«دنبالهروِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
رواج لاشیگری در زیر سایهی امنِ ناشیگری! ?
مقدمه:
زمانی فکر میکردم که مسئولان و دستاندرکاران فرهنگ کشور، در خواب هستند. ولی امروز به این نتیجه رسیدهام که از قضا بیدار هستند ولی خود نیز گویا آغوش باز کردهاند برای نابودی آن وجه از فرهنگ قابل افتخار ایرانی و به لجن کشیدن و محو آن. نه تنها آغوش گشودهاند که از همین بضاعت و بودجه محدود فرهنگی کشور، برای این کار خرج نیز میکنند. آن بخش که مربوط به فیلم و سریالهای مبتذل شبکهی خانگی است که خودتان احتمالاً دیدهاید و یا کم و بیش خبر دارید. بنده قصد دارم بخش پنهانتر این ماجرا را برای شما فاش کنم. بخشی که تلاش دارد به جوان این ممکلت، لاابالیگری، اباحهگری و پایبند به هیچ کس و هیچ مرامی نبودن و یا همان «لاشیگری» را آموزش دهد. و:
دشمنان دانای خارجی ما نیز خوب فهمیدهاند که بهترین راه برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران و فروپاشیاش، لاشی کردن جوانان (و حتی پیران!) آن، با همّت و همراهی دوستان خودفروخته و نادان داخل ایران است. فرمول خیلی ساده است:
«ابتدا جوانان ایران را لاشی و بعد آن را بدون حتی یک بمب و گلوله، متلاشی کنید!»
سال ۱۳۹۰: وبلاگنویس از حبس گذشته (!)، آقای «مجتبی دانش طلب» در سایت الف یادداشتی جسورانه و صد البته صادقانه تحت عنوان «لاشیگری در دانشگاهها زیاد شده!» نوشت. این یادداشت را بخوانید:
«لاشی» هم به معنای ناچیز، و هم صفت شخصی است كه ابتذال و بیقیدی در ظاهر و رفتار او دیده شود، یا اینكه علنا میل به هنجارشكنی اخلاقی نشان میدهد. لغتنامه مجازی دهخدا نیز لاشی را اینگونه تعریف كرده است: «صفت شخصی كه فساد اخلاقی در ظاهر و رفتار او تجلی یافته باشد. شخص فاسدی كه ظاهر و رفتار زننده و مشمئزكننده دارد.»
مردم عادی صفت «لاشی» را به عنوان ناسزا استفاده میكنند و فرهنگ ایرانی آنقدر محافظه كار است كه سخن گفتن درباره چنین مفاهیمی هم دشوار است، و صراحت درباره آن ممكن است نادیده گرفتن محذورات اخلاقی به حساب بیاید. لاشیگری صفتی است كه یـا نباید درباره آن سخن گفت یا با ایما و اشارهای كه تنها زشتی عمل را برساند از آن گذر كرد.
پوشیدگی و احتیاط از خصایص شرقی (به معنای فرهنگی) است و نفس وجود این صفت منفی نشاندهنده فرهنگ جامعهای است كه این مفهوم در آن پیدا شده، بیشتر جوامع شرقی فارغ از دین و مسلكشان نسبت به لاشیگری حساس هستند. برعكس، برهنگی و آزادیِ اخلاقی از خصوصیات جوامع غربی است. نگاه اصلی فرهنگ غرب به این رفتارها نوعی «بیتفاوتی» با توجیه «حق آزاد بودن» است.
بنابراین از تفاوتهای اساسی میان فرهنگ غرب و شرق، همین لاشیگری است. جامعهای را كه به سمت غربی شدن و نفوذ ارزشهای برهنگی و بیقیدی برود را میتوان با سنجیدن میزان لاشیگری در ظواهر آن جامعه تشخیص داد. اولین نتیجه ورود فناوریهای ارتباطی (به دلیل خاستگاه غربیشان) نمایش لاشیگری و فساد است، مقاومتهای مذهبی نیز واكنشی به غلبه فساد در رسانههای تصویری است.
از مشكلات امروز جوامع شرقی (و به خصوص اسلامی) جوانهایی هستند كه شهوت لاشیبازی پیدا میكنند. تحت تأثیر ماهواره و سینماهای غربی قبح روابط آزاد شكسته میشود و میل به نمایش روابط آزاد (كه از خود آن مهمتر است) شایع میشود. لاشیبازی حتی خود را به صورت تصویربرداری از صحنههای مبتذل با گوشیهای تلفن همراه و انتشار عمومی آن نشان میدهد.
روابط آزاد یك چیز است و «نمایش روابط آزاد» چیز دیگری است. در اسلام روابط آزاد و فساد اخلاقی شدیداً نكوهیده میشود اما به دلیل ممنوعیت تجسس كسی نمیتواند با روابط مخفی برخورد حقوقی داشته باشد، مجازات اینگونه اعمال فردی و اخروی خواهد بود. اما لاشیگری به دلیل آنكه پدیدهای اجتماعی و تبلیغی است میتواند شدیدترین مجازاتهای قانونی را داشته باشد.
لاشیبازی نوعی اعتراض و دهنكجی به قوانین و عرفهایی است كه به دلیل رعایت موازین اخلاقی از نظر لاشیها سختگیرانه، ظالمانه یا عقب مانده به نظر میآیند. لاشیها دوست دارند حداكثر آزادیهای رفتاری را داشته باشند به طوری كه اگر در ملأ عام هم مرتكب هر عملی شدند كسی حق اعتراض به آنها را نداشته باشد. (و این در همه جغرافیای غرب هم جایز شمرده نمیشود.)
نادیده گرفتن حق نظارت اجتماعی با لاشیگری پیوند منطقی دارد. كسانی هستند كه آزادی فردی را دارای اولویت میدانند، به سلامت فضای اجتماعی اهمیتی نمیدهند، و برای فرار از الزامات عرفی و قانونی به «اختیار شخصی» در پوشش و رفتار استناد میكنند، این دسته از گویندگان و نویسندگان خواسته یا ناخواسته زمینه لاشیگری را مهیا میكنند.
دانشگاه در ایران برای عدهای به محل فرار از هنجارهای مسلط جامعه و تجربه نوعی لاشیبازی تبدیل شده است. بدون هیچ تعارفی دانشگاه مكانی برای روابط آزادتر شمرده میشود و حتی این یك حق دانشجویی شمرده میشود كه گاهی بر حق/ تكلیف تحصیل هم مقدم به نظر میآید! لاشیگری پس از افزایش ظرفیت دانشگاهها رو به افزایش گذاشته و به شهرهای كوچك نیز آسیب زده است.
لاشیها هویت جامعه را تهدید میكنند و امنیت اخلاقی آن را به خطر میاندازند. بسیاری از مردم لاشیبازی را زمینهساز جرایم علنی، و هرزهپوشی زنان و دختران را مسبب اصلی تحریك و تعرض اراذل و اوباش میدانند. بعضی از قضات نیز به دلیل اینكه لاشیگری و ابتذال شبهه نوعی از رضایت را دارد از صدور حد تجاوز به عنف در مورد لاشیها اجتناب میكنند.
بنده وقتی اندکی تحقیقاتم دربارهی «لاشیگری» را بسط دادم به جاهای عجیب و غریبی رسیدم. مثلاً به اینجاها:
متن کوتاه لاشی /بیو لاشی گلچین جدید - تاوبیو
متن های تیکه به لاشی / بهترین متن تیکه به لاشی [پیشنهادی]
متن درباره آدم های لاشی - تــــــــوپ تـــــــــاپ
قانون لاشی گری - لاشی کیست . . . . . . . . ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻦ... - Facebook
چرا انقدر لاشی گری مد شده ؟ | تبادل نظر نی نی سایت
لاشی گری سن و سال مرد و زن پیری جوونی نمیشناسه...farid_kord on Instagram
خیانت کردی پرو گری هم می کنی لاشی - فیلم ویسگون
درباره «لاشی گری» و شیوع آن در جامعه ایرانی - خبر فارسی
... در انتهای لاشی گری @li @ssadi on Twitter
باید بت بدن مدال لاشی گری : مستر حبیب - بلاگ
بجای باشگاه خبرنگاران ...، بگوئیم باشگاه خبرنگاران لاشی
این هم نمونهای از پروژهی عادیسازی و آموزش لاشیبازی در سایتهای بدون فیلترِ آپارات و امثال آن: (دیگر نمیدانم در جاهایی که با فیلترشکن میروید یا میروند چه خبر است!)
آیا لاشیها کتابی هم دارند؟ بله! آن هم تا دلشان بخواهد!
شکر خدای عزیز در ممکلت آخوندی، توتالیتر و دخترکش ما(!)، بدون هیچگونه فیلترشکنی و با کمترین تلاشی، میتوانید به هر کتابی که راهگشای امر خطیر «لاشیگری» باشد، دسترسی پیدا کنید. بنده فقط بخشی از یکی از این کتابها که نوشتهی یکی از سلسلهجنبانهای لاشیگری در جهان است و خود تا ته لاشیگری رفته است را برای شما میآورم. بدون تردید همچون کتابی، باید توسط یک هموطن علاقهمند و مروّج لاشیگری ترجمه شده باشد. اسم مترجم را نیز میدانم ولی برای اینکه دوستان هوس نکنند حتی برای کنجکاوی به ترجمههای ایشان مراجعه کنند، از آوردنش خودداری میکنم. عین متن یکی از این کتابها را برای شما میآورم تا نگویید دستانداز دارد از خودش در میآورد. این متن تحت عنوان «خطاب به لیبرتینها» که بیش از دو قرن از عمرش میگذرد، کشورهای اروپایی و غربی را درنوردیده و حالا به برکت افراد مثلاً باسواد، ولی دارای اندیشهی کثیف و عقدههای خانمان برانداز، عدل در همان روزهایی که سردهندگان شعار «زن، زندگی و آزادی»، ادعا میکردند که هدف از این شعار، هرگز برهنگی و هرزگی نیست، پایش به کشور ما باز شد را بخوانید تا متوجه شوید که چرا هر روز شاهد لاشی شدن افراد بیشتر و لاشیگری بیشتری در کشورمان هستیم. ببینید این دوستان احمق، دانسته یا نادانسته، غافل یا جاهل، از روی عمد یا از روی سهو، از چه اصولی پیروی میکنند و خط و مشی فکری و آبشخور رفتاریشان از از چه جاهای چرک و پلشتی آب میخورد!
بازنویسی جملههای کتاب، برای کسانی که چشمشان مشکل دارد:
- ای عیاشان تمامی اعصار با هر جنسی که هستید این کتاب فقط از برای شماست.
- از اصول این کتاب تغذیه کنید این اصول به هوسهای شما قوت میبخشد.
- این هوسها، که اخلاقیون بیروح و سردرگم شما را از آنها میترسانند چیزی نیست جز ابزاری که طبیعت برای رساندن انسان به اهدافی که برای او در نظر دارد به کار گرفته است.
- فقط به صدای این هوسهای لذیذ گوش فرا دهید چرا که هیچ چیز به غیر از اینها نمیتواند شما را به خوشبختی برساند.
- ای زنان شهوتپرست، اجازه دهید "سن آنژِ" شهوتران الگوی شما باشد. پس چون او، نسبت به هرچه که قوانین الهی لذت را نفی میکند بیاعتنا باشید؛ قوانینی که در تمامی طول عمرش چون زنجیر دست و پای او را بسته بودند.
- شما ای دوشیزگانِ جوان که زمانی طولانی و دراز زیر بند و زنجیرهای پوچ و خطرناک یک فضیلت موهوم و یک مذهب نفرتانگیز محدود شده بودید از "اوژنیِ آتشین مزاج" تقلید کنید. مانند او با تمامی قدرت، تمام آن احکام مضحکی را که توسط والدین نادان در شما تلقین شده است، نفی کنید.
- و شما ای فاسقان دوست داشتنی شما که از دوران جوانی هیچ محدودیتی جز خواستههای خود نمیشناسید و تنها پیرو هوسهای خود بودهاید "دولمانسیِ کلبی مسلک" را سرمشق خود قرار دهید. مانند او پیش بروید و اگر شما هم این مسیر را طی کنید مسیری که شهوت پیش پای شما گذاشته است سرانجام متقاعد میشوید که تنها با کاوش و گسترش دایرهی سلایق و هوسهاست، تنها با فدا کردن همه چیز به خاطر لذتهاست که این مخلوق مفلوک و منفرد که انسان نام دارد و هیچگاه نخواسته است که در این جهان پر از درد و رنج حضور پیدا کند میتواند در این جادهی خاکی پر از درد و خار زندگی، دانههای امید و دانشی دست و پا شکسته بکارد.
نکته:
- بله در گوشهای از جهان، به اسم آزادی بیان و در پناه پلیس، کتاب «قرآن» را آتش میزنند و در اینجا هم به این بهانه که آزادی بیان وجود ندارد، میخواهند هر شکری را نوش جان کنند و کسی هم نگوید مصرف این شکر برای شما و کشورتان نفاخ و سرطانآور است! شکرهایی مانند ترجمه و نشر کتابی که بخشی از آن کتاب را آوردم و بد نیست بدانید که این بخش، آوردنیترین بخش از این کتاب، در فضایی مانند ویرگول بود. مابقی بخشها سرشار هستند از انواع و اقسام کثافتکاریهای جنسی و ناگفته نماند که تمام کتابهای این لاشی جهانی، از سوی همان مترجم، ترجمه و در سایتهای کتاب دیجیتالی معروف، مثل آب خوردن و تقریباً مفت و رایگان، قابل دریافت است. الان شما برای یک جلد قرآن و یا هر کتاب مذهبی دیگری باید کلّی پول بدهید ولی این کتابها در سایهی حماقت و خریت مسئولان فرهنگی کشور، به رایگان و مثل آب خوردن، توزیع و منتشر میشوند. یک نمونه دیگر از کتابهایی که در این چند ماه، بدون هیچ فیلترشکنی قابل دریافت است. آن هم در مملکت آخوندی و توتالیتر، کتابهایی شبیه به این کتاب است:
حُسن ختام متنی: وصیت شهید «علیرضا ملازاده»
شهید وقتی که غرق در خون میشود فریاد برمیآورد «خواهرانم حجاب شما از خون من رنگینتر است»، من اکنون نیز فریاد برمیآورم «خواهرم حجابت را، حجابت را حفظ کن. تن پوش و لباست را حفظ کن. خواهرم نگذار پوشش را از تو بگیرند، نگذار به اسم آزادی زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند شیئ رفتار کنند. این فریاد از اعماق قلبم است».
- به این جملهی زیرکانهی شهید دقت کنید: «نگذار به اسم آزادی زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند شیئ رفتار کنند.» شیئ شدن، یک مرحله قبل از «لاشی» شدن است. شما اول باید از انسان دارای پوست و گوشت و استخوان و هوش به یک «شیئ» بی عقل و هوش تبدیل شوید، تا بتوانید سلسله مراتب «لاشی شدن» را با موفقیت هر چه تمام، پشت سر بگذارید!
حُسن ختام صوتی و تصویری: خیلی برای شهید احترام قائل هستم ولی برای پوششم حق انتخاب دارم! این هم رواج لاشیگری با حربهی حمایت از شهدا!
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوستپسر یا دوستدختر میخوام! (چطوری یه خوبشو پیدا کنم؟!)
مطلبی دیگر از این انتشارات
خت بیدی نیکردی؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
فرهنگ ناکارامد