نقدی بر کتاب «تختخوابت را مرتب کن»

به قول رفقای عرفان حلقه:

به نام بی نام او

سلام

قصد دارم کتابی مشهور را برایتان نقد کنم؛ چون بر این باور هستم که نقد این کتاب و به تکامل رساندن آن با مفاهیم اسلامی می‌تواند دیدگاه و طرز فکر بسیار ارزشمندی را به انسان بدهد و او را از خرافات و مزخرفات درآورد.

نام کتاب: تختخوابت را مرتب کن
چیزهای کوچکی که می‌توانند زندگی‌ات و شاید دنیا را تغییر دهند
نویسنده:دریاسالار ویلیام اچ.مک‌ریون
بازنشسته‌ی نیروی دریایی آمریکا
مترجم: حسین گازر
انتشارات: کوله پشتی
از پرفروش‌ترین‌های نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۷
عکس‌جلد‌کتاب
عکس‌جلد‌کتاب
در این مطلب قصد ندارم که درباره شخصیت نویسنده بحث کنم (کما اینکه جای بحث دارد) و فقط بر این هستم که مفاهیم اصلی و مهم کتاب را زیر تیغِ جراحیِ نقد ببرم.

این کتاب شامل دو بخش است:

  • داستان و خاطرات نویسنده (که ما با آن کاری نداریم)
  • پند و اندرز

شما وقتی دارید این کتاب را می‌خوانید انگار در حال خواندن دفترچه خاطرات نویسنده هستید. اما این دفترچه خاطرات کمی متفاوت است و این تفاوت در جملات پندگونه آخر هر فصل دیده می‌شود. پس علی‌کل‌حال وقت را غنیمت می‌شماریم و مستقیم به سراغ پند و اندرزهای جناب ویلیام می‌رویم.

فصل اول: کار امروز را به فردا مینداز

خب این حرف کاملاً درست است و مو لای درزش نمی‌رود. چه بسیار دفعاتی که خودمان از این امروز و فردا کردن‌ها ضربه خورده‌ایم(ضرباتی مهلک!). اساساً کسی نیست که امروز و فردا کردن را امری پسندیده و درست بداند، مگر تنبل‌ها!

بسیاری از افرادی که به زعم خودشان پیرو مکتب اَنتِلِکتوئِلیسم (روشن فکری) هستند و خیال می‌کنند هیچ دینی مزخرف‌تر از اسلام نیست، بهتر است توجه کنند که ۱۴۰۰ سال پیش این دین اسلام بود که به مفهومی تحت عنوان تسویف پرداخت.

امام باقر(ع): زنهار از افكندن كار امروز به فردا؛ زيرا اين كار دريايى است كه مردمان در آن غرق و نابود مى‌شوند.

در ضمن تسویف یکی از حربه‌های مهلک شیطان است که به راحتی می‌تواند به واسطه‌اش انسان را دچار مصیبت و بلا کند و خیال‌تان راحت که تا توانسته در این زمینه به ما آسیب وارد کرده است.

پس مفهوم تسویف را به راحتی می‌توانستیم از قرآن و سیره معصومان درک کنیم.

فصل دوم: تو به‌تنهایی از عهده‌اش بر نمی‌آیی

اگر می‌خوای جهان رو تغییر بدی، کسی رو پیدا کن که پارو زدن بهت یاد بده

این حرف هم کاملاً درسته ولی جدید نیست. ما چه بخواهیم چه نخواهیم، یک موجود اجتماعی هستیم. یعنی ذات و فطرت ما اجتماعی آفریده شده و باید ازش استفاده کنیم.

اینکه بعضی از افراد فاز دپ می‌گیرند و به گوشه نشینی و دور شدن بیش از اندازه از جمعیت می‌پردازند، در واقع دارند لگد بزرگی به آینده و موفقیت خود می‌زنند. چرا که لازمه رشد و پیشرفت در حیطه کاری هر کسی، داشتن ارتباطات قوی و تعامل خوب و مثبت با جامعه است.

اسلام به شدت با تنهایی پیشه کردن و بغل کردن گوشه عزلت مخالف است. به همین دلیل توصیه بسیار بسیار زیادی بر اقامه نماز بصورت جماعت دارد. خدا از اینکه ببیند گروهی از بندگانش درحال عبادت او هستند خیلی خوشحال می‌شود.

يَدُ اللهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ : دست خدا با جمعيّت است.

همچنین اسلام با اومانیسم (انسان‌گرایی) نیز مخالفت دارد. این به این معنا نیست که به حقوق انسان‌ها اهمیتی ندهد، بلکه محوریت قرار دادن انسان و قطع ارتباط با خداست که دارای مشکل است.

اومانیسم مصداقِ بارزِ «می‌مَخور، منبرمَسوزان، مردم‌آزاری مَکن» است.

یا همان بیوهای جذاب اینستاگرام با صدرنشینی جمله «بهترین دین انسانیت».

پس نتیجه‌ای که می‌توان از این قسمت گرفت، دوری از تنهایی و حضور در اجتماع است.

فصل سوم: تنها چیزی که مهم است وسعت قلب توست

اگر می‌خوای دنیا رو تغییر بدی، دیگران رو با توجه به وسعت قلبشون بسنج

این بخش از کتاب به همت و اراده داشتن در کنار نیت درست اشاره دارد.

نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِه‌ِ : نیت مؤمن بهتر از عمل اوست.
اِذَا اقْتَرَنَ الْعَزْمُ بِالْجَزْمِ کَمَلَتِ السَّعَادَة : هرگاه اراده با دور‌اندیشی توام گردد، سعادت و نیکبختی کامل شود.

اطلاعات بیشتر درباره بحث نیت توأم با اراده را در این لینک ببینید.

همانطور که می‌بینید دوتا روایت و آیه قرآن کل کتاب را در قبضه خود می‌گیرد و این است معجزه ثقلین!

اگر ثقلین را جدی بگیریم، دیگر نیازی به هزینه‌های گزاف بابت این کتب زرد نیست؛ بلکه معدنی از جواهرات را در اختیار داریم که فقط خدا انتهایش را می‌داند.

فصل چهارم: زندگی عادلانه نیست - به مسیرت ادامه بده

اگر می‌خوای دنیا رو تغییر بدی، کلوچه شکری نباش و به حرکت روبه جلو ادامه بده

اینکه به مسیرمان ادامه دهیم خوب است اما چرا زندگی عادلانه نیست؟

مگر زندگی چه مشکلی دارد؟

امام على عليه السلام:

العَدلُ أساسٌ بِه قِوامُ العالَمِ : عدالت، شالوده اى است كه جهان بر آن استوار است.
إنَّ العَدلَ مِيزانُ اللّه ِ سُبحانَهُ الَّذي وَضَعَهُ في الخَلقِ، و نَصَبَهُ لإِقامَةِ الحَقِّ، فلا تُخالِفْهُ في مِيزانِهِ، و لا تُعارِضْهُ في سُلطانِهِ.
عدالت، ترازوى خداى سبحان است كه آن را در ميان خلق خود نهاده و براى برپا داشتن حقّ، نصب كرده است. پس، برخلاف ترازوى او عمل مكن و با قدرتش مخالفت مورز.

این زندگی نیست که ناعادلانه عمل می‌کند؛ بلکه این خودِ آدمی‌ست که برخلاف این ترازو و نظامِ سازمان یافته‌اش عمل می‌کند.

در زندگی پستی‌ و بلندی‌هایی وجود دارد که انسان باید از آنها عبور کرده تا معرفت یابد.

خداوند در سوره بلد آیه ۴ می‌فرماید:

لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسانَ فِی کَبَدٍ : ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگی او مملو از رنج‌هاست).

انسان با عبور از این سختی‌ها مجرب و آب‌دیده می‌شود.

فصل پنجم: شکست باعث قوی‌تر شدنت می‌شود

اگه می‌خوای دنیا رو تغییر بدی از سیرک نترس

نخیر! این شکست نیست که باعث قوی‌تر شدن می‌شود؛ بلکه درس گرفتن از شکست‌ها است که موجب افزایش قدرت می‌شود. اینکه انسان بعد از هر زمین خوردن، همت گمار دارد و به خدایش توکل کند. اینگونه است که پیروز می‌شود.

صِرف شکست خوردن اثری در موفقیت ندارد. حال می‌خواهد هزاران بار باشد.

فصل ششم: باید جسارت زیادی داشته باشی

اگه می‌خوای دنیا رو تغییر بدی با موانع شاخ‌به‌شاخ شو

امام علی علیه السلام فرمودند:

إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِیهِ فَإِنَّ شِدَّهَ تَوَقِّیهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ:
از هر کاری که ترسیدی خود را در آن بینداز زیرا رنجی که در اثر نگاه داشتن خود از آن چیز به تو می رسد بزرگتر از چیزی است که تو از آن می ترسی.

از کلام حضرت سوء برداشت نشود که هر کاری خلاف شرع و عرف و عقل بود، اگر ترسیدی خود را در آن بینداز؛ قطعا منظور ایشان کارهایی است که سعادت و تعالی انسان را در دنیا و آخرت تامین می‌کند.

فصل هفتم: در برابر زورگوها بایست

اگه می‌خوای دنیا رو تغییر بدی در برابر کوسه‌ها کوتاه نیا

پيامبر صلی الله عليه و آله:

إِنَّ النّاسَ إِذا رَأَوُا الظّالِمَ فَلَمْ يَأْخُذوا عَلى يَدَيْهِ أَوْشَكَ أَنْ يَعُمَّهُمُ اللّه ُبِعِقابٍ مِنْهُ:
مردم آنگاه كه ظالم را ببينند و او را باز ندارند، انتظار مى رود كه خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد.

این یعنی همان مقاومت و ایستادگی دربرابر ظلم و ظالم.

اینکه خود را کنار بکشیم و اجازه دهیم که هر کس و ناکسی به ما و اطرافیان‌مان زور بگوید، حقیقتاً جلوه خوبی ندارد.

دین اسلام در این میان، به مفهوم دیگری تحت عنوان حمایت از مظلوم نیز، اهمیت ویژه‌ای می‌دهد که در غرب این قابلیت قفل است!

پيامبر صلی الله عليه و آله:

مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادى يا لَلْمُسْلِمينْ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِم:
هر كس صداى مظلومى را بشنود كه از مسلمانان كمك مى‌طلبد، و به كمك او نشتابد مسلمان نيست.

فصل هشتم: خودی نشان بده

اگه می‌خوای دنیا رو تغییر بدی بهترینِ خودت در تاریک‌ترین لحظات باش

اگر منظور از این عنوان خودنمایی و برجسته‌سازیِ خود است، باید گفته شود که جای اشکال بسیار دارد و خدا به شدت با آن مخالف است. اما برداشت من از این مطلب، حفظ اعتماد به نفس و کم نشدن آن در شرایط سخت است.

اعتماد به نفس در کلیّت خوب است؛ به شرطی که از حد عبور نکند و جای خدا را نگیرد و موجب استکبار نشود.

کاری که شیطان در پیشگاه خدا کرد، همین کبر ورزی و خود بزرگ‌بینی بود. و البته برتر دانستن جنسِ‌خود از انسان (برتری آتش از خاک).

ناسیونالیسم (ملی‌گرایی یا نژاد‌پرستی) هم اکنون نیز در اسرائیل برپاست و در گذشته بطور چشم‌گیری در آمریکا (میان سفید‌پوست و سیاه‌پوست) برپا بوده است.

فصل نهم: به دیگران امید بده

اگه می‌خوای دنیا رو تغییر بدی وقتی تا خِرخِره توی گل فرو رفتی، آواز بخون

عنوان درست و بجایی‌ست.

اما زیرعنوان کمی مشکل دارد.

در شرایط سخت باید تلاش کنیم که روحیه خودمان را حفظ کنیم و سریع میدان را خالی نکنیم.

دلیلی ندارد که در اوج بدبختی‌هایمان خوشحالی کنیم و آواز بخوانیم!

این بحث واقعاً خنده‌دار است. آخر چه کسی در نهایتِ غمِ خود قهقهه میزند؟!

در این شرایط باید امید را به خدا بست و از او طلب یاری و کمک کرد نه اینکه مانند احمق‌ها شروع به خندیدن کرد.

فصل دهم: هرگز تسلیم نشو

اگه می‌خوای دنیا رو تغییر بدی هیچ‌وقت هیچ‌وقت زنگ رو به صدا درنیار

این جمله را دیگر بعید است که تا به حال نشنیده باشید.

خدایِ تمامی جملات انگیزشی.

کلیشه‌ای‌ترین و شاید تأثیرگذارترین.

بله؛ با کنار کشیدن، هیچ کاری از پیش نمیره و همیشه ناقص میمونه.




یکبار دیگر برگردید عناوین را از اول تا آخر بخوانید.

آیا اسمی از خدا مشاهده می‌کنید؟

فقط «خود» و «دیگران» مطرح‌اند.

فقط اِگوسنتریسم (خودمحوری) و اومانیسم.

به دور از هرگونه شریعت و دیانتی...

کمتر کتابی است که برگزیده نیویورک تایمز شود و بدرد خواندن بخورد.

چرا باید الگوهایمان را کسانی قرار دهیم که خودشان به اندازه تمام طرفدارانشان هیچ ایده‌ای برای زندگی کردن ندارند و فقط با حفظ کردن چند جمله تکراری و به ظاهر انگیزشی، قصد کمک و هدایت مردم را دارند؟

الگو را باید کسی قرار داد که به دور از خطا و اشتباه باشد و آنقدر عالم و دانا باشد که خود را در برابر خداوند حقیر و ناچیز ببیند.

آری؛ به راستی که بهترین الگو علی‌ (ع) است.

بیایید بیرون بریزیم این کتب آب‌طلای پوچ را و از هم اینک، قرآن و نهج‌البلاغه و جنود عقل و جهل و... را بخوانیم. شاید که مؤمن شدیم و هدایت گشتیم و صالح.

و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته

خوب است این‌ را نیز بخوانید:
https://vrgl.ir/0wVwa