پیدا به ضمیرم او پنهان به ضمیرم او این است مقام او دریاب مقام من...
آزادی......
سلام.این پست دو بخش داره.ابتدا یه سری توضیحات ابتدایی میدم و اینجا باید دستم باز باشه.بعدش بخش هایی از متن خانم باقری رو که فکر می کنم اشتباه هست بُلد میکنم و اشتباهاتش رو می نویسم:(اونایی که اولش مثبته و اونایی که اولش منفیه این دو دارن با هم حرف میزنن یه جاهایی،اسم مثبته سائره و اسم منفیه ساچلی...)
⚜️+در مورد احترام به اینکه هرکس یهودی باشد یهودی است و هرکس مسلمان مسلمان.این را نمی توان در این زمان کامل اجرا کرد.این دو امر ظاهر و باطن دارد.باطن این امر هم در عصر پیامبر و هم اکنون قابل اجراست و اجرا شده است.اکنون به اقلیت های دینی احترام گذاشته می شود.برای نمونه برای کلیساها شراب وارد می شود.
?-خوب الآن به طور کامل اجرا نمی شود.چرا که کسی که دین اسلام ندارد چرا باید حجاب اسلامی داشته باشد؟اگر واقعا شما به عقاید افراد احترام می گذارید چرا افراد را وادار به رعایت حجاب اسلامی می کنید؟مگر پیامبر شما به دین یهودیان احترام نگذاشته؟شاید فردی آتئیست باشد،آیا نباید به عقاید او احترام گذاشت؟
⚜️+در باطن هم اکنون و هم گذشته احترام گذاشته شده است.فرد در چهارچوب خانه خود هر کاری خواست می تواند کند.اما ظاهر دین اسلام را در سطح جامعه باید رعایت کند.
?-چرا نمی توان عرف دین خود را هم در سطح جامعه داشت؟چرا یک فردی که به حجاب اسلامی معتقد نیست باید عرف دین شما را نگه دارد؟مگر شما پیروی پیامبر نیستید؟
⚜️+آن زمان زندگی قبیله ای بود.مسلمانان و یهودیان در محیط های جداگانه زندگی می کردند.در این صورت که یهود فضای زیستی و فرهنگی جدایی از مسلمانان داشت لذا رعایت ظواهر اسلام مهم نبود.اما در همین زمان پیامبر و امام علی مورد بوده که افراد را به دلیل رعایت نکردن ظواهر دین در جامعه اسلامی مجازات شده اند.
?-بیا برو بابا با این دینتون!هرجا رفتید با کمک زور شمشیر بوده!شما اصلا به قرآن خودتون که گفته لا اکراه فی الدین عمل نکردین...
⚜️+ببین ساچلی الآن فقط میخوام دین اسلام مذهب شیعه جعفریه رو بهت بگم.منبعی هم که دارم ازش حرف میزنم،کتاب تفسیر باران سوره بقره آیه 193-194 هست.ببین دو حالت داره یه جنگ:
یه چیزی هم من اینجا اضاف کنم.بعضی از علما صورتی رنگ سعی دارند تمام جنگ های پیامبر را تدافعی نشون بدن.خوب گیرم که تمام جنگ های پیامبر تدافعی بوده باشه.دیگه جنگ تهاجمی معنا نداره؟خوب واقعا نمی دونم چرا یه عالم باید این حرف رو بزنه مگر اینکه صورتی باشه!چرا که در سوره نمل شاهد تحدید به حمله توسط سلیمان به ملکه بلقیس هستیم.
(آیه های ۲۹ تا ۳۷)
قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ إِنِّي أُلْقِيَ إِلَيَّ كِتَابٌ كَرِيمٌ(۲۹)
ملکۀ سبا ماجرای نامه را با سران مملکتش درمیان گذاشت: «بهطرفم نامهای انداخته شده، مهم و ارزشمند؛
إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ(۳۰)
چون از طرف سلیمان است و با «بِسمِ اللهِ الرّحمٰنِ الرّحیم» هم شروع شده
أَلَّا تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ(۳۱)
نوشته که:’در برابر من گردنکشی نکنید و سرِ تسلیم فرود بیاورید.‘»
قَالَتْ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنْتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّىٰ تَشْهَدُونِ(۳۲)
بعد گفت: «عالیجنابان، به من مشورت دهید که در این موقعیت چه باید بکنم. بنای من این نبوده و نیست که بیحضور شما تصمیمی بگیرم.»
قَالُوا نَحْنُ أُولُو قُوَّةٍ وَأُولُو بَأْسٍ شَدِيدٍ وَالْأَمْرُ إِلَيْكِ فَانْظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ(۳۳)
گفتند: «ما نیرو و نفرِ کافی داریم و روحیهمان هم قوی است؛ ولی تصمیم نهایی با شماست، تا چه دستور بفرمایید.»
قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً ۖ وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ(۳۴)
گفت: «پادشاهان وقتی کشوری را تصرف کنند، ویرانش میکنند و بزرگانش را به زیر میکشند. بله، اصلاً کارشان همین است!
وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ(۳۵)
من فعلاً هدایای باارزشی برایشان میفرستم و منتظر میمانم تا ببینم نمایندهها با چه پاسخی برمیگردند.»
فَلَمَّا جَاءَ سُلَيْمَانَ قَالَ أَتُمِدُّونَنِ بِمَالٍ فَمَا آتَانِيَ اللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا آتَاكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِيَّتِكُمْ تَفْرَحُونَ(۳۶)
وقتی رئیس هیئتِ اعزامی آمد و هدیهها را تقدیم کرد، سلیمان گفت: «میخواهید دلم را با مال دنیا بهدست آورید؟! آنچه خدا به من داده، بهتر از آنی است که به شما داده. انگار به هدیههایتان خیلی مینازید!
ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لَا قِبَلَ لَهُمْ بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ(۳۷)
پیش قومت برگرد و بگو با سپاهیانی سراغشان میآییم که توان رویارویی با آن را ندارند و با خفتوخواری از آن سرزمین بیرونشان میکنیم.»
دقت کنید داخل قرآن آیه 34 نمل تاکید میکنه که پادشاهان کشوری را که تصرف کنند ویرانش میکنند و غنایمش را بر میدارند،اما بعد بحث تهدید به حمله توسط سلیمان نبی مطرح می شود.خوب قاعدتا باید سلیمان از این قاعده جدا باشد.
در مورد لا اکراه فی الدین:
مذهب نمی تواند تحمیلی باشد.چرا که گذرگاه فکر و عقلی می گذرد و این تنها به وسیله عقل و منطق امکان پذیر است.چنانکه جتی اجبار پدر به پسر برای مسلمان شدن نیز مورد نکوهش قرار گرفته است.اگر دین اسلام(دقت کنید نه دیندار!دین اسلام)به زور متوسل شود نشان می دهد که قدرت منطق،همان قدرتی که فکرها و قلب ها را متاثر می کند را ندارد.اسلام بارها نشان داده که هم ایده اش درست است و هم دیندار عامل به آن را داشته است.اما در این میان بوده اند خفاش صفتانی که ادعای پیروی از خورشید را داشته اند.کسانی که درک درستی از قرآن نداشتند.
?-خوب پس این اجبار در حجاب خلاف آیه لااکراه فی الدین است و تمام حامیان این طرح حکم همان خفاشان مدعی خورشید را دارند.
⚜️+ساچلی!دو دقیقه ساکت باش بزار تا آخر حرفم رو بزنم دیگه!ببین قرآن کتابی نیست که بشه بر اساس فقط یک آیه تصمیمی گرفت.قرآن یک کتاب است و باید بر آن جامعیت داشت.همان طور که اشاره شد اسلام در گذشته و اکنون به درون افراد و عقیده های آنها و کاری که در چهار چوب خانه انجام می دهند کاری ندارد.در زمان پیامبر قبیله ای زندگی می کردند و ظاهر و جو فضای اسلام جدا بود از یهود و در این مورد هم آزادی ظاهر نیز وجود داشت.اما اکنون یک جامعه اسلامی است.پرچم یک کشور با الله هویت پیدا کرده است.کسی حق ندارد فضا و جو ایران اسلامی را خدشه دارد سازد.هروقت الله از اون پرچم کنار رفت هر کس هرکاری دوست داشت در ملا عام انجام بده.در 3 مورد توسل به نیروی نظامی وجود دارد:
اینجا از تفسیر نمونه استفاده می کنم(آیه 256 بقره) مورد دوم رو داخل آیه 193-194 بقره دیدیم ولی خوب کار از محکم کاری عیب نمی کنه:
اصولاً اسلام در سه مورد به قدرت نظامى توسل مى جوید:
۱ ـ در مورد محو آثار شرک و بت پرستى; زیرا از نظر اسلام بت پرستى دین و آئین نیست بلکه انحراف، بیمارى و خرافه است و هرگز نباید اجازه داد جمعى در یک مسیر صددرصد غلط و خرافى، پیش روند و به سقوط کشانده شوند، لذا اسلام بت پرستان را از راه تبلیغ به سوى توحید دعوت کرد و آنجا که مقاومت کردند متوسل به زور شد، بتخانه ها را در هم کوبید و از هر گونه تظاهرى به نام بت و بت پرستى جلوگیرى کرد تا این بیمارى روحى و فکرى به کلى ریشه کن گردد ، و آیات قتال با مشرکین مانند آیه ۱۹۳ سوره بقره : وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لاتَکُونَ فِتْنَةٌ: به کارزار با مشرکین ادامه دهید تا آن که شرک از روى زمین برافتد ،(۳) نظر به همین موضوع دارد و بنابراین، هیچگونه تباین و تضادى بین آیه مورد بحث و این آیات نیست تا سخن از نسخ پیش آید.
۲ ـ در برابر کسانى که نقشه نابودى و حمله به مسلمانان را مى کشند دستور جهاد دفاعى و توسل به قدرت نظامى داده است و شاید بیشتر جنگ هاى اسلامى در زمان پیامبر(صلى الله علیه وآله) از همین قبیل باشد به عنوان نمونه جنگ احد، احزاب، حنین، موته و تبوک را مى توان نام برد.
۳ ـ براى کسب آزادى در تبلیغ; زیرا هر آیینى حق دارد به طور آزاد به صورت منطقى خود را معرفى کند و اگر کسانى مانع از این کار شوند مى تواند با توسل به زور این حق را به دست آورد.
خوب بی حجابی در جامعه اسلامی نیز مصداق مورد اول است چرا که به بیماری روحی و فکری و آلوده شدن فضایی جامعه و از بین رفتن عفت منجر می شود.برای مشاهده سایر بلایا به مستند ایکسونامی مراجعه کنید.
?-مخالفم مگه یه روسری سر نکردن چه بیماری روحی و فکری ایجاد میکنه؟ینی مو 5 سانتی یه خانم باعث فساد اخلاقی جامعه میشه؟
⚜️+مو رو شک دارم ولی اتفاق های بعدش چرا.
?-مثلا چی میشه؟
⚜️+اول به روسری اعتراض می کنند.....بعدش به اینکه می خوایم آستین کوتاه بپوشیم.....پس فردا میشه تاپ......4 روز بعد میشه شلوارک.....5 روز بعد میشه لباس های غربی.....6 روز بعد میشه بحث لخت بودن کنار ساحل میگن لا اکراه فی الدین(با تفسیر اشتباه) چشمتو ببند آزادی اختیاری دلم میخواد کنار ساحل لخت باشم....8 روز بعد میشه به رسمیت شناختن اقلیت های جنسی......9 روز بعد میشه آزادی مشروبات الکلی.....از کجا معلوم شاید 10 روز بعد مراکز فساد و فحشا به طور رسمی خواست فعالیت کنه(دیگه لا اکراه فی الدین:) )
?-احساس میکنم داری تهمت میزنی!ینی یکی که صرفا میخواد بدون روسری بیرون بیاد میخواد پس فردا بره کنار دریا لخت شه؟میخواد مشروب الکلی بخوره؟
⚜️+شاید نه!شایدم آره....ولی چیزی که ازش مطمئنم اینه که فضای رسانه روشون تاثیر میزاره.چرا نخوان وقتی اسلام که قبول ندارن!این چیزا هم داخل غرب عادی و اینا هم میخوان داشته باشند.بعدشم اگر حجاب کنار رفت فردا پس فردا گروه های دیگه هم میخوان اعتراض کنند واسه چیزای دیگه مثل مشروبات الکلی و اینا و دیگه چیزی از اسلام باقی نمی مونه.پس نباید اصلا از بحث روسری پا پس بکشیم. به هیچ وجه!
?-حرفت یه مشکل دیگه هم داره.داری از مغلطه شیب لغزان استفاده میکنی.ینی اگر یک وضعیت را پذیرفتیم،در نهایت باید به وقوع اجتناب ناپذیر افراطی ترین حالت ممکن هم تن بدهیم.مثلا وقتی کسی بگوید ممنوعیت حمل تفنگ های جنگی در نهایت به ممنوعیت اسلحه های شکاری یا ورزشی و اعمال محدودیت های بیشتر بر حقوق ما منجر خواهد شد، در حالی که می توان بدون محدود کردن همه سلاح ها یا اعمال محدودیت های بیشتر بر حقوق،تنها یک نوع اسلحه را ممنوع کرد.برای حجاب هم همینه،اینکه صرفا برای روسری حق انتخاب بدیم دلیل نمیشه بخوایم مشروبات الکی رو آزاد بزاریم یا مراکز فساد و فحشا بیاد و به سبک لباس های غربی روی بیاریم.
⚜️+خوب اگه داخل یه کشور دیگه بحث اون اسلحه واقعا منجر به محدودیت بیشتر در حقوق شهروندان شده باشه اینجا دیگه تجربه ثابت کرده میتونه همچین اتفاقی بیوفته.در مورد حجاب هم یه نمونه تقریبا مشابه آمریکا هست که داخل مستند ایکسونامی می تونید ببینید که این اتفاقات واسه اونا افتاده.پس اینجا دیگه بحث تئوری و چیزی که ممکنه مغلطه باشه در میان نیست و بحث تجربه و زندگی واقعی است.
خوب به بخش هایی از پست نازنین خانم که به نظرم مشکل داره:
در آیات قرآن و روایات دینی مسلمانان، پیامبر رحمت را بهعنوان خلق عظیم و بهعنوان پیامبر صلح معرفی کردهاند. پیامبر دو معجزه بزرگ دارد؛ یکی قرآن و دیگری که برای ما کمتر شناخته شده است، نظامِ «گفتوگو، قرارداد و صلح» است. او از ذرهذره فرصتها برای برقراری صلح استفاده میکرد. در قرآن و روایات نظام اسلامی، بیش از بحث از جنگ و دفاع، بحث از صلح [مثل مسئله قائل به حجاب اختیاریبودن] است.
- در قرآن پیامبر به عنوان رحمتی برای جهانیان و الگویی نیکو برای کسانی که به آخرت ایمان دارند معرفی شده است.پیامبر هم پیامبر صلح هست و هم پیامبر جنگ.از هردو برای تبلیغ دین استفاده کرده است.
- بحث از صلح(مثل مسئله قائل بودن حجاب اختیاری)!:صلح کی معنای حجاب اختیاری میدهد؟در جامعه اسلامی باید ظاهر دین حفظ شود.کسی حق ندارد عرف اسلامی جامعه را بر هم زند.صلح گذشته با صلح کنونی شرایطش فرق دارد که در بالا ذکر شد.
چنین شد که پیامبر اسلام را که به باور مسلمانان پیامبر رحمت است را پیامبر جنگ معرفی کردیم و آنقدر تکرار کردیم که خودمان هم باورمان شد که اسلام دین جنگ است و پیامبر، رسول شمشیر. نتیجه این شد که بسیار سخت است که عادت به گفتوگو با مخالفان پیدا کرده و آنها را تحمل کنیم. [عموما غیر از این بود؟]
- پیامبر اسلام را که به باور مسلمانان پیامبر رحمت است را پیامبر جنگ معرفی کردیم:این جمله تناقض دارد...رحمت را از جنگ جدا میکند...بلکه جنگ اگر در راه خدا باشد خود رحمت است و آیه های قتال به اندازه آیه های صلح و نیکی رحمت هستند....گرچه از نظر مذهبی های صورتی فقط باید روی نیکی دین تمرکز کرد تا یه وقت قلب کسی نشکنه!
- خودمان هم باورمان شد که اسلام دین جنگ است و پیامبر، رسول شمشیر:باورتان شد چون تفکر در قرآن نمیکردید.باورتان شد روی یک بعد تمرکز کردید...
- نتیجه این شد که بسیار سخت است که عادت به گفتوگو با مخالفان پیدا کرده و آنها را تحمل کنیم:آهان ینی الآن کسی نمیتونه نظر مخالفش رو قبول کنه و تحملش کنه به خاطر اینه که ما پیامبر را پیامبر شمشیر شناختیم!عجب!پس در غربی که خبری از این چیزها نیست و حتی پیامبر رو درست حسابی نمیشناسن همه نظرات مخالف را قبول میکنند.قابل توجهتون باشه این یک فرایند ذهنی هست و ربطی نداره به پیامبر.انسان راحت طلب دلش نمیخواد با چیزهایی مخالف عقیده خودش رو به رو شه و عقاید و ارزش هاش رو به چالش بکشه و تعصب ورزی میکنه...بعدشم ما داخل قرآن آیه داریم درباره اینکه در برابر گفتار بیهوده کافران صبر کن و با روشی نیکو با آنها سخن گو و بدی هرکس به پای خود او نوشته میشود پس نیازی به ناراحتی به خاطر شتاب ورزی افراد در کفر نیست.
پیامبر؛ حتی آزادی مذهبی غیرمسلمانان را به رسمیت می شناخت و بالای ۱۳۰ پیمان و قرارداد دارد که دو-سهتای آن بسیار مشهور است.
- خوب این رو هم توضیح دادم بالا این آزادی حدش با آزادی الآن تفاوت داره.
در بند ۲۵ این قرارداد آمده یهود امتی هستند به همراه مومنان؛ یعنی آنها شهروندان مدینه هستند و تفاوت مذهب آنها هیچ ربطی به حقوق شهروندی آنها ندارد. آزادند که عرف و دین خودشان را داشته باشند. پیامبر میگوید هیچکس حق ندارد به جهانبینی اعتقادی دیگری تعرض کند. هیچکس حق ندارد اختلاف خود را با شمشیر حل کند و باید از طریق داوری حل کند.
- اول اینکه طبق کتاب فروغ ابدیت صفحه 451 این بند 18 هست نه 25:)
- دوم اینکه هیچ ربطی به حقوق شهروندی ندارد هم چندان درست نیست...چرا که در چند بند به حقوق شهروندی متفاوت بین مسلمان ها و یهودیان اشاره شده است:
بند 8:مسلمانان دوست و پشتیبان یکدیگرند.
بند 9:هر فردی از یهودیان از ما پیروی کند و اسلام بیاورد،از کمک و یاری ما برخوردار خواهد بود،تفاوتی میان او و دیگر مسلمانان نخواهد بود و کسی حق ندارد او را ستم کند و یا دیگری را بر ضد وی تحریک کرده و دشمن را یار کند.
بند 12:مسلمانان بهترین مسلک و محکمترین آیین را دارند.(یه جوری از حقوق شهروندی یکسان حرف میزنند که انگار هیچ فرقی بین اسلام و غیر اسلام و مسلمان و غیر مسلمان نیست)
بند 25:) :در جنگ هایی که یهودیان و مسلمانان دوشادوش هم می جنگند هزینه هرکدام بر عهده خود آنهاست و هر کس که با متحدان این پیمان بجنگد باید متحد با او جنگید.
بند 32:قریش و هم پیمانان قریش پناه داده نمی شوند(پس بازم به بهانه آزادی در دین و مسلک بت پرستی رابطه دوستانه ای نمی بینیم)
بعد اینکه جمله آزادند عرف و دین خودشان را داشته باشند:آن زمان مردم قبیله ای زندگی می کردند جو و فضای زندگی مسلمانان به کل از یهودیان جدا بود و در نتیجه هر یک عرف خود را داشتند.اما اکنون که یک کشور حکومت اسلامی دارد نمی توان زندگی مانند 1400 سال پیش مدینه را تجربه کرد و همه عموم جامعه باید به عرف اسلامی احترام بگذارند.اما در دین خود همچنان آزاد هستند.در خانه و چهار چوب خود می توانند هرکاری خواستند بکنند.(البته امیدوارم منظورم از هرکاری رو فهمیده باشید)
ولی ما هرگز به این قرارداد عمل نکردیم.
جدی؟!:) اقلیت های دینی میتوانند دین خود را داشته باشند و حتی برای کلیساها ما واردات شراب نیز داریم.:)
پیامبر به هیچکس در ۱۳۲ قراردادی که بسته به هیچکدام اصرار نکرده مسلمان شوند. میتوانست اصرار کند، اما مخیر کرد و گفت اگر مسلمانی، مکلفی و وظایفی داری و اگر مسلمان نیستی باید بر اساس قرارداد عمل کنی.
شاید پیامبر کسی را مجبور نکرده باشد(شاید که نه!قطعا) اما پیامبر آثار ظاهری شرک را از بین برد مانند پاک سازی کعبه از بت ها،آیا آنجا نیز گفت لا اکراه فی الدین کسی حق نداره به بت ها دست بزنه؟
و اما بعد از توضیحات و اینکه دیدند نمی توانند از پس منطق اسلام بر بیایند،به سمت تحریف اسلام می روند.در بحث حجاب کتاب ترکاشوند رو می آورند و می گویند اینا حتی اسلام هم معتقد به این حجابی که شما می گویید نیست و شما دارید سلیقه ای با این موضوع برخورد می کنید.
نقد کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر از امیر ترکاشوتد
این رو به دوستان پیشنهاد میدم حتما بخونید و نشر بدید تا برن سمت همون شعار های زن،زندگی،آزادی و جامعه مردسالار و قربون صدقه های دو کیلومتریشون و از این حرفا و دیگه سمت شریعت مقدس اسلام نیان:)
پست رو تقدیم میکنم به تمام کسانی که در تاریکی های شبهات رنگارنگ و پر زرق و برق به دنبال سادگی و بی ریایی حقیقت می روند و جهاد تبیین در قلبشان نقش بسته است...
مطلبی دیگر از این انتشارات
یک نفس عمیق در هوای جهان بدون اسرائیل
مطلبی دیگر از این انتشارات
یک عادت و چند نکته خودشناسی
مطلبی دیگر از این انتشارات
پرواز تا بی نهایت ! روایت مختصری از زندگی خلبان عباس بابایی