میزانسن یک سکانس از فیلم سابرینا اثر بیلی وایلدر


سابرینا (آدری هپبورن)، در اتاقک کوچک تلفن ایستاده و با تلفن حرف می‌زند. پالتوی مشکی بلندی پوشیده و دستمال گردن ساده‌ای به همین رنگ، دور گردنش پیچیده شده است. تنها زیورآلاتی که سابرینا استفاده کرده، گوشواره‌های فلزی است. لاینس لارابی (همفری بوگارت) در حالی که کت و شلوار ساده‌ی خاکستری رنگ پوشیده، در اتاقک را باز می‌کند و دست سابرینا را می‌گیرد. بوگارت پاپیونی چهارخانه را به یقه‌اش بسته و دستمال سفیدی در جیب کتش خودنمایی می‌کند. گوشه‌ای از دیوار لابی ساختمان لارابی با چراغ و قفسه‌ای پر از کاغذ پوشیده شده و آسانسور بزرگ کل تصویر را گرفته است. تعدادی مرد با کلاه شاپو از آسانسور بیرون می‌آیند و لاینس لارابی به همراه سابرینا وارد آسانسور می‌شود و آن‌ها با دفتر لاینس وارد می‌شوند.

دفتر لاینس پر از اشکال هندسی است. وقتی در کشویی اتاق باز است، سایه‌های بیشتری را در این اتاق می‌بینیم. در سمت راست اتاق گلدانی بزرگ به همراه تعدادی صندلی قرار دارد. در مرکز اتاق میز بزرگ هلالی شکل لاینس که روی بخشی از آن دکمه‌های سفید و مشکی قرار دارند. لاینس با فشار یک دکمه، در را پشت سر سابرینا می‌بندد. حالا اتاق تاریک‌تر شده ولی هنوز هم سایه‌ها را می‌توانیم ببینیم. پشت میز لاینس، دو ردیف کابینت قرار دارد و روی کابینت، شیشه‌های مشروب، ظرف یخ و لیوان قرار دارد. اتاق کار لاینس شبیه موزه‌ای با اشیاء قیمتی است. مجسمه‌های بزرگ از دیگر اشیاء تزیینی در اتاق لاینس لارابی هستند. سابرینا پالتو، دستکش و دستمال گردنش را در می‌آورد تا برای لاینس لارابی غذا درست کند. او لباس مشکی تنگی پوشیده که یقه‌ی آن از قسمت پشت مثلثی و از جلو گرد است. لاینس از داخل کابینت پایینی به سابرینا پیش‌بند می‌دهد که در واقع یک تکه پارچه‌ی سفید است. بعد از این‌که سابرینا پارچه را دور کمرش می‌بندد، به لاینس پشت می‌کند و اشک‌هایش سرریز می‌شود. لاینس دستمالی که در جیب سمت چپ کتش قرار داشت را به سابرینا می‌دهد و سابرینا اشک‌هایش را با آن پارچه پاک می‌کند و در نهایت دستمال را داخل جیب لاینس می‌گذارد. مرد اینجا به قسمت دیگری از اتاق می‌رود و حالا هر دو بازیگر در یک قاب هستند و پرده‌ای توری آن‌ها را از هم جدا می‌کند.سابرینا از داخل کابینت‌های بالایی ظرف بر می‌دارد تا آشپزی را شروع کند و از کابینت پایینی تخم‌مرغ بر می‌دارد. لاینس هم در حالی که اخم کرده و غصه‌دار به‌نظر می‌رسد، شامپاین می‌نوشد.

سابرینا فاصله‌اش را با لاینس کم می‌کند و به او نشان می‌دهد که چطور با حرکت ساده‌ی مچ دست می‌توان تخم‌مرغ شکست. بعد به سمت میز لاینس می‌رود و دو بلیت کشتی را از روی میز او بر می‌دارد و با خوشحالی پشت سرش قایم می‌کند. سابرینا روبه‌روی لاینس می‌ایستد. سایه‌ی گیاه‌هایی در گوشه‌ی اتاق پشت سر سابرینا دیده می‌شود. سابرینا و لاینس به هم خیره می‌شوند و بعد از چند دقیقه گفت‌وگو، لاینس به سمت میز کارش برمی‌گردد و از کشوی سمت راست میز کارش اوراقی را نشان سابرینا می‌دهد که گوشه‌‌ای از اتاق کناری ایستاده است. سابرینا به سمت لاینس می‌رود و یکی از بلیت‌ها را از او می‌گیرد و به سمت در خروجی حرکت می‌کند. کفش‌هایی شبیه کفش باله پوشیده و لباس‌هایش را در دست گرفته است. به در خروج که نزدیک می‌شود، برمی‌گردد و پس از خداحافظی از لاینس وارد دالانی تیره‌رنگ می‌شود. پشت سر سابرینا، لاینس پشت میزش ایستاده و رفتن او را تماشا می‌کند.