به تماشای من تویی. شهرساز، تحیلگر داده، عاشق سفال و گیاهان
اشتباه کردن و نترسیدن: راه یاد گرفتن زبان جدید
هنگامی که زبان تمرین میکنم، در مورد موضوعی حرف میزنم یا مینویسم، اشتباه کردن برایم معنای دیگری دارد. اشتباهات زبانی با بقیه انواع اشتباهات فرق دارند؛ حداقل برای من این جور است. هنگام یادگیری زبان اشتباه کردن نه تنها ضروری، بلکه نشانه خوبی است. در رسیدن به اهدافتان اگر اشتباه نمیکنید، پس به آن میزان لازم تلاش نمیکنید که زبانتان را به کار بگیرید.
مغز نیاز به زمان دارد
اگر میخواهید در انگلیسی یا هر زبان دیگری حرفهای شوید، باید هر اندازه میشود از آن استفاده کرد. شنید، حرف زد و نوشت. نهایتا آن کلمات فرار یا عبارتهای سخت جزیی عادی میشوند. هر بار که اشتباه میکنید، و شصتتان خبردار میشود که آن طور که لازم بود از زبانتان استفاده نکردید، فرصتی است برای بهتر شدن. با این کار هوشیاریتان را از جنبههای مختلف زبان بالا میبرید و کم کم به عادتی موثر تبدیلش میکنید.
در بچگی گفتن کلمه قسطنطنیه مایه تفریح خانواده بود اما بتدریج عادی شد. ورپریده، گوشبریده، شیطونبلا، ... با تکرار هر کلمهای جا میافتد!
لازم نیست همه چیز سرجایش باشد، شسته رفته و اتوکشیده. همین که بر استفاده و ساختارهای زبانی دقت میکنید کافی است. هر بار فقط کافی است یک چیز کوچک را اصلاح کرد و سرجایش گذاشت. شما با این کار شروع میکنید به دقت کردن به متنها و شنیدهها. هرچقدر به زبان هوشیارتر میشوید، اجازه ندهید اشتباهاتان شما را ناراحت کند؛ کم کم برطرف میشوند. از یادگیری زبان لذت ببرید و حواستان به چند نکته باشد:
۱- از یادگیری زبان به خاطر اشتباه کردن نترسید!
هدف اصلی زبان تعامل و ارتباط است. پس بهتر است بدون هیچ ترسی فرصتها را یکی یکی شکار کرد. کم کم، خودآگاه و ناخودآگاه، مهارتهای ارتباطیتان ساخته میشود. شامهتان را تیز نگه دارید که اشتباهات را تشخیص دهید و خوشحال باشید که متوجه آنها هستید.
۲- بدون توجه و تمرکز در ارتباطات، بهبودی اتفاق نمی افتد.
تمرکز کنید؛ هنگامی که از زبان استفاده میکنید دقت کنید. با این کار مغزتان را برای رشد عادتهای بهتر زبانی تربیت میکنید. انرژی اولیه را بگذارید اما وقتی تبدیل به عادت شد خودبخود در مسیر درست قرار میگیرد.
یادگیری زبان شامه تیز میخواهد. باید انرژی گذاشت تا یاد گرفت.
۳- ورودیها را تنظیم کنید.
آگاهانه عبارتها و کلمات جدید را شناسایی کنید. لازم است نسبت به کلمات و مفاهیمی که نمیتوانیم در مورد آنها حرف بزنیم یا بنویسم آگاه شویم. با این کار میفهمیم که باید ورودیها را تقویت کرد. برای پیشرفت باید وزن ورودیها بیشتر باشند. مثلا ۷۵٪ زمان برای خواندن و شنیدن و ۲۵٪ برای نوشتن و گفتن.
بعضی مهاجرین به کشورهای انگلیسی زبان خیال میکنند همین که یک کار در محیط انگلیسی پیدا کنند کافی است تا مهارتهای زبانیشان بهتر شود. باور کنید در همین کالیفرنیای خودمان ایرانیان زیادی هستند که هیچ تسلطی به زبان ندارند! دوستان ایرانی، شبکههای اجتماعی و ماهوارهای ایرانی، مطالب خواندنی ایرانی هیچ جایی برای رشد زبان باقی نمیگذارند. این خیالها را دور بریزید که کشور خارج معجزه میکنند؛ همین ایران خودمان بهترین جا برای یادگیری زبان است.
۴- بیجهت نگران نباشید اما روی تلفظ و نوشتنتان مستمر کار کنید.
هر سری که گوش میکنید به کلمات دقت کنید که چطور یک محلی (native) آنها را متفاوت تلفظ میکند. هر بار بیشتر یاد میگیرید. اینجا پارادوکسی پیش میآید. دقیقا منظورم این دو نکته است:
۱- محتوا: ما قرار نیست عالی باشیم و صددرصد محلی (native) حرف بزنیم. همین که حرف حسابی بزنیم کافی است.
۲- تلفظ: ما قرار است درست حرف بزنیم؛ یعنی زیر و بمها (pronunciation) را بشناسیم و درست رعایت کنیم.
من افرادی را دیدهام که با انگلیسی روان پرت و پلا میگویند. ? نمونهاش در مسئولین خودمان هم هست. با فارسی سلیس و روان، مهمل میگوید. تلفظ خوب به معنای محتوای خوب نیست.
هرچقدر بیشتر گوش کنید، بیشتر دقت کنید، واضحتر صحبت میکنید. مهمترین عامل تعامل و ارتباط است. بسیاری از ما که زبان یاد میگیریم ته لهجهای داریم یا پیدا میکنیم. این موضوع نه تنها مانع و زشت نیست بلکه گاهی جذاب (charming) هم هست.
لهجه انگلیسی من ایرانی-اصفهانی است. یکبار در زوریخ هنگامی که از اطلاعات ایستگاه نقشه خواستم، خانم نسبتا میانسالی موبوری بود، پرسید ایرانیام؟ وقتی به فارسی گفت: سلام عزیزم! از تعجب چشمانم گرد شد. توضیح داد پدرش ایرانی بوده و اندک شرری فارسی در خونش هست! ای جان! از او پرسیدم چطور فهمید ایرانیام؟ جواب این که ما ایرانیها کمی واژهها را میکشیم.
تمرین عملی و مفید
رادیو گوش کنید و لب بزنید. سعی کنید شبیه گوینده تلفظ کنید و با او پیش بروید. اوایل سخت است اما به تجربه میگویم تاثیرش زیاد است. اگر خواستید واتساپ (+48570576877) پیام بدهید چندتایی رادیو و پادکست خوب معرفی میکنم.
ماحصل کلام
سعی کنید حداکثر توانتان را بکار بگیرید و از چیزی نترسید. روی اشتباهاتتان تمرکز کنید و یکی یکی سراغشان بروید. باور کنید این روش قوی و کارآمد (effective and effecient) است.
دلم میخواست در متن یک سری اشتباه بجا بگذارم! فکر کنم از دستم در رفت. ?
مطلبی دیگر از این انتشارات
طبیعی حرف بزن: 7 English fillers (همراه مثال)
مطلبی دیگر از این انتشارات
نامه به خود: یه چالش ۷۰ روزه!
مطلبی دیگر از این انتشارات
منابع لازم برای یادگیری زبان دوم یا سوم