دانشجوی رشته مهندسی صنایع دانشگاه تهران - علاقمند به نویسندگی، گرافیک، آشپزی و مدلسازی ریاضی
مفید مضری به نام منطقه امن
حتما برای شما هم پیش اومده که موقع گفتگو با فردی غریبه، درست کردن غذایی جدید، اولین قرار کاری، قرارگیری در وضعیتی جدید و... دچار اضطراب و نگرانی بشید. دلیل این موضوع اینه که شما خارج از منطقهی امن خودتون قرار گرفتید. بذارید در ابتدا تعریفی مختصر و کلی از منطقهی امن داشتهباشیم. منطقهی امن یا محدودهی راحتی (comfort zone) یک وضعیت ذهنی و رفتاری است. این محدوده برای ما خیلی آشناست و ما در اون احساس راحتی میکنیم، به طوری که کارهای معمول روزانهی خودمون و عادتمون رو در حالت منطقهی امن انجام میدیم.
پیدایش اصطلاح منطقهی امن برمیگرده به سال ۱۹۰۸. زمانی که دو روانشناس به نامهای John D. Dodson و Robert Yerkes در حال انجام تحقیقاتی دربارهی سنجش میزان کارایی انسانها بودند. اونها متوجه نکته جالبی شدند و اون نکته این بود که وقتی افراد دچار مقدار کمی استرس میشن، این استرس باعث بهبود عملکرد و بازده اونها میشه. اما اگه این استرس از یه بازهای بیشتر بشه، کارایی افراد پایین میاد که به این بازه، استرس بهینه گفته میشه. نکتهای که وجود داره اینه که بازه استرس بهینه در خارج از منطقهی امن هر فرد قرار داره.
ذهن ما طوری طراحی شده که با مشاهده موضوعات و حالات جدید، احساس خطر میکنه و سعی میکنه که جلومون رو بگیره. علت استرس و اضطراب در هنگام تجربههایی که تا حالا نداشتیم هم همین موضوعه.
هر وقت انسان قصد پیشرفت و موفقیت داشته باشه، باید با چالشهایی مواجه بشه. برای اینکه بتونیم رشد و پیشرفت کنیم و فرصتهای جدیدی رو تجربه کنیم، باید از منطقهی امن خودمون خارج بشیم. موندن در منطقهی امن ذهنی شاید برامون حس آرامش داشته باشه، اما یکی از بزرگترین قاتلهای اعتماد به نفس هست. نکتهای که وجود داره اینه که منطقهی امن به خودی خود چیز بدی نیست، اما این که کوچیک باشه، باعث عدم رشد و پیشرفت ما میشه. کاری که ما باید انجام بدیم، گسترش منطقهی امن خودمون هست. وقتی ما در یک موضوع خاص چندینبار از منطقهی امن خودمون بیرون بیایم، بعد از مدتی این موضوع که خارج از منطقهی امن ما بوده، تبدیل به منطقهی امن ما میشه و دیگه از تجربه کردنش یا قرارگرفتن در اون وضعیت احساس ترس و اضطراب نداریم.
علت اینکه اقدام به نوشتن این مطلب برای منطقهی امن کردم، این بود که خودم با این موضوع برخورد داشتم. برای تجربه کردن اولین شغلم، از منطقهی امن خودم خارج شدم و نمونه کارهای خودم رو برای کارفرما فرستادم. یکی دیگه از بزرگترین فایدههای خروج از منطقه امن برای من، این بود که تونستم آشپزی یاد بگیرم؛ مخصوصا درست کردن قرمهسبزی! وقتی برای اولینبار تصمیم گرفتم قرمهسبزی درست کنم، از سوختن یا بدمزه شدنش نگران بودم و دائما به این فکر میکردم که با واکنش منفی خانواده روبهرو بشم، ولی غذا رو درست کردم و (در کمال تعجب!) خانوادهام از طعمش راضی بودند. پس باید بدونید که برای رشد و پیشرفت، خروج از منطقهی امن ضروریه. وقتی کاری رو برای اولینبار انجام میدید، باعث میشه تا ذهن شما با این شرایط پیشبینی نشده سازگارتر بشه و خودشو با اون شرایط وفق بده.
در مسیر رشد و پیشرفت ما از چهار منطقه گذر میکنیم:
منطقهی اول: این منطقه همون منطقهی امن ماست که دربارهاش صحبت کردیم. برای رشد و پیشرفت باید از این منطقه خارج بشید.گفتیم که این منطقه بد نیست، اما برای رشد و پیشرفت باید از این منطقه خارج شد.
منطقهی دوم: با خارج شدن از منطقه امن وارد منطقه ترس میشیم. این منطقه از این جهت اهمیت داره که اکثر افراد پس از خروج از منطقه امن و قرار گرفتن در این منطقه، از ادامه دادن پشیمون میشن و به منطقهی امن خودشون برمیگردن. خیلیها دچار حمله پنیک میشن و خیلیها هم فکر میکنن که مشکل بزرگی در زندگیشون ایجاد شده.
منطقهی سوم: در منطقهی سوم یعنی منطقه یادگیری، ما نگرانیهای کمتری نسبت به منطقه ترس داریم. به ما آموزشهایی داده میشه تا بتونیم از منطقهی امن خودمون خارج بشیم. در این منطقه با چالشهای زیادی روبهرو میشیم و مهارتهای جدید کسب میکنیم. سطح چالشپذیری ما و توانایی یادگیری سریع در اینجا تعیینکننده ادامه مسیر ما هست.
منطقهی چهارم: این منطقه، منطقهی رشده. جایی که همه ما آرزوی رسیدن بهش رو داریم در اینجا قرار داره. در این منطقه، ما اهداف خودمون رو شناختیم و اونها رو به خوبی درک کردیم. این موضوع باعث پختهتر شدن و استحکام شخصیت ما میشه و به درک درستی از مقصد و مسیرمون میرسیم. زمانی که ما به اهداف خودمون در این منطقه میرسیم، تمام این نواحی با ناحیه امن اولیهی ما ادغام میشن و ما در منطقهی امن جدیدی قرار میگیریم. حالا با تعیین اهداف و رویاهای جدید، این چرخه چهار مرحله ای تکرار میشه و چیزی که به ما در این تکرارها اضافه میشه تجربیات ما هست.
برای خارج شدن از منطقهی امن خودتون میتونید یه سری راهکارها رو انجام بدید. اولین کار اینه که قدم نخست رو بردارید. طولانیترین مسافتها با برداشتن نخستین قدم آغاز میشن.کار دیگهای که باید انجام بدید اینه که قدمبهقدم از منطقهی امن خودتون خارج بشید تا تحمل اضطراب و سختی براتون آسونتر بشه. با آدمهای جدیدی گفتوگو کنید، مخصوصا افرادی که خط فکریشون شبیه شما نیست. انجام دادن فعالیتهای جدید مثل خلق یک اثر هنری یا یادگیری یک ساز جدید هم خیلی میتونه کمککننده باشه.
هدف من از نوشتن این مقاله، آشنایی شما با مفهوم منطقهی امن بود. امیدوارم این مطلب کمکتون کرده باشه تا درک درستی نسبت به این موضوع پیدا کردهباشید. امیدوارم در زندگی همیشه پیشرفت کنید و همواره منطقهی امن خودتون رو گسترش بدید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
جویندگان طلا سر از سعادتآباد درآوردند!!
مطلبی دیگر از این انتشارات
راه و چاه ایده پردازی برای تولید محتوا !
مطلبی دیگر از این انتشارات
صفحات صبحگاهی: چطور غول کمالگرایی را زمین زدم و بالاخره نوشتم