شعر بگو

مثنوی باش
بگذار فکر کنم برای هر بیت تو
قافیه‌ای جداگانه‌ام
غزل بخوان
تا نظم عشق را به گوش همگان برسانی
شعر بگو
داستان احساسمان را قصیده کن
و ردیف به ردیف روزها را بشمار
تا اعداد
شاهد خاطراتمان باشند
دوبیتی بنویس
تا هر رهگذری
بتواند به کوتاهی یک عبور
صدایمان را بشنود
چیدمان واژه‌ها را
فریاد بزن
تا سینه حسودان از با هم بودنمان
چهارپاره شود
قافیه‌ها را به هم بریز
نو باش
یا اصلا وزن‌ها را کنار بگذار
سپیدِ سپید
تا بر لوح پاک تو
از نو عشق را خطاطی کنم
برایم شعر بگو
تا ردیف زندگی‌مان
مهر باشد
و قافیه‌هایش نور✨


پ.ن: انقدر کم خونده می‌شه پست‌هام که :(