کارشناس منابع انسانی
10 راه ایجاد اعتماد در سازمان
هر مشکلی که شرکت ها با کارمندان خود تجربه می کنند از یک علت اصلی سرچشمه می گیرد:
"اعتماد بسیار کم، ترس بسیار زیاد و در نتیجه ایجاد و کار در سازمان سمی"
عملکرد ضعیف، نرخ خروج زیاد کارکنان، چالشها و تنشهای درون تیمی، فرسودگی شغلی و عدم تعهد همگی از نشانههای یک سازمان و فرهنگی سمی و وجود مشکل در آن است.
10 راه ایجاد اعتماد در تیم و سازمان:
1. گفتگو در مورد ترس و اعتماد به عنوان موضوعات کسب و کار
این نوع گفتگو برای بسیاری از مدیران دشوار می باشد. اغلب انسانها علاقهای به بازگو کردن ترسها و صحبت در مورد آنها ندارند. به علاوه اگر میزان ترس در سازمان نسبت به اعتماد بیشتر باشد کارکنان ترجیح میدهند به جای صحبت در مورد محیط سمی کار سکوت کرده و صحبتی ننمایند. اگر کارکنان احساس کنند که صحبت کردن ایشان ممکن است برایشان ایجاد دردسر و مشکل نماید نه تنها سکوت مینمایند بلکه فرهنگ سمی سازمان را نادیده گرفته و حتی ممکن است آن را کامل و جامع نیز تلقی نمایند. بنابراین تنها کلمات و صحبتهای شما نمیتوانند باعث ایجاد اعتماد در سازمان شوند و آن چیزی که میتواند کارسازتر باشد اعمال و رفتار شما خواهد بود. ایجاد اعتماد ممکن است زمانبر باشد ولی نتیجه بسیار ارزنده است.
در مورد فرهنگ سازمان خود با کارکنان صحبت کنید، از آنها بخواهید که ایدهها و نظرات خود را با شما در میان بگذارند و هیچ وقت آنها را سرزنش نکنید.
2. از سرزنش کردن و خجالت زده کردن کارکنان اجتناب نمایید.
هر اشتباهی فرصتی برای یادگیری است. اگر فقط شکستهای کارکنان را ببینید و به موفقیتهای ایشان بیتوجه باشید نتیجهای جز ترک کارکنان خوب از سازمان و بقای کارکنان ضعیفتر برای شما در بر نخواهد داشت.
3. دستورالعملها و آیین نامهها را بازبینی نمایید.
برخی از سازمانها قوانین و تنبیهات ناخوشایندی را در آییننامههای خود در نظر میگیرند. توجه داشته باشید که با کارکنان سازمان خود مانند کودکانی سرکش رفتار نکنید آنها افرادی خلاق، شایسته و ارزش آفرین هستند و لایق احترام میباشد. پس آیینهای سختگیرانه را کنار بگذارید و روابطی مبتنی بر احترام را بسازید.
4. بستری برای صحبتهای غیررسمی و رودرروی مدیران ارشد و کارکنان سازمان فراهم آوردید.
از مدیران ارشد خود بخواهید که در جلسات واحدهای سازمان حضور یابند و با کارکنان ارتباط بیشتری برقرار نمایند. مدیرانی که کمتر از نیمی از زمان خود را با کارکنان سطوح غیرمدیریتی میگذرانند سبب شکست سازمان خواهند شد زیرا در این شرایط ارتباط بین تیم و مدیران قطع شده است. کارکنان باید بدانند که برای شما مهم هستند و در تصمیمگیریها به آنها توجه میکنید و فراتر از صرفا یک عنوان مدیریتی عمل مینمایید.
5. برای کارکنان به عنوان یک انسان ارزش قائل شوید نه تنها افرادی که در استخدام شما هستند.
باید به کارکنان خود نشان دهید که آنها برای شما ارزشی فراتر از تولیدکنندگان محصول سازمان یا سرویسدهندگان سازمانی دارند و برای القای اینمهم راهی جز اتخاذ تصمیماتی منعطف و شایسته انسانها به جای تصمیمات خشک و مبتنی بر رابطه کارگر و کارفرمایی و حقوق و دستمزدی نخواهید داشت.
6. برای مدیران خود الگوهای مناسب رهبری ایجاد یا معرفی نمایید.
اکثر مدیران به صورت جمعی به کارکنان خود نگاه میکنند و به ندرت به عنوان شخصیتهای مستقل به تک تک ایشان توجه مینمایند. رهبران واقعی مشتاقانه به احوالات اعضای تیم توجه نموده و آنها را باانگیزه و انرژی نگه میدارند.
7. اعتراف کنید.
هیچ مشکلی به وجود نخواهد آمد اگر گاهی سازمان نیز به اشتباهات خود اعتراف کند. پس اگر شما شخصا نیز مرتکب اشتباهی شدید به هیچ وجه از بازگو کردن آن نهراسید.
8. خود را از قوانین غیرمنعطف خلاص کرده و به کارکنان خود اتکا کنید.
ارتباطات خود با کارکنان را بر مبنای ارتباطات انسانی قرار داده و صرفا به قوانین غیرمنعطف دولتی بسنده نکنید. این نوع قوانین شما را از کارکنان دور خواهند کرد و زبان مشترک انسانی را کم رنگ خواهند کرد.
9. از کارکنان خود نظر بخواهید.
با کارکنان در مورد کارهایی که در حال انجام آن هستند، افکار و نظراتشان و چیزهایی که دوست دارند در کار داشته باشند همیشه و در همه مواقع صحبت کنید. به هیچ وجه برای این کار از پرسشنامههای بدون نام استفاده نکنید. استفاده از این نوع پرسشنامهها پیامی را به کارکنان مصادره مینماید که بسیار خظرناک میباشد و آن عدم وجود اعتماد در سازمان و غلبه ترس میباشد. به کارکنان اجازه دهید بدون هیج ترسی و آزادانه نظرات شخصی خود را بیان نمایند و از عنوان نام خود و عواقب بعدی آن هراسی نداشته باشند. هر روز با کارکنانتان صحبت کنید حتی صحبتهای کوتاه تلفنی. این مهمترین کار شما به عنوان مدیر و رهبر یک تیم میباشد پس آن را جدی گرفته و به دقت به صحبتها گوش فرا دهید و تصمیم متناسب اتخاذ نمایید و تصمیمات خود را اجرا کنید.
10. با کارکنان صادق باشد.
هرچقدر کارکنان نسبت به آینده سازمان و خود بیشتر بدانند بهتر عمل خواهند کرد. اطلاعات بیشتر در مورد برنامههای سازمان، اولویتهای آن، فرصتها، ریسکها و مخاطرهها باعث میشود آنها خود را بیشتر با شرایط وفق داده و انعطاف بیشتری داشته و آماده تغییرات باشند و در نهایت بهرهوری و حس خوشایند افزایش خواهد یافت.
هرچه بیشتر به تعهدات و قولهای خود عمل کنید اعتماد بیشتری از سوی کارکنان به خود جلب خواهید کرد.
سخن پایانی: هیچ اولویتی بالاتر و با اهمیتتر از ایجاد اعتماد در یک تیم یا سازمان وجود ندارد. همه ما باید آن را جدی گرفته و از همین لحظه شروع کنیم.
برگرفته از: https://www.forbes.com/sites/lizryan/2018/03/17/ten-ways-to-build-trust-on-your-team/amp/
مطلبی دیگر از این انتشارات
اعتمادسازی در سازمان
مطلبی دیگر در همین موضوع
ماتریس آیزنهاور راهگشای تصمیم گیری های ما
مطلبی دیگر در همین موضوع
جای ادوارد هاپر خالی