فرار از موگادیشو؛ روایتی از یک برادری نابرابر

قصه‌های زیادی درباره دوستی کره‌شمالی و کره‌جنوبی در سال‌های اخیر نوشته شده و فیلم‌های بسیاری در این مورد ساخته می‌شود. پس از جنگ کره و تقسیم این کشور واحد به دو کشور مستقل، مردم این دو کشور بارها تلاش کردند تا دست دوستی‌شان را به برادران هم‌زبان خود بدهند. با این‌که مردم کره‌شمالی و کره‌جنوبی هر دو به یک زبان صحبت می‌کنند، اما تحولات فرهنگی و تاریخی‌شان آن‌ها را از یکدیگر متمایز می‌کند.


حس بی‌اعتمادی به کمونیست‌ها از سوی مردم کره‌جنوبی که نظام سرمایه‌داری را گزینه مناسبی برای زندگی می‌دانند از یک سو و نگرانی‌های مردم کره‌شمالی از جان خویشاوندان‌شان از سوی دیگر، مانع روابط حسنه میان آن‌ها می‌شود. با اینکه جهان‌بینی و دنیای مردم این دو کشور از هم سواست و حتی وقتی قصه فراریان کره‌شمالی را می‌خوانیم متوجه می‌شویم که ایدئولوژی‌های این دولت در بند بند وجود این افراد رخنه کرده، اما در مواقع خاص قلب این برادران هم‌زبان برای هم می‌تپد و تلاش می‌کنند به یکدیگر کمک کنند.


حس انسان دوستی یا وطن‌پرستی؛ مسئله این است

در سال‌های اخیر فیلم‌های سیاسی زیادی در کره‌جنوبی ساخته شده‌اند که سیاست‌های این کشور در سال‌های سیاه دهه ۱۹۸۰ میلادی را به تصویر می‌کشند. همچنین در میان این فیلم‌ها شاهد فیلم‌هایی هستیم که به دوستی و اتحاد کره‌جنوبی و کره‌شمالی اشاره می‌کنند. البته لازم به ذکر است که بیشتر فیلم‌های سیاسی که در کره‌جنوبی ساخته می‌شود، دوران استعمار این کشور توسط ژاپن را به تصویر کشیده‌اند یا جنگ دو کره را نشان می‌دهند.


فرار از موگادیشو (Escape from Mogadishu) یکی از تازه‌ترین فیلم‌های اکشن- سیاسی‌ست که کره‌ای‌ها در راستای نمایش دوستی‌شان با همسایه شمالی ساخته‌اند. ریو سونگ وَن ( 류승완)، فیلمساز ۴۷ ساله کره‌ای که در کارنامه خود بازیگری، فیلمنامه‌نویسی، تهیه‌کنندگی و کارگردانی را دارد، فرار از موگادیشو را به همراه ای گی‌چال (Lee Gi-cheol) نوشته و کارگردانی کرده است. در این فیلم که روایتی از یک رویداد حقیقی است، شاهد اتفاقاتی هستیم که درک آن برای جوامع بین‌المللی و مردم کشورهای دیگر تا حدودی سخت است.

در فرار از موگادیشو (모가디슈) روابط دیپلماتیک دو کشور مخالف به روابطی انسانی بدل می‌شود، اما این روابط تا کجا پیش‌ خواهد رفت؟!


شمالی‌های عصبی؛ جنوبی‌های محافظه‌کار

سیاست‌های کره‌شمالی به شیوه‌ای چیده شده که مردم آن به همه‌ی دنیا مشکوک هستند. درهای بسته کره‌شمالی، عاملی برای ناآشنایی مردم آن با فرهنگ‌های دیگر کشورهاست. همین سیاست درهای بسته موجب شده تا مردم این کشور نتوانند به هیچ‌کسی اعتماد کنند و خودشان را تافته‌ای جدابافته بدانند. از طرفی، این مردم از وقتی یادشان می‌آید با همسایه جنوبی‌شان درگیر بوده‌اند و آن‌ها را مردمی ترسو و دروغگو دانسته‌اند. ایدئولوژی این کشورها، مردم و سیاستمداران‌شان را از هم جدا کرده و سبب انتخاب‌های متفاوت‌ و همچنین نگرش‌های گوناگون‌شان نسبت به مسائل مختلف شده‌ است.


در فرار از موگادیشو، کلیشه‌ی تکراری مردم عصبی کره‌شمالی را می‌بینیم. در این فیلم حتی محافظه‌کاری و ترسو بودن کره‌جنوبی‌ها را نظاره خواهیم کرد.


جنگ داخلی سومالی بهانه‌ای برای شناخت دوست و دشمن

فیلم فرار از موگادیشو، نمایشی دراماتیک از یک رویداد واقعی‌ست. مردم سومالی که نسبت به دولت محمد باره اعتراضاتی داشتند، بارها به اشکال مختلف مخالفت خود را اعلام کردند. محمد باره در سال ۱۹۸۸ با دیکتاتور اتیوپی، منگیستو هایله مریام (Mengistu Haile Mariam)، پیمانی مخفی برای سرکوب شورشیان بست. این توافق‌نامه منجر به نقض قوانین حقوق بشر و مرگ هزاران غیرنظامی در اتیوپی شد.


سال ۱۹۹۰ در سومالی جنگی داخلی با هدف نابودی دولت «محمد باره» آغاز شد که در آن نه تنها افراد غیرنظامی، بلکه دیپلمات‌های کشورهای مختلف نیز در خطر بودند. فیلم «فرار از موگادیشو» به تاثیر این جنگ داخلی بر روابط میان کشورها به‌خصوص دو کره پرداخته است.

کره‌جنوبی در دهه ۱۹۸۰ عضوی از «سازمان ملل» یا United Nations نبود و برای اینکه یکی از اعضای این سازمان شود به آب و آتش می‌زد. در نتیجه با کمک‌های بشردوستانه به کشورهای آفریقایی و بورسیه دانشجویان این کشورها، سعی داشت توجه نهادهای جهانی را به خود جلب کند. در حالی که کره‌جنوبی به دنبال توجه نهادهای بین‌المللی بود، کره‌شمالی نقشه‌هایش را نقش بر آب می‌کرد تا روابط دیپلماتیک این کشور محدود بماند.


آرگویی دیگر، در قلب آفریقا

داستان کلی فیلم «فرار از موگادیشو»، رهایی کارمندان سفارت کره‌جنوبی از چنگال شورشیان سومالی‌ست. این قصه برای تمام کسانی که فرار کارمندان سفارت آمریکا در ایران از طریق سفارت کانادا را می‌دانند و فیلم «آرگو» به کارگردانی «بن افلک» را دیده‌اند،‌ آشناست. این رویدادها آن‌قدر به هم شبیه هستند که آنا اسمیت، منتقد بلاگ ددلاین (Deadline) نیز به آن اشاره کرده و گفته است که تمام صحنه‌ها،‌ شخصیت‌ها و شوخی‌هایی که در این فیلم شده را پسندیده است.


فیلم فرار از موگادیشو، سال ۲۰۱۹ در مراکش فیلمبرداری شد و قرار بود در ابتدای سال ۲۰۲۰ نمایش داده شود. بحران کرونا و تعطیلی سینماها در سراسر جهان سبب شد تا سرمایه‌گذاران و سازندگان فیلم «فرار از موگادیشو» برای اکران آن صبر کنند. سرانجام در تابستان سال ۲۰۲۱، فیلم اکران شد و نظرات مثبت و منفی بسیاری درباره‌ آن منتشر شد.


کره‌جنوبی فیلم «فرار از موگادیشو» را به عنوان نماینده این کشور برای اسکار نود و چهارم برگزیده است. آرگو سال ۲۰۱۲ توانست اسکار بهترین فیلم را از آن خود کند. دریافت اسکار بهترین فیلم برای آرگو، توجه جوامع بین‌المللی را به مسائل اجتماعی و سیاسی جلب کرد و به نظر می‌رسد کره‌جنوبی با هدف بهبود روابطش با همسایه شمالی و هم‌وطن‌های سابقش چنین فیلمی را به عنوان گزینه اصلی خود برای اسکار برگزیده است.


کره‌جنوبی سال ۲۰۲۰ اولین اسکار خود را به‌خاطر فیلم «انگل» به کارگردانی «بُنگ جون هُ» دریافت کرده و فیلمسازان این کشور امیدوارند مسیر دریافت جوایز بین‌المللی برای‌شان هموارتر شود.

خاطرات سفیر کره‌جنوبی از فرار

کَنگ شین سانگ، سفیر کره‌جنوبی در سومالی، روزی را به یاد می‌آورد که پرچم کره‌ را مقابل سفارت ایتالیا در سومالی تکان می‌داد تا جان خود و همراهانش را نجات دهد. به همراه سفیر کره‌جنوبی و همراهانش، تعدادی از دیپلمات‌های کره‌شمالی نیز بودند. او درباره حضور دیپلمات‌های کره‌شمالی می‌گوید: «ما همه آن‌جا بودیم، اهالی کره‌جنوبی و کره‌شمالی که پرچم کره‌جنوبی را تکان می‌دادیم. آن لحظه مرگ و زندگی ما بود و در آن زمان مردم تفاوت‌های ایدئولوژیکی خود را فراموش می‌کنند.»


فیلم «فرار از موگادیشو»، سفیر کره‌جنوبی در سومالی دوران جنگ داخلی را ترغیب به بازگویی وقایع کرد. کَنگ شین سانگ، سفیر ۵۴ ساله کره‌جنوبی در روز ۹ ژانویه ۱۹۹۱ به همراه همسرش و هفت کارمند سفارت راهی فرودگاه موگادیشو، پایتخت سومالی شد. در این میان، کیم یونگ سو، سفیر ۵۵ ساله کره‌شمالی در سومالی نیز به همراه ۱۳ کارمند سفارت و خانواده‌ی آن‌ها به فرودگاه رفت.


سفیر سابق کره‌جنوبی در سومالی درباره بحرانی که برایشان پیش آمده بود گفت: «اهالی کره‌شمالی با خودشان سبزیجاتی که در سفارت کاشته بودند و برنج آورند. ما هم آن‌ها را پختیم و با هم غذا خوردیم.»

به گفته کَنگ شین سانگ، در آن زمان نمی‌شد در مورد مسائل دیپلماتیک بین دو کشور فکر کرد و تنها چیزی که اهمیت داشت امنیت دو طرف بود.


در فیلم با درخواست کمک سفیر کره‌شمالی از همتای جنوبی خود مواجه می‌شویم که به گفته سفیر سابق کره‌جنوبی، این جزییات درست نیستند و سازندگان فیلم برای جذابیت‌های بصری و طرح داستانی‌شان آن‌ها را اضافه کرده‌اند.

سفیر سابق کره‌جنوبی در سومالی همچنین نسبت به دیگر جزییات تغییر یافته در فیلم واکنش نشان داد. او توضیح داد که هرگز از همتای شمالی خود نپرسیده که آیا حاضر است به کره‌جنوبی پناهنده شود؟ افشاگری کَنگ شین سانگ، معلوم کرد که فاصله سفارت کره‌جنوبی تا سفارت ایتالیا در پایتخت سومالی فقط ۱۰ دقیقه بوده است. فاصله‌ای که به دلیل نزدیکی سفارت ایتالیا به کاخ ریاست‌جمهوری سومالی، طولانی و خطرناک بود؛ زیرا در این مسیر نیروهای دولتی و شورشیان نزاع سنگینی داشتند.


از دیگر حقایقی که سفیر سابق کره‌جنوبی گفته، پرچمی‌ست که مقابل سفارت ایتالیا برافراشته شد. در فیلم «فرار از موگادیشو»، کارکنان سفارت کره برای آن‌که به ساکنان سفارت ایتالیا بفهمانند که شورشی نیستند، پرچم‌هایی سفید را به نشانه صلح تکان می‌دادند. این در حالی‌ست که سفیر سابق کره‌جنوبی در سومالی اعلام کرده آن‌ پرچم‌ها، پرچم کره‌جنوبی بوده‌اند.

کَنگ شین سانگ گفته که علاقه زیادی به ملاقات کیم یونگ سو، سفیر وقت کره‌شمالی در سومالی دارد. او همچنین اظهار داشته که « اگر شکاف بین دو کشور نبود، کیم را ملاقات می‌کردم».

او که اکنون ۸۴ ساله است، سفیر کره‌جنوبی در شیلی و هاوایی نیز بوده و در سال ۱۹۹۷ بازنشسته شده است. سال ۲۰۰۶، رمان «کَنگ شین سانگ» که براساس تجربه فرارش از سومالی بوده، منتشر شده است.

تماشاگران علاقه‌مند به تاریخ، فرهنگ و مسائل سیاسی از دیدن فیلم «فرار از موگادیشو» لذت خواهند برد و به مسائلی چون همدلی، روابط انسانی، روابط دیپلماتیک، کودتا و مدیریت بحران فکر خواهند کرد؛ اما اگر به این موضوعات بی‌علاقه باشید احتمالا این فیلم برایتان چیزی جز یک اکشن متوسط نخواهد بود.