Born of darkness, condemned to silence ✨🌙[{~•°stargirl°•~}]
نامم را فریاد بزن
بگو می خواهم از زبان تو بشنوم
می دانم زبانت را از بن بریده ام
می دانم جان در تن نداری
اما رستاخیز کن
می خواهم از زبان تو بشنوم
می خواهم فریادش بزنی
می خواهم همه بدانند چه کسی این آتش را برپا کرد
می خواهم همه ی مرده ها از خواب برخیزند
می خواهم از جسد بی جان همه تان نامم را بشنوم
در حالی که در خون غلط می زنید نامم را فریاد بزنید
از عمق وجودتان
همان نقطه ی تاریک پنهان در روز هایتان
همان شب پنهان زیر پوسته ی روز های درخشانتان
از همانجا نامم را فریاد بزنید
می خواهم خورشید بداند آتشی که درونم در جریان است از خون آن رنگین تر است
می خواهم این کوه ها بدانند قلب من از سنگ های آنان سنگ تر است
می خواهم این زمین بداند هر چه خون بخواهد تقدیمش خواهم کرد تا از آن صد ها لاله بروید
این اجساد بی کفن , این احساسات مرده , روزی به آسمان هجوم خواهند برد
می خواهم نامم را زمین و زمان بداند
می خواهم تمام ستاره ها را از بردگی ظلمت برهانم
می خواهم این اجساد بی زبان را با آتش درونم بسوزانم
می خواهم حین سوختن تک تک واژگانی که بر زبانشان جاری می شود را با گوش خود بشنوم
( تو خواهی سوخت )
آری تا زمانی که درونم دفن شده باشید
این قبرستان را به آتش خواهم کشید وزان خون احساساتم جنگلی خواهد رویید
به سبزی روح کیهان ....
~•°stargirl°•~
مطلبی دیگر از این انتشارات
چجوری به رضایت برسم؟!🤔🌌
مطلبی دیگر از این انتشارات
دلنوشته
مطلبی دیگر از این انتشارات
اوایل تابستون ۱۴۰۳