مؤثرترین روش حذف تبلیغات پیامکی ناخواسته

دستگاه‌های دفع کننده حشرات و جانوران موذی - ایران دی اچ DH

به تجربه دریافتم در این کشور، دو چیز حرف مفت است:

  1. خدمات پس از فروش و گارانتی
  2. شکایت و پیگیری حق و حقوق

البته هر دوی این موارد برای ما فقیر فقرا صدق می‌کند وگرنه کسانی که دستشان به دهانشان می‌رسد نیازی به هیچ کدام از این موارد ندارند و حساب بانکی ددی همیشه گره‌گشای مشکلاتشان خواهد بود.

البته من روش فقیر فقرایی خودم را برای هر دوی این موارد دارم که همیشه گره‌گشای من بوده است:

فحش

آن هم از نوع آب نکشیده و هرچه رکیک‌تر بهتر.

---------------------------------------------------

در اینجا یکی از تجارب خود را از استفاده‌ی این روش در زمینه حذف پیامک‌های تبلیغاتی می‌نویسم. در زمینه خدمات پس از فروش هم تجاربی هست که اگر عمری بود در آینده خواهم نوشت.

یک سال است که هر روز، روزی یک یا دو بار شرکت فخیمه‌ی ایران DH (مخفف دهنتو سرویس می‌کنم) برای ما پیامک خرید دستگاه دفع حشرات موذی ارسال می‌کند غافل از این که ما نیاز به دستگاهی برای دفع پیامک‌های موذی داریم نه حشرات موذی. موذی خودشان هستند که دهن من یکی را سرویس کردند.

شاید بپرسید خب چرا لغوش نکردی؟

این پرسش شبیه همان پرسشی است که گفت چطو بتو گیر ندادن؟

باید عرض کنم که یک سال است که به هر روشی سعی کرده‌ام ولی موفق نشدم. این دستگاه دفع حشرات موذی خودش از هر حشره‌ی موذی‌ای موذی‌تر بود و جلوی ارسال این پیامک را نتوانستم بگیرم که نتوانستم. فقط مدیرعامل ایرانسل را برای این منظور ملاقات نکردم که شاید باید این کار را هم می‌کردم.

خب اینجا بود که روش فحش آب نکشیده به میدان آمد.

در جواب پیامک تبلیغاتی، شماره ۳ را فرستادم تا با من تماس بگیرند.

بدون تخلف هر روز یک پیامک
بدون تخلف هر روز یک پیامک

چند ساعت بعد خانم محترمی تماس گرفته و شروع به معرفی محصول کردند. گفتم من فقط می‌خواهم با مدیر فروش صحبت کنم. گفت برای چه کاری؟ گفتم کار خصوصی دارم. تلفن را قطع کرد.

مجدد ۳ را فرستادم. باز خانمی تماس گرفت و صحبت را شروع کرد و باز خواهش کردم من را به مدیر فروش وصل کند. پرسید چرا؟ گفتم کار خصوصی دارم و باز تلفن را قطع کرد.

بار سوم این کار تکرار شد و شاید خانمی دیگر تماس گرفت و باز خواهش کردم من را به مدیر فروش وصل کند. پرسید چرا؟ گفتم پیشنهاد یک همکاری برای ایشان دارم.

به مدیر فروش وصل شدم و بعد از سلامی گرم اسم او را پرسیدم و گفتم از آشنایی با شما خوشبختم و بی‌مقدمه گفتم:

فقط به من بگویید از کدام پنل ارسال پیامک استفاده می‌کنید که کارش خیلی درست است. که من یک سال است به هر دری می‌زنم و این پیامک لعنتی شما لغو نمی‌شود که نمی‌شود؟ جالب است که اسم شرکت شما DH است و این یعنی دهن سرویس کن. دهن من را سرویس کرده‌اید. هر روز پیامک شما را می‌بینم. یک سال هر روز، هر روز .... بوق .... بوق ... بوق ....

رگبار توهین و دشنام و لحن طلبکارانه و خشونت را به او بستم تا جایی که او تلفن را قطع کرد.

البته من دیگر از آن شرکت فخیمه دهن سرویس کن پیامکی دریافت نکردم.

شما هم امتحان کنید.



پ.ن: پیشاپیش به دوستان بازاریابی که از رفتار من ناراحت شده و در دفاع از همکارشان بخواهند بگویند که من اول باید محترمانه به او درخواست خودم را می‌گفتم، پاسخ دهم که مگر او محترمانه این همه مدت وارد حریم خصوصی من شد که من محترمانه با او حرف بزنم؟ تبلیغات، آن هم تبلیغات کثیف، جای هیچ احترامی را باقی نمی‌گذارد. کسی که تبلیغات کثیف می‌کند اگر فرد محترمی بود به حریم خصوصی مردم احترام می‌گذاشت.