مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
♪ اپرایی که اپرا نیست ♪
♣ «کارمینا بورانا» (Carmina Burana) قطعهای است ساختهی «کارل اُرف» (Carl Orff) که یکی از زیباترین آثار موسیقی کلاسیک آوازی جهان بهشمار میرود. این قطعه مجموعهای در قالب یک کتاب خطی است که در سال ۱۸۰۳ میلادی در ایالت باواریای آلمانِ امروز کشف شدهاست.
نسخه اصلی این مجموعه ۱۱۹ صفحه داشته و گویا سه شاعر مختلف آن را سرودهاند.
«کارمینا بورانا» را کارل ارف در حدود سالهای ۱۹۳۵ و ۱۹۳۶ ساخته است.
کارمینا یعنی سرودهها و بورانا برابر لاتین واژهی ژرمنی بویرن Beuern است که از ریشه bur به معنی خانه کوچک میآید.
شنیدهشدهترین بخش این اپرا، قطعه آغازین و همچنین پایانی آن با نام او فورتونا است.
◄ باید اشاره کرد که کارمینا بورانا سمفونی نیست و چنانچه به اشتباه نوشتهاند، اپرا هم نیست. قطعهای است که میتوان به آن نام کانتات داد. کانتات یا کانتاتا Cantata یک قطعه موسیقی آوازی یک یا چندنفره با همراهی سازهای موسیقی و معمولاً چند موومانه است که اغلب توسط کُر همراهی میشود؛ ولی بهتر است طبق نظر خود کارل ارف آن را تنها «کارمینا بورانا» بخوانیم.
این اثر از آنچنان شکوه و جذابیتی برخوردار است که بعید میدانم کسی آن را نشنیده باشد.
پس ببینید و بشنوید و بخوانید و لذت ببرید!
◄ تماشا کنید: بخش نخست (ایزدبانوی بخت)
◄تماشا کنید: کارمینا بورانا (کامل)
♣ خانهی ســـرود
بخش نخست: ايزدبانوي بخت (O Fortuna)
بازسرایی: فرهاد
آی، ايــزدبانوی بخت!
بُلكامهی دمدمیخوی...
تو كه چون ماه
دمادم
میكاهی و میفَزايی
به آنی،
چونان دردی جانگزای،
به آنی،
آرزوهامان را بخــتيار
در پیشگاه تو
هركهای از ما
-از آن كه دارد و آن كه ندارد-
بي هيچ بيش و كم
برفِ بهاره را مانَـد!
آه، تُهيای خالي،
بزرگا ناگهايندْ نِـبـِشته كه تويی!
به آن دم كه این چرخ بازیگر
بچـــــــرخانی،
تباهخويیِ روزگار
بگردانی.
آآآآآی، پنهانِ سايهناك!
میدانم
روزی آيد
كه بر من نيز
- بيزنهار -
تازشي دوباره بياغازی
من آن روز
پُردلانه آمادهام!
آی زمانه!
... تو ای سرنوشت!
توان و بهروزیام امروز
دشمنخوتريناند
هر نهالِ آرزو كه به دل میكارم،
چيزی در من میميرد
...آری، من اينك
زرخريدِ توام!
بياندك درنگ،
بندها
يك به يك
ميگسلم...
بگذار سوگچامهها مرا بسرايند
پُردلا مردا كه منم!
درهمكوفتهی سرنوشت،
آن دم كه مـرا
درنوشت!
◄ واژگان دیرآشنا در این برگردان:
بُـلکامه: هوسباز، بسیار آرزومند
پُردلانه: شجاعانه
تازش: حمله، هجوم
تُهیا: خلاء، تهیگی
دمدمیخوی: دمدمیمزاج، آنکه مدام نظرش عوض میشود!
سوگچامه: مرثیه
ناگهایند: آنچه ناگهان سر میرسد!
نِـبِـشته: نوشته
مطلبی دیگر از این انتشارات
ترانهای منطقی برای سیستم آموزشی
مطلبی دیگر از این انتشارات
شِنَوِش؛ درست شنیدن موسیقی
مطلبی دیگر از این انتشارات
موسیقی ایرانی از ساسانیان تا اینستاگرامیان