ما معتقدیم درست شبیه جوهر در یک لیوان آب، محتوای صحیح و باکیفیت راه خودش را پیدا میکند و به همه جا میرود. کار ما، کمک به شماست تا جوهر مخصوصتان را پیدا کنید...
تحلیل محتوای متنی با کمک ابزارهای رایگان گوگل
در دنیای شلوغ امروز، کار کردن بدون برنامه و تحلیل نتیجهای جز خستگی و هدر رفتن انرژی و منابع مالی ندارد. برخلاف گذشته، در این روزگار ثبت و ضبط تمامی فعالیتهای بازاریابی امکانپذیر است.
بازاریابی محتوایی سه بخش کلی دارد که عبارتند از تولید، ترویج و تحلیل محتوا. بسیاری از افراد تصور میکنند که تنها تولید و ترویج محتوا کافی است! در حالیکه تحلیل محتوا اهمیت بالایی برای ادامه کار و بهبود فعالیتهایتان دارد. در این پست میخواهیم به چیستی، چرایی و مراحل تحلیل محتوا با استفاده از ابزار گوگل بپردازیم.
تحلیل محتوا چیست و چرا مهم است؟
تولید محتوا برای کسب و کار قدم اول است. کار اصلی بعد از آن شروع میشود که شامل ترویج، تجزیه و تحلیل آن است. هر کسب و کاری در طول زمان برای بهبود خودش به آنالیز نیاز دارد.
با طیکردن مراحل تحلیل محتوا میتوان موضوعات محبوب کاربر، تاکتیکهای کاربردی تولید محتوا و متریالهای به درد بخور محتوایی را شناسایی کرد. پس از تحلیل درست محتوا، میتوان تعداد بازدید، نرخ انگیجمنت (تعامل کاربر با محتوا) و نرخ تبدیل را افزایش داد. در واقع، هدف تحلیل محتوا این است که براساس آمار و ارقام واقعی به ما نشان دهد قدم بعدیمان چیست.
چطور محتوا را تحلیل کنیم؟
گوگل آنالیتیکس یکی از بهترین ابزارها برای تحلیل محتوای منتشرشده است. میتوان یک مقاله کامل را به معرفی امکانات گوگل آنالیتیکس و یک مقاله کامل برای بررسی هرکدام اختصاص داد، اما در این بخش میخواهیم 5 گزارش مهم در گوگل آنالیتیکس را برای تحلیل محتوا به شما معرفی کنیم. پس با آموزش تحلیل محتوا و استفاده از گزارشهای مهم گوگل آنالیتیکس همراه باشید.
بازدید از صفحه (Pageviews)
ترافیک دریافتی وبسایت شما شاید آشناترین متریکی باشد که باید تحلیل شود. در گوگل آنالیتیکس با رفتن به آدرس Behavior -> Site Content -> All Contents میتوانید بازدید هریک از صفحاتتان را ببینید.
میزان بازدید افراد از پستهای وبلاگ دو نکته مهم را به شما متذکر میشود. یک اینکه چه موضوعاتی بیشترین محبوبیت را در وبلاگ شما دارند و دو اینکه کدام موضوعات را مخاطبین شما کمتر میپسندند. در نتیجه میفهمید انرژی و بودجه خود را باید روی تولید محتوای چه موضوعاتی بگذارید.
مدت زمان میانگین باقیماندن کاربر روی صفحه (Average Time on Page)
یکی از کاربردیترین متریکهای موجود در گوگل آنالیتیکس همین مدت زمان سپری شده کاربران روی صفحات مختلف سایت است. اگر به این متریک در صفحات پست وبلاگ نگاهی بیندازید، اطلاعات زیادی دستگیرتان میشود.
برای مثال اگر میانگین زمان خواندن یک پست حدود 10 دقیقه باشد، اما در گوگل آنالیتیکس، کاربران به طور میانگین 1 دقیقه در آن صفحه بوده باشند، میتوان چند نتیجه گرفت:
- · مقدمه پست وبلاگ جذابیت کافی ندارد
- · سرفصلها (هدلاین) به درستی انتخاب نشده است
- · نگارش پست بلاگ ضعیف است
- · طراحی صفحه باعث حواسپرتی کاربر شده است
- · سرعت بارگذاری صفحه پایین است
به همین ترتیب با شناسایی صفحات محبوب کاربران میتوانید موارد مثبتش را کشف کنید و برای محتوای آینده خود الگو بگیرید.
میانگین تعداد صفحات بازدیدشده هر سشن (Average Pages per Session)
با رفتن به آدرس Behavior -> Site Content -> Landing Pages در گوگل آنالیتیکس، میتوانید تعداد صفحاتی را که کاربران در هربار ورودشان بازدید کردهاند، ببینید.
هرچه این عدد بالاتر باشد، یعنی کاربر بیشتر درگیر سایت شما شده است. اگر نرخ میانگین پایین باشد، ممکن است ساختار لینکهای داخلی سایتتان درست نبوده باشد یا فراخوان (CTA)هایی که برای کاربر تعیین کردید، کارایی لازم را نداشتهاند
بازگشت بازدیدکنندگان
اگر کاربران زمان زیادی را صرف خواندن محتوای بلاگ شما کنند، به این معناست که محتوای باکیفیتی تولید کردهاید. با این حال، یکی دیگر از نشانههای محتوای باکیفیت، تعداد بازدیدکنندگانی است که به سایت شما برمیگردند. در این صورت یعنی محتوای پست وبلاگ شما تبدیل به مرجعی (رفرنس) شده است که بازدیدکنندگان به آن نیاز دارند.
در مراحل تحلیل محتوا، پیداکردن گزارش مربوط به بازدیدکنندگان برگشتی کمی پیچیدهتر است. برای این کار به آدرس Behavior -> Site Content -> All Pages بروید و روی منوی Secondary dimension کلیک و گزینه User type را انتخاب کنید.
میبینید ستون جدیدی اضافه میشود که نوع کاربر (جدید یا بازگشتی) را برای هر صفحه مشخص میکند. روی سربرگ Pageکلیک کنید تا ستونها به صورت مقایسهای مرتب شوند.
نرخ میانگین کاربران بازگشتی علاوه بر زدن مهر تایید بر کیفیت محتوا، مشخص میکند چه موضوعاتی در صنعت شما مشکل ادامهدار و تکراری کاربران است. به این ترتیب، میتوانید موضوعات دارای بیشترین کاربر بازگشتی را از جنبههای دیگر هم مورد بررسی قرار بدهید.
نرخ تبدیل اهداف (Goal Conversion Rate)
هر کسب و کاری از کاربر ورودی به سایت توقع دارد تا پس از خواندن محتوا، عملی را انجام دهد که سودی به بلاگر برسد. برای مثال، ثبتنام در خبرنامه ایمیلی، تهیه نسخه رایگان یا دموی محصول، پرکردن فرم تماس یا خرید از سایت!
اهداف در گوگل آنالیتیکس، درصد انجام اینگونه اعمال توسط کاربران را اندازه میگیرند. اهداف بلاگ پست میتواند به شما بگوید که یک پست وبلاگ باعث شده کاربر چه کارهای مفیدی در سایت انجام دهد و چقدر در موفقیت کلی شرکت و فعالیتهای بازاریابیاش تاثیر گذاشته است.
چگونه هدف تعیین کنیم؟
به منظور تعیین اهداف مشخص برای صفحات فرود خود، وارد داشبورد گوگل آنالیتیکس شوید و از منوی سمت چپ، بخش Adminرا انتخاب کنید.
- در منوی Admin، زیر بخش View، گزینه Goals را بزنید.
- دکمه + NEW GOAL را بزنید و Templateدلخواه را انتخاب و روی دکمه Continue کلیک کنید.
- نام مناسب و نوع (Type) عمل موردنظر را برای هدفتان انتخاب کنید.
در صفحه بعدی از شما درخواست میشود تا آدرس صفحهای را که کاربر بعد از تکمیل فرم یا پرداخت واردش میشود، وارد کنید. به طور معمول، صفحه مقصد، نوعی صفحه تشکر به خاطر پرداخت یا تکمیل فرم است. در این هدف، زمانی کاربر تبدیل شده است که وارد این صفحه شود.
کلمات کلیدی سایت من در گوگل چه رتبهای گرفتند؟
گوگل پرمخاطبترین موتور جستجو در ایران و جهان است که اطلاعات قابل استنادی دارد. برای تحلیل رتبهبندی کلمات کلیدی هدفتان در فهرست نتایج گوگل باید از ابزار سرچ کنسول استفاده کنید.
اول داشبورد سرچ کنسول را باز کنید و از منوی سمت چپ، گزینه Performance را انتخاب کنید. در این صفحه میتوانید گزارشهای مختلفی را درباره رتبهبندی کلمات کلیدی، صفحات و نرخ کلیک روی هرکدام را به دست آورید.
با زدن تیک هر چهار تب اصلی، میتوانید اطلاعاتی شامل میزان کلیک، میزان نمایش، نرخ کلیک میانگین و میانگین رتبه را مشاهده کنید.
معمولا بیشتر مردم روی سه نتیجه اول کلیک میکنند، پس اگر رتبه شما در کلمه کلیدی مدنظر پایینتر از سه تای اول باشد، حجم بالایی از ترافیک ورودی را از دست دادهاید.
برای مثال، نتایج رتبه هشتم معمولا 1.8 درصد از بازدید کلی را دریافت میکنند. پس، اگر کلمه کلیدی مدنظر ماهی 1000 بازدید داشته باشد، وبسایت شما تنها 18 بازدید دریافت میکند. 30 درصد ترافیک به نتیجه رتبه یک و درصدهای پایینتری به نتایج رتبه 2 و 3 میرسد.
با فیلترکردن کلمات کلیدی بالاتر از 3 میتوانید صفحات دارای رتبه پایین را پیدا کرده و بهبودشان دهید. افزایش سرعت بارگذاری صفحه، گرفتن بکلینکهای بیشتر و اضافهکردن لینکهای داخلی میتواند به رتبه صفحات شما کمک کند.
نتایج رتبه یک به طور میانگین 30 درصد از کل بازدید را به خود اختصاص میدهند، اما همیشه اینطور نیست. صفحه نتایجی را فرض کنید که چند تبلیغ ادوردز، فیچر اسنیپت و ویدیوهای یوتیوب، بالای آن را اشغال کردهاند. در این حالت، حتی رتبه یک هم شانس چندانی برای جذب ترافیک ندارد.
با فیلترکردن صفحات در سرچ کنسول گوگل به رتبههای زیر 3 میتوانید آن صفحاتی را که رتبه بالایی دارند اما CTR شان پایین است، پیدا کنید. مثلا اگر یکی از صفحات بلاگ شما در رتبه 2 قرار دارد، اما نرخ کلیک آن 3 درصد است، یعنی یک جای کار میلنگد. بهترین روش برای بهبود اینگونه صفحات، تلاش برای رسیدن به فیچر اسنیپت گوگل است.
نتیجهگیری
با ابزارهایی که امروزه برای اندازهگیری فعالیتهای بازاریابی وجود دارد، دیگر تجزیه و تحلیل کار سختی نیست. با اندکی تلاش میتوان اطلاعات بسیار مفیدی از گوگل آنالیتیکس و سرچ کنسول درآورد که به درد آینده کار بازاریابی میخورد. امیدواریم با خواندن این پست، به کاربرد تحلیل محتوا پی برده باشید و از این به بعد از آن استفاده کنید. ما در گروه بازاریابی محتوایی جوهر تلاش میکنیم تا محتواهایی تولید کنیم که در این تحلیل محتوا، رتبههای خوبی بگیرند. روی کمک ما حساب کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
راهنمای اولیه برای بلاگ پست نویسی
مطلبی دیگر از این انتشارات
پله پله تا نوشتن یک رپورتاژ آگهی به درد بخور
بر اساس علایق شما
ویرگولاوا! (از حرفایی که تو دلت پنهونه میترسم!)