نامه صد و بیست و سه ( عذر خواهی دنیا)

علی ۴۰ ساله ی من سلام

یه مدتی وایرال شده بود تو مجازی که می‌گفتن ولی دنیا بهمون فلان چیز و بدهکاره ، بهمان چیزو بدهکاره.

مثل سفر به اروپا ، یه پاسپورت درست درمون ، یه دل آروم ، دنیا اومدم تو یه کشور دیگه و ....

منم اون تایم خیلی چیزا داشتم بگم، برای طلبکاریهام از دنیا. خیلی چیزا .

اما ، از اون موقع تا حالا دنیا کلی از بدهی هاشو صاف کرده باهام. هر بار دیدنت ، هر بار بغل کردنت ، هر بار بوسیدنت ، حتی هر بار باهات حرف زدن ، چه تلفنی چه حضوری . همشون انگار عذرخواهی دنیاست ازم. به ازای همه ی اشک ها و اندوه های ته نشین شده توی قلبم.


یار دور عزیزم

شاید خودتم ندونی ، اما نور بودی برام تو تاریک ترین نقطه ی زندگیم، خورشید بودی برام تو یخبندان ترین روز زندگیم و آب بودی رو آتیش جگر سوز ترین اتفاق زندگیم.


اگه قرار باشه تولد تو فقط برای یکی مبارک و میمون باشه ، اون یه نفر قطعا منم .

مبارکمی عشق زری

تولدت مبارک

بوسه