یارِ فراموش شده‌ی من :) ..

فراموش خواهی شد مانند تمامِ گذشته هایم ..

تو هم روزی پاک خواهی شد از دفترچه‌ی ذهن ..

قول میدهم ..

قول میدهم روزی خواهی رفت از فکرهای قبل از خوابم ، روزی هم خواهد آمد که سلولهای قلبم با شنیدن اسمت به تکاپو نخواهند افتاد !

بهت قول میدهم شبهایی خواهند آمد که بدون اشک ریختن برایت ، به خواب شیرینی فرو خواهم رفت !

روزی خواهد آمد که هنگام شنیدن ترانه‌های عاشقانه یا خواندن نوشته ای از جنس عشق حواسم پرته خاطراتت نشود ..

که دیگر لحظه‌های سیاه و سفید خاطره‌ها در ذهن و قلبم جولان ندهند ..

خواهد آمد روزگاری که هنگام نوشتن دلنوشته‌هایم ، حتی یادم نباشد یک خط یا جمله ای تقدیم خاطرات خاکستری ات کنم ..!

که قلمم حتی واژه‌ای را به یادِ تو ننویسد !

که دلم حتی شده یک بار هم هوسِ دیدن چشمهایت به سرش نزند!

همینقدر راحت! .. فراموش خواهی شد جانا :) ..

آنقدر که دیگر هنگام نوشیدن جرعه‌ای از شعر و غزل ، مستِ فکر و خیالِ تو نشوم ؛)

آنقدر که دیگر حتی سایه ات هم در میان عاشقانه هایم پرسه نزند!

آنقدر که اسمت خط بخورد از واژه‌نامه‌ی دل ..

آنقدر که دست هایم بیگانه شوند با خیال دست کشیدن لای موهات ..

آنقدر که دلم غریب بیفتد با دلتنگیِ بغلت :)..

آنقدر که اشک‌هایم یادشان برود عطرِ نازِ پیرهنت را :) ..

لحظه هایم فراموش کنند چشم انتظاریِ (سلام!) ،(خوبی؟!) هایت را :) ...

دلم ، دلم هم فراموش کند حسرتِ یک (دوستت دارم)ات را .. (:



:)
:)







:)
:)



پ.ن۱ : آن آهوی سیه چشم از دام ما برون رفت ..

یاران چه چاره سازم با این دل رمیده ؟! :)


پ.ن۲ : ما ترکِ سر بگفتیم .. تا دردِ سر نباشد

ملتفتی که! نه؟! ؛))

پ.ن ۳ : نوشته ای از ۱۴۰۲/۵/۳۱ کمی با تغییر :)))

پ.ن۴: میبینی؟! قرار بود اونروزا فراموش شوی ولی امسال واقعن فراموش که نه! ولی خیلیی کمرنگ شدی .. فق شدی ی الهام برا دلنوشته ها 🙃😂

آفرین به تو ^^ 😚😐🙌






1403,5,4