علاقهمند به حوزهی کودک و زنان| علاقهمند به نوشتن
سو استفاده جنسی در دوران کودکی چه تاثیری بر بزرگسالی افراد دارد؟
تجربیات ما در دوران کودکی نقش مهمی در شکل دادن به سلامتی روان و رفاهمان در طول زندگی دارد. سو استفاده جنسی (Sexual Abuse) در دوران کودکی میتواند آثاری بر جای بگذارد که برای طولانی مدت و گاه تا آخر عمر همراه ما باقی بماند و الگوی تصمیمگیری و انتخابهای ما را تحت تاثیر خود قرار دهد، این نکته را نیز نباید فراموش کرد که هر یک از افراد، آثار متفاوتی را در بزرگسالی تجربه خواهند کرد.
طبق تحقیقات صورت گرفته روزانه بیش از چهل میلیون کودک در سراسر جهان مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند. آمارهای موجود نشان میدهد که تقریباً 60٪ از سوء استفاده کنندگان جنسی برای کودک شناخته شده هستند اما جزو اعضای خانواده او نیستند، مانند دوستان خانوادگی، پرستار بچه یا حتی همسایه.
موضوع مهمی که شاید خیلی به آن پرداخته نمیشود و در اغلب موارد برای کودک تهدیدی جدی ولی خاموش محسوب میشود، سواستفاده توسط آشنایان قابل اعتماد کودک است. طبق گزارشهای آماری تقریباً 30 درصد از سوء استفادهکنندگان جنسی جزو اقوام درجه یک کودک هستند، مانند پدر، مادر، برادر و... .
با توجه به موضوع این مقاله که بررسی آسیبهای ناشی از کودک آزاری جنسی است، در ابتدا مفهوم سو استفاده جنسی بر مبنای منابع موجود مورد بحث و بررسی قرار گرفته، سپس به معرفی سازمانهای مسوول و حامی در مواجهه با این مساله پرداخته و اثرات سو استفاده جنسی در دوران کودکی را بر بزرگسالی فرد مورد کنکاش قرار دادهایم. در انتها نیز راهکارهای پیشگیری و مواجهه با این رویداد را بررسی کردهایم.
سو استفاده جنسی در دوران کودکی چیست؟
براساس پیماننامهی حقوق کودک، مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ (۲۹ آبان ۱۳۶۸)، کودک به شخصی گفته میشود که سن او کمتر از ۱۸ سال باشد، یا اینکه بر طبق قوانین محلی سن قانونی کمتر از این مقدار تعیین شده باشد.
سوء استفاده جنسی به معنی هرگونه تماس جنسی بین یک فرد بزرگسال و کودک یا استفاده از کودک برای مقاصد جنسی است.
استثمار جنسی شکل دیگری از این سو استفاده است و زمانی اتفاق میافتد که کودک در ازای دریافت چیزهایی مانند پول، مواد مخدر، غذا یا سرپناه، مجبور به اعمال جنسی شود.
چه کسانی تحت تاثیر این سوءرفتار قرار دارند؟
براساس پژوهشها، دختران درصد بیشتری با این خطر روبهرو هستند. گرچه این موضوع، نباید سبب نادیدهگرفتن و سهلانگاری در مراقبت از پسران شود. همچنین کودکانی که با یک بیماری روانی، ناتوانی ذهنی یا جسمی زندگی میکنند نیز، دو برابر بیشتر از همسالان خود احتمال دارد این مساله را تجربه کنند.
فقر، بیخانمانی، نژادپرستی و... از عوامل دیگری هستند که افراد را بیشتر در معرض آن قرار میدهد.
چه سازمانهایی در مواجهه با این مساله از کودکان حمایت میکنند؟
در حال حاضر اورژانس اجتماعی با شمارهی تماس 123 وظیفهی رسیدگی به این مساله و حمایت از کودکان را برعهده دارد. برخی از انجمنهایی که در حوزهی حقوق کودکان فعالیت دارند نیز، با دایر کردن واحد مددکاری و روانشناسی، خدماتشان را در جهت کاهش آسیب وارده به کودکان ارائه میدهند:
· صدای یارا به شمارهی 42152
· مشاوره تلفنی رایگان سازمان بهزیستی به شماره 1480
· ارسال پیامک به شمارهی 30003636 برای گزارش کودکآزاری
سو استفاده جنسی در دوران کودکی چگونه بر سلامت روان بزرگسالان تأثیر میگذارد؟
سو استفاده جنسی میتواند آثار زیادی در بزرگسالی داشته باشد و بر سلامت روانی و جسمی، روابط فردی و خانوادگی، تحصیلات و شغل افراد نیز، تاثیر بگذارد. برخی از بزرگسالان ممکن است، مشکلات چندانی را در زمینهی سلامت روان تجربه نکنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است با مشکلات زیادی در این خصوص دست و پنجه نرم کنند. در واقع این مساله میتواند به یک تروما (رویداد آسیبزا) در زندگی آنان تبدیل شود.
برخی از مشکلات ناشی از سوء استفاده جنسی در بزرگسالی عبارتاند از:
- اعتماد
- عزتنفس
- خشم
- خودآزاری
- استرس پس از سانحه (PTSD)
- افسردگی
- اضطراب
- اختلالات شخصیتی
- اختلال شخصیت وابسته
- مشکل مصرف مواد
- اختلالات جنسی
اعتماد
یکی از عمیقترین اثرات سو استفاده جنسی، تاثیر مخربی است که بر ایجاد الگوی روابط صمیمی فرد و اعتماد او میگذارد. افرادی که فرد شناخت کاملی از آنها ندارد و قصد برقراری رابطهی صمیمی با وی را دارند میتوانند برای قربانیان سو استفاده جنسی تداعی کنندهی خاطرهی خشونت جنسی باشند و توانایی این افراد را برای اعتماد به دیگران مختل کنند. همین عامل سبب میشود تا برای فرد قربانی صحبت با شریک زندگی، خانواده و دوستان در مورد موضوع سو استفاده جنسی دشوار باشد و در نتیجه قادر به دریافت کمک و حمایت از سوی دیگران نباشد.
عزت نفس
اینکه در زندگی حس خوبی نسبت به خودتان نداشته باشید، مساله ترسناک و رنجآوری است. هنگامی که فردی مورد سو استفاده جنسی قرار میگیرد، ممکن است این حس به طور دائم در او طنینانداز شود که خودش مقصر اصلی این اتفاق دردناک بوده، با وجود اینکه او هیچ نقشی در این پیشامد نداشته است.
در واقع هنگامی که قربانی مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرد، با خود چنین میاندیشد که باید قویتر از آن چیزی بود که هست تا مانع از بروز این اتفاق میشد. این احساس و تفکر مخرب، خود منجر به پذیرش بیش از حد مسوولیت در موقع وقایع مختلف میشود و در آینده فرد را با مشکلات زیادی روبرو خواهد کرد، از جمله اینکه تنها راه برای اینکه مورد دوست داشتن قرار بگیرد این است که از خودگذشتگی کند و مرزهای خود را زیر پا بگذارد. اینکه فرد، بخشش را الگوی رفتار خود قرار دهد و از درخواست کردن و گرفتن حق خود واهمه داشته باشد، به احتمال زیاد و به طور ناخودآگاه به سمت روابطی سوق پیدا میکند که این احساس را در او بازتولید کنند.
خشم
احساس خشم زمانی در وجود فرد تبلور پیدا میکند که او نه تنها حاضر به اذعان اتفاقی نیست که برایش روی داده است، بلکه مساله سو استفاده را نیز امری تحقیرآمیز تلقی میکند. خشم، تاثیر قابل توجهی بر ابعاد مختلف زندگی دارد و دستوپنجه نرم کردن با آسیب ناشی از سو استفاده جنسی سبب میشود تا افراد احساسات منفی زیادی همانند حس خشم و سرخوردگی را تجربه کنند. قربانیان سو استفاده جنسی همچنین ممکن است برای کنترل خشم خود نیز، با مشکلاتی روبهرو شوند.
خودآزاری
افرادی که در دوران کودکی مورد سو استفاده جنسی قرار میگیرند، ممکن است مجموعهی وسیعی از رفتارهای خودتخریبگر را از خود بروز دهند و به خودشان آسیب برسانند. این نوع رفتارهای واکنشی منفی در واقع نوعی سازوکار دفاعی است در جهت کنار آمدن با افکار یا احساسات دشواری که فرد تجربه میکند.
اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
فردی که مورد آزار یا سوء استفاده جنسی قرار گرفته است، خاطرات دردناک و مخربی را از آن واقعه در ذهن خود ثبت میکند که تا آخر عمر او را همراهی میکنند. این افراد ممکن است این اتفاق را از طریق مرور خاطرات گذشته و یا کابوسهایی در خواب، دوباره تجربه کنند. در حقیقت فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه از موقعیتها یا افرادی که رویداد آسیبزا را برای او زنده میکنند، اجتناب میکند و احتمال دارد، واکنشهای شدیدی نسبت به اتفاقات معمولی مانند صدای بلند یا لمس تصادفی داشته باشند.
اضطراب شدید، غم، ترس، عصبانیت و یادآوری ناخواسته آن رخداد، از علایم دیگر این اختلال است.
افسردگی
استرس شدید، مکرر و طولانی مدت میتواند خطر بروز اختلالات مربوط به سلامت روان از جمله افسردگی را افزایش دهد. در مواجهه با آسیبهای ناشی از سو استفاده جنسی، از دست دادن حس استقلال و کنترل بر بدن خود باعث میشود تا حس خودارزشمندی در فرد کاهش یابد و بیشتر در معرض اختلال افسردگی قرار بگیرد. عوارض ناشی از افسردگی میتوانند گاهی به صورت خفیف و زودگذر خود را نشان دهند، گاهی هم به شکل شدید و طولانی مدت در وجود فرد باقی بمانند.
اضطراب
قربانیان سو استفاده جنسی، ممکن است از این مساله واهمه داشته باشند که آن اتفاق دوباره برای آنها تکرار شود و حتی در برخی موارد ممکن است فرد حملات پانیک را نیز تجربه کند. در برخی موارد دیگر هم این احتمال وجود دارد که فرد به آگورافوبیا (ترس شدید از قرار گرفتن در محیطهای اجتماعی و شلوغ) مبتلا شود و از ترک خانهی خود ترس داشته باشد. در موارد دیگر، فرد بازمانده دچار ترسی مزمن از تیپ فردی میشود که به او آسیب رسانده است. به طور مثال: کسی که توسط مردی قد بلند و مو روشن با چشمان آبی مورد تجاوز قرار گرفته است ممکن است بهطور غریزی از همهی مردانی که این ویژگیها را دارند متنفر باشد یا از آنها بترسد.
اختلالات شخصیتی
سو استفاده جنسی ممکن است منجر به بروز اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت مرزی، پارانویید، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و هویت تجزیهای شود. گرچه باید این نکته را در نظر گرفت که تحقیقات بر روی پیامدهای این موضوع همچنان ادامه دارد و نمیتوان اظهار نظر قطعی کرد. در ادامه توضیح مختصری راجع به هر کدام از این اختلالات که بر اثر سو استفاده جنسی نمایان میشوند، ارائه شده است:
- شخصیت مرزی
- پارانویید
- ضد اجتماعی
- هویت تجزیهای
اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت مرزی یک اختلال مربوط به سلامت روان است که بر طرز فکر و احساس افراد در مورد خودشان و دیگران تاثیر میگذارد و باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی روزمره آنها میشود. این افراد ترس شدیدی از رها شدن یا بیثباتی دارند و ممکن است در تحمل تنهایی نیز، با مشکلاتی مواجه باشند. با این حال بروز اختلال در مدیریت احساسات و رفتار (عصبانیت ناگهانی، تکانشگری و نوسانات خلقی مکرر) و الگوی روابط ناپایدار از علایم این اختلال محسوب میشوند.
پارانویید
بیاعتمادی و بدگمانی بیامان به دیگران، بدون داشتن دلیل کافی برای این شک و شبههها از ویژگیهای اساسی افراد پارانویید است. افراد مبتلا به این اختلال همیشه مراقب اوضاع پیرامون خود هستند و معتقدند که دیگران بهطور دایم سعی در تحقیر، آسیب رساندن و یا تهدید آنها را دارند. معمولا این باورهای بیاساس و همچنین بیاعتمادی آنان، در تواناییشان برای ایجاد روابط نزدیک نیز، اختلال ایجاد میکند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی درک درستی از چارچوبهای اجتماعی و عاطفی متعارف ندارند و غالبا حقوق و احساسات دیگران را نادیده میگیرند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی معمولا با دیگران با بیتفاوتی رفتار کرده یا آشکارا مخالفت خود را با آنها ابراز میکنند. این افراد اغلب قانون را زیر پا میگذارند. آنان ممکن است دروغ بگویند، رفتارهای خشونتآمیز یا تکانشی داشته باشند و به سو مصرف مواد مخدر و الکل روی بیاورند.
اختلال هویت تجزیهای
اختلال هویت تجزیهای یک فرآیند ذهنی است که شکل شدیدی از گسستگی شخصیتی را به همراه دارد و در آن فرد دارای دو یا چند شخصیت متمایز از هم میشود. افکار، اعمال و رفتار هر شخصیت ممکن است بهطور کامل با شخصیت دیگر فرد متفاوت باشد. این شخصیتهای تکه تکه شده هر یک برای مدتی کنترل هویت فرد را به دست میگیرند. وقتی تغییر شخصیتی اتفاق میافتد، شخصیت جدید، تاریخچهی مشخص، هویت جدید و رفتارهای متفاوتی را از خود بروز خواهد داد. از دست دادن حافظه یا فراموشی، نمونههایی از علایم اختلال هویت تجزیهای هستند.
اختلال شخصیت وابسته
یکی دیگر از مشکلات روانشناختی حاصل از سو استفاده جنسی از کودکان، عدم ایجاد دلبستگی سالم با افراد است. بزرگسالانی که در کودکی مورد آزار قرار گرفتهاند، ممکن است الگوهای دلبستگی ناایمنی را تجربه کنند. به این صورت که گاهی از صمیمیت و نزدیکی با دیگران اجتناب کنند و گاهی برای ایجاد صمیمیت و نزدیکی با دیگران خیلی مشتاق باشند.
مشکل مصرف مواد
قربانیان سواستفاده جنسی در دوران کودکی در معرض اعتیاد به مصرف الکل و سایر مواد مخدر قرار دارند و در مورد این افراد احتمال بیشتری وجود دارد که مصرف مواد را سنین پایینتر آغاز کنند. در واقع تمامی این موارد، ممکن است راهی برای کنار آمدن با تجربیات دشوار آنها و کاهش آسیب وارد شده باشند.
اختلالات جنسی
بروز اختلال در میزان میل جنسی، یعنی برانگیختگی و ارگاسم میتواند از اثرات سو استفاده جنسی باشد. مشکلات زنان و زایمان، از جمله عفونت مقاربتی، درد مزمن لگن، دیسپارونی (اختلال رابطه جنسی دردناک)، واژینیسموس (اسپاسم و گرفتگی به صورت ناخودآگاه در عضلات واژن) و واژینیت (اختلالات التهابی واژن) نیز، در میان بازماندگان رایج است.
چه کارهایی میتوان برای بهبود آسیب ناشی از سو استفاده جنسی انجام داد؟
موضوعی که اهمیت دارد، این است که در سریعترین زمان ممکن باید برای قربانیان سو استفاده جنسی کمکهای لازم فراهم شود. برقراری ارتباط با افرادی که به شما اهمیت میدهند، میتواند در برابر تاثیر منفی سو استفاده جنسی از شما محافظت کرده و به بهبودیتان کمک کند. متاسفانه بسیاری از مردم احساس میکنند که صحبت در ارتباط با این موضوع یک تابو است و از حمایتهایی مانند خانواده، دوستان و اعضای جامعه محروم میشوند که نتیجهای جز سخت و طولانیتر کردن شرایط بهبودی نخواهد داشت. راه دیگری که برای کنار آمدن با این مشکل وجود دارد، مراجعه به روانشناس معتمد و طی کردن جلسات مشاوره است، تا آثار سو آن تا حدی کنترل شود. غلبه بر افکار و احساسات نگران کننده مانند سرزنش خود، پرورش عزت نفس، مقابله با احساس گناه و آسیب رساندن به خود و ایجاد مهارتهای سالم ارتباطی، برخی از نتایجی است که درمان در بزرگسالی به همراه خواهد داشت.
به یاد داشته باشید، ممکن است در گذشته رویدادهای آسیبزایی را تجربه کرده باشید ولی هیچوقت برای درخواست کمک دیر نیست.
نتیجهگیری:
سو استفاده جنسی از کودکان تنها آثار روانی بر جای نمیگذارد، بلکه بر روی سلامت جسمی آنها نیز عواقب طولانی مدتی خواهد داشت. تمام موارد بالا واکنشهای رایج به ترومای حاصل از سو استفاده جنسی هستند. اما همین عوامل زمانیکه بر کیفیت زندگی شما تاثیر بگذارند، میتوانند منجر به بروز مشکلات جدی شوند. در این شرایط برای مقابله با آسیبهای گذشته (کودک ازاری جنسی)، دریافت کمک بسیار مهم است. تجارب دوران کودکی، شکلدهندهی سبک زندگی افراد در آینده هستند و چنانچه به حل این آسیبها پرداخته نشود، صدمات جبرانناپذیری را بر روان ایجاد میکنند.
مطلبی دیگر از این انتشارات
آیا خوردن یک سیب در روز واقعا شما را از پزشک بینیاز میکند؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
داستانسرایی در توییتر به عنوان یک گونهی ادبی جدید
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا عاشق افرادی میشویم که به ما آسیب میزنند؟!