به شعر علاقه دارم، فعلا همین
موسیقی کلهر| شعر
گفتی که به زیبایی مه چهرهی من نیست
کی این همه احساس غلط را به تو داده
آنقدر نفس پشت نفس جام شرابی
انگار شروع از تو شده مستی باده
این جمع نقیضین عجب نقش قشنگی است
گیسوی پر از چین تو بر چهره فتاده
تو منحصرا منحصرا واژهی عشقی
عشق است که احساس تو را نام نهاده
اصلا رخ ترشین تو خود شعر لطیف است
دیگر چه بگویم من از روی گشاده
موسیقی اندام تو جوری است که کلهر
کل هنرش را به کمان کرده پیاده
با یک رژ لب قرمز هستی به تکاپوست
خوب است که راضی است به آرایش ساده
گفتی که فلانی به من انگار شبیه است
کی این همه احساس غلط را به تو داده
۱۰.۳.۰۳
اصفهان. سجادحاجيان
مطلبی دیگر از این انتشارات
نامه ای به تو که میخوانی
مطلبی دیگر از این انتشارات
بعثت
مطلبی دیگر از این انتشارات
یک سفر، یک نامه