بررسی بازی Ryse: Son of rome
بازی Ryse: son of rome، محصولی است که با وجود مشکلاتی که در بخشهای مختلف آن دیده میشود، کاملا ارزش تجربه کردن را دارد.
رایز(Ryse: son of rome)، پس از کش و قوسهای فراوان در سال ۲۰۱۳ به عنوان بازی لانچ(زمان عرضه) کنسول ایکسباکس وان منتشر شد؛ اما نتوانست نظرات مثبتی از منتقدان و مخاطبان دریافت کند. شاید یکی از دلایل آن انتظارات زیادی است که از بازیهای زمان عرضه کنسولهای نسل جدید وجود دارد؛ زیرا این بازیها نشاندهنده قدرت کنسولهای جدید هستند. به هر حال رایز، ساخته استودیو کرایتک، یک بازی اکشن ماجراجویی خطی است که حدودا بین 6 تا 8 ساعت شما را سرگرم خواهد کرد.
داستان بازی حول محور جنگ میان رومیها و قوم بربر است. شخصیت اصلی بازی که ماریوس نام دارد، به دنبال کسب مقام فرماندهی و ورود به جمع اساطیر رومی است تا بتواند مایهی افتخار خانواده و کشورش شود. در شروع بازی، اتفاقاتی برای خانواده ماریوس رخ میدهد که موجب میشود ماریوس برای انتقام از قوم بربر به سلاخی کردن آنها بپردازد؛ غافل از اینکه مسائل پیش آمده، عمیقتر از آن چیزی است که مخاطب فکر کردهاست. کلیشهای بودن داستان کمی مخاطب را اذیت میکند؛ همان مسیر همیشگی انتقامی سنگین از عوامل بهوجود آورندهی مشکلات برای شخصیت اصلی بازی که از نظر من توانسته دین خود را ادا کند و داستان انتقام جویانه خوبی را به ارمغان بیاورد.
شخصیتپردازی افراد مهم بازی آنچنان به دل نمینشیند و عمیق نیست؛ مخصوصا دو آنتاگونیست(شخصیت منفی) بازی که اصلا ابهتی ندارند. به صورتی که مخاطب شاید نتواند در لحظههای حساس ارتباط لازم را با سکانسها برقرار کند. در طول مسیر داستان، ماریوس با ارتشی که بدست آورده، به نقاط مختلفی سفر میکند؛ از مناطق خوفناک باتلاقی و تاریک قوم بربر گرفته تا شهرهای بزرگ رومی. طراحی محیطهای بازی بسیار خوب است و کاملا حس و حال آن دوران را به شما القا میکند.
وقتی این بازی را شروع میکنید، شاید باورش برایتان سخت شود که این بازی در سال 2013 ساخته شدهاست. به لطف موتور کرای انجین(Cry Engine)، گرافیک هنری و فنی بازی بسیار عالی است و کاملا انتظارات شما را برآورده میکند. نورپردازی بازی نیز در حد خودش عالی است و گاهی مجبور میشوید بایستید و از مناظر عکس بگیرید. متاسفانه در کنار این طراحیهای محیطی عالی، موسیقیهای مناسبی متناسب با هر محیط قرار داده نشده و نمیتواند باعث شود حس اساطیری و جنگی عظیم درون شما ایجاد شود و شما را با آن حس خشم و انتقامی که با چاشنی فداکاریهای ماریوس برای کشورش احاطه شدهاست همراه کند.
مبارزات بازی به دو بخش دفع کردن و ضربه زدن تقسیم میشود. مکانیزم مبارزه رایز لذتبخش و سریع است؛ همچنین شما میتوانید بعد از انجام دادن کمبوهای مختلف زمانی که بالای سر دشمن اسکلت ظاهر میشود، ضربات تمام کننده یا به اصطلاح فینیشرهای مختلفی بزنید که بسیار جذاب و خشن هستند و از تنوع خوبی برخوردارند. شما میتوانید بخش فینیشرها را با بازی کردن مراحل رایز و پیشروی در داستان آن ارتقا دهید و فینیشرهای جدید و متنوعتری ببینید.دشمنان بازی هم به طور کلی بربرها هستند؛ به جز مراحلی خاص که باید با گلادیاتورهای رومی بجنگید. به طور کلی مکانیزم حمله کردن و دفاع کردن دشمنان رایز آنچنان پیچیده نیست و بعد از چندین بار بهراحتی میتوانید در مقابل آنها پیروز شوید. هوش مصنوعی نامناسب و پایین دشمنان کاملا در بازی مشهود است و شما با انجام حرکاتی تکراری به راحتی میتوانید بربرها را از پای در بیاورید. گاهی اوقات که تعداد دشمنانی که به سمت شما میآیند زیاد میشود، دوربین بازی درست عمل نمیکند و ممکن است به تجربهی شما لطمه بزند. در بخشهایی از بازی باید تعدادی از افراد ارتش خود را فرماندهی کنید و به سمت دشمن حرکت کنید که جزو قسمتهای جذاب گیمپلی رایز بهشمار میآید.
در بازی رایز، تعدادی باسفایت وجود دارند که مکانیزمهای جالبی دارند و کاملا شما رادرگیر میکنند. شکست دادن آنها برخلاف دشمنان معمولی بازی آسان نیست و باید کاملا حرکات باسها را زیر نظر بگیرید. بخش مهارتهای بازی تقریبا حالتی مصنوعی دارد و انگار بهاجبار در بازی قرار داده شدهاست. هیچ تغییری در روند گیمپلی بازی به چشم نمیآید؛ بهغیر از ارتقا یافتن خط سلامتی، ضربهها و امثال آن. یکی از مهارتهای موجود در رایز، قابلیتی به نام Focus است.این مهارت باعث میشود دشمنان شما چندین لحظه(بر اساس میزان ارتقایی که برای این مهارت انجام دادهاید زمان آن اضافه میشود) بر سر جای خود میخکوب شوند و شما میتوانید آنها را خیلی آسان بکشید. میتوان گفت قابلیت Focus، شبیه به حالت خشم(Rage) در سری بازی خدای جنگ است؛ البته این مهارت برای باسهای بازی قابل استفاده نیست و روی آنها اثری ندارد.
آب و هوای بازی در مراحل مختلف متفاوت است و نماهای گوناگونی از محیط را به شما نشان میدهد که بسیار چشمنواز است. در بخش بصری میتوان گفت کرایتک به خوبی از قدرت کنسول نسل هشتمی مایکروسافت استفاده کردهاست و نقاط ضعف قابل تأملی ندارد. اما در بخش فنی بعضی مواقع افت فریمهایی در بازی مشاهده میشود که خیلی به چشم نمیآید؛ همچنین با محیط بازی نیز نمیتوانید تعامل خاصی برقرار کنید و اکثر اشیاء موجود، فیزیک ندارند و در مقابل عملکرد شما بازخوردی نمیدهند. در محیط بازی تعدادی نامه و اشیای قابل جمعآوری وجود دارد که با برداشتن آنها میتوانید درباره آن دوره اطلاعات زیادی کسب کنید.
در طول داستان با نیروهای ماواریی نیز برخورد خواهید کرد که بارها باعث نجات جان ماریوس میشوند. یکی از نیروها که همراه با ماریوس است، میخواهد باعث نجات روم شود اما در طرف مقابل نیروی تاریکی وجود دارد که به درون افکار امپراطوری روم رخنه کردهاست و خواهان نابودی آن است.
بخش چندنفره رایز دارای چهار حالت است؛ شامل سه بخش Co-Op و یک حالت Solo. در قسمت کوآپ باید در مقابل موج زیادی از دشمنان دوام بیاورید و آنها را نابود کنید. گاهی اوقات کارهای خاصی باید انجام دهید؛ مثلا همزمان با کشتن دشمنان، سه مهاجمی که پیامرسان هستند را به قتل برسانید .حالت سولو نیز به صورت یک در مقابل یک، برابر فردی خاص میجنگید. شما میتوانید با بهدست آوردن امتیاز و Xp در طول بازی شخصیت خود را در بخش چندنفره ارتقا دهید و زرهها و سلاحهای قویتری برای شخصیت خود آزاد کنید. بهطور کلی قسمت چندنفره رایز، در ساعتهای ابتدایی جذاب و سرگرم کننده است؛ اما کمکم لذت خود را از دست میدهد و بسیار تکراری میشود.
بازی Ryse:Son of rome، از آن دسته بازیهایی است که با تمام مشکلاتی که دارد، قطعا ارزش یکبار تمام کردن را خواهد داشت. گرافیک هنری و فنی عالی در کنار مبارزات جذاب آن، باعث میشود بیشتر مشکلات بازی را فراموش کنید. در نقطه مقابل شخصیت پردازی نهچندان مناسب شخصیتها، انیمیشنهای پر ایراد نیروها و دوربین بازی به بازی لطمه زیادی میزنند؛ ولی من پیشنهاد میکنم یک فرصت به ماریوس بدهید و او را در این ماجراجویی نسبتا خوب همراهی کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بهترین بازی هایی که در سال 2021 عرضه می شوند، بخش دوم
مطلبی دیگر از این انتشارات
پیشنهاد موتور بازیسازی Defold
مطلبی دیگر از این انتشارات
زبان های برنامه نویسی صنعت بازی سازی کدام است؟