه و منم سعی کردم تا کمی در این مورد بنویسم و شرایط مختلف رو باهم بررسی کنم و نتیجه گیری رو به خود شما بسپارم.امیدوارم که خیلی پراکنده صحبت نکنم.
قبل از هرچیزی یک نکته رو بگم :
تعریفات دو اصطلاح فرضیه (hypothesis) و مفروضات (assumption) :
فرضیه (hypothesis) : یک فرضیه یا توضیح پیشنهادی که بر اساس شواهد محدود به عنوان نقطه شروعی برای بررسی بیشتر ساخته شده است.
شان مورفی در مقاله خود "تفاوت بین یک فرضیه(Hypothesis) و یک فرض(Assumption)" استدلال می کنه که:
فرضیه(hypothesis) اون چیزی که به صراحت توسط یک آزمایش عملی تست و بررسی بشه .
یک فرض یا مفروضات (assumption) به طور ضمنی آزمایش می شه.(چیزی که به عنوان حقیقت یا قطعی بودن آن بدون دلیل پذیرفته شده است. )
تعریف و تشریح فرضیه ها :
همونطور که میدونین ،فرضیه یک فرض هست. فرض از فضایی که ذهن ما داده کافی و درستی در مورد درستی یا حتی نادرستی یه اتفاق داره تراوش میشه.برای اینکه بفهمیم درسته یا غلط شروع به تحقیق و ارزیابی میکنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.
قطعا در این مسیر فرض کردن ها ممکنه باعث سوگیری خاصی بشه.چه در زندگی عادی و چه در طراحی محصول این سوگیری در فرضیات مشخصا پدیدار نیست و گاهی ممکنه ما ناخودگاه (گاها خودآگاه) سوگیری ما رو از حقیقت واقعی دور کنه.برای همین هست که خیلی وقتها در مورد استفاده یا شروع کار از فرضیه سازی نظرات مختلف و انتقادی هست.
در هر فرایند پژوهش، فرایند را با یک مسئله حل شدنی آغاز میشود، پژوهشگر باید بتواند برای مسئله مورد مطالعه خودش یک جواب موقتی به شکل یک فرضیه مناسب که به گونه تجربی آزمونپذیر نیز باشد در نظر بگیرد، تا از این طریق بتواند کوشش خود و کار پژوهش را در جهت مشخص هدایت و از تشتت و پراکندگی در آن جلوگیری کند. بعد از انجام آزمایش مناسب، اگر فرضیه مربوط تأیید شود مسئله را حل میکند، و به عکس اگر تأیید نشود، مسئله مورد مطالعه نیز حل نمی شود. این فرضیه است که مجموعه فعالیتهای اجرایی پژوهش را تعیین می کند و پژوهش را هدایت و جهت تحقیق را تعیین میکند و یک مدل تحلیلی مناسب هم برای هدایت تحلیل داده ها ساخته میشود و مجموعه ساختدار و به هم پیوسته مرکب از مفاهیم و فرضیههای متصل به یکدیگر است. در این پژوهش، پس از ارائه تعریف فرضیه و تبیین نقش و اهمیت آن در یک تحقیق اجتماعی، مالک- های تدوین فرضیه و انواع آن بیان گردیده است. سپس به نقش و جایگاه مدل تحلیلی در تحقیق و مراحل ساخت و انواع آن پرداخته شده است.
فرضیه در توسعه محصول
فرضیه سازی در توسعه محصول بخش ها و حالت های مختلفی دارد.در این قسمت بنا به علاقه خودم به Lean product، سراغ Lean UX رفتم تا تعریف و استاندارد های فرضیه سازی رو در این فریمورک بررسی کنم.
بطوری کلی این فریمورک به 4 قسمت تقسیم میشود که در واقع پایه و اساس کار فرضیه سازی هست.
سیستم را می توان به چهار فرآیند تقسیم کرد:
- نتیجه ، مفروضات، فرضیه(Outcomes, assumptions, hypotheses)
- طراحی محصول( Design product)
- ساخت و توسعه ام وی پی(Creating the MVP)
- تحقیق مجدد روی محصول و یادگیری (تثبیت یا رد مفروضات و فرضیه ها)(Research and Learning)
هر جایی که فرایند های تولید محصول روی ویژگی ها یا تحویل دادنی ها (deliverables- همیشه با این کلمه مشکل دارم:| ) بخواد کار کنه و فاکتور های مفید و حتی غیر مفید رو کسف کنه ،لین یو ایکس خیلی خوب به کار میاد.
لین یواکس میگه برای دستیابی به یک خروجی مناسب، اون چیزایی که طراحان در موردش فکر میکنن رو به یه فرضیه تبدیل میکنه.(hinking required to assumptions)
مفروضات صرفاً باور یا انتظار شما بر اساس آنچه در مورد کاربران خود می دانید هستند. نه چیزی کمتر نه یچیزی بیشتر. برای رد یا تایید آنها باید وارد فرایند های تحقیق و تست شد.
بیشترش رو یمتونین از این قسمت بخونین
فرضیه سازی در طراحی
ما در مسیر طراحی محصول، باید از فاز ریسرچ و تحقیقات کاربری (UX Resaerch) شروع کنیم.این فاز نقاط شروع متنوعی داره اما سه فاکتور مشترک داره:
- اهداف (Objectives)
- مفروضات (Assumptions)
- فرضیه سازی ها (Hypothesis)
نتیجه گیری
در این مقاله بیشتر فضای کلی "فرضیه " رو تشریح کردم و گریزی هم کم و بیش به ماهیتش در توسعه و طراحی محصول زدم. راستش خیلی درباره نقاط منفی و معایب فرضیه سازی در طراحی و پژوهش جستجو کردم.اما به لیستی که بشه ارائه کرد نرسیدم.به طور مکرر درمورد سوءگیری در فرضیه سازی و تحقیقات مطلب دیدم. پس احتمالا در مقاله بعدی در مورد اصل فرضیه سازی ها و استفاده درست و گمراه نشدنو سوگیری نکردن در فرضیه سازی بشتر صحبت میکنم. دیگه نمیخوام این قسمت طولانی بشه.
اگه سوالی چیزی دارین بگین که توی مقاله بعدی بهش بپردازم.
مطلبی دیگر از این انتشارات
مسیر پژوهشی در یک فرایند UX Research
مطلبی دیگر از این انتشارات
تولید محتوا بر اساس الگوی خواندن F
مطلبی دیگر از این انتشارات
تجربه کاربری، رابط کاربری نیست!