آروم باش دختر!

آروم باش دختر! میدونی تو هیچ وقت یاد نگرفتی چطوری کار هاتو‌ سر وقت انجام بدی. امروز خوابت برد و‌ کلاس مورد علاقتو‌ از دست دادی. هنوز پروژه هایی که دیروز باید تحویل میدادی رو انجام ندادی و هنوز نشستی و داری برای خودت کلمه ردیف میکنی. ولی من چرا دنیام با تو فرق داره دختر؟ من دنبال خوشحالیِ تنهاییِ امروز میگردم. دنبال حس خوشنودی زمانی که غذای امروزمو به کسی دادم و دنبال برنامه های رنگی توی دفترچه ی برنامه ریزی ام و منتظرم تنها دو موردش خط بخوره تا ذوق کنم.

آروم باش دختر! شاید دنیا های ما با هم فرق داشته باشه اما تو خیلی هم با من فرق نداری. تو رویا هاتو توی دوردست های آسمون میبینی. به آسمون که خیره میشی چشمات درشت میشه و‌ پلک هات از حرکت می‌ایسته. بعد با حالتی از شعف سعی میکنی به دور ترین نقطه در آسمون نگاه کنی و بفهمی تا ته، همین قدر آبیه؟ اما موفق نمیشی. چشمات بیخود تر از اونن که بتونن اونقدر زوم کنند. و بعد در برابر اینهمه بزرگی که حتی قدرت دیدنش رو نداری احساس عجیبی پیدا میکنی. انگار که حالا با وجود بزرگی آسمون میتونی با اطمینان تر قدم برداری. تو آسمونو داری! به این بزرگی! هر وقت همه چیز برات تموم بشه، هنوز آسمونو داری.

آروم باش دختر! میبینی؟ تو حتی برای روز های گذشته اشک میریزی. برای اون صدای های ناآروم که توی سرت پیچید و همه چیزو خراب کرد. خانوادت از هم پاشید و تو عاجز بودی برای گفتن اینکه ای کاش میفهمیدید که زندگی چقدر کوتاهه. تصور همه چیز عذابت داد. و تو باز هم اشک ریختی. مثل همین الان. میبینی؟ تو سختی های پنهانی زیادی کشیدی. میبینی چطور خودتو توی آینه نگاه میکنی؟ میترسی که با اون آدم بیگانه باشی. مطمئنی که هستی اما انکارش میکنی. میبینی که ما چقدر شبیه همیم!؟ تو میخوای آدم توی آینه باشی و من میخوام تو باشم!

آروم باش دختر! فکر این باد های وحشتناک که به در و پنجره ها میکوبه رو نکن. تو اصلا کامل نیستی. حتی یک ذره هم کامل نیستی و شاید اصلا خوب نباشی. ولی مگه چه اشکالی داره؟ به هر حال این تویی که هنوز هم خوب و کامل نیستی. چه اشکالی داره که لبخند بزنیم؟ وای دختر، چقدر تلخ که تو با ساده ترین چیز ها لبخند میزنی؛ ولی تو چقدر کم لبخند به لب داری. شاید چیزای ساده هنوز از راه نرسیدن و شاید چیز های ساده، اصلا از راه نرسند. مهم اینه که برای لبخند زدن دنبال چیز های بزرگ نمیگردی. مهم اینه که میتونیم هر از گاهی، هر چند کم، لبخند بزنیم.

ای کاش میشد عزیز دلم. ای کاش میشد. گریه نکن. آروم باش. حتی اگر هیچ کس تو را نفهمید باز هم آروم باش. برای ماندن کافیست به آسمون نگاه کنی. بیا به آسمون نگاه کن. رویاهات هنوز در دوردست های آسمونن. من و تو خیلی شبیه همیم. فقط رویای من وسط این همهمه ی دنیاست و رویای تو توی آسمونه.

آروم باش دختر! تو هنوز آسمونو داری.