خلاصه کتاب باشگاه پنج صبحی ها

خلاصه کتاب باشگاه پنج صبحی ها
خلاصه کتاب باشگاه پنج صبحی ها

سلام

یکی دو هفته بود که مقداری وقت آزاد برام ایجاد شده بود. برای این که وقت آزادم در این مدت هدر نره، این کتاب رو انتخاب کردم و سعی کردم با خوندن این کتاب وقت آزادم رو پر کنم. محتوای کتاب به صورت داستان محور هست و نویسنده همین جور که در مسیر داستان پیش میره، نکات و نصیحت هاش رو به خواننده فرو می کنه. اکثر نکاتی که میگه همون چیزای همیشگیه مثل سحرخیزی، تغییر عادت ها، کنترل و غلبه بر ترس، ساده گرفتن زندگی (نمی دونم این کتاب رو میشه در دسته کتاب های زرد موفقیت طبقه بندی کرد یا نه). اما یه سری نکات دیگه هم داشت که برام تازگی داشتن. خلاصه مطالبی که برام جالب بود و به نظر با ارزش بودن رو اینجا می نویسم تا بقیه هم ازش استفاده کنن.




1. اجازه ندهید درد یک گذشته‌ ناتمام، شما را از داشتن یک آینده محشر بازدارد

اگر به مدت زیادی، قدرت های تان را نادیده بگیرید، در نهایت، واقعا باور می کنید که قدرتی ندارید. لطفا فراموش نکنید که اگر از استعدادها و توانایی های تان استفاده نکنید، به مصيبت ها و مایه تأسف شما تبدیل می شوند.


2. اگر احساس می کنید که زندگی نابسامانی دارید، دلیلش این است که ترس های تان کمی از باورهای تان قوی تر است

فرار، جنگ یا بی حرکت ماندن، سه راه حلی هستند که در مواجه با ترس داریم. پاداشی اصلی که شما با عبور از ترس ها و مشکلات به دست می آورید، شخصیتی است که به آن تبدیل می شوید.



3. شکست، ترس را به طور اغراق آمیزی بیشتر می کند

غیرممکن است بتوانید زندگی بدون شکست داشته باشید، مگر این که بخواهید بسیار با احتیاط زندگی کنید، به گونه ای که گویی اصلا زندگی نمی کنید، که در این صورت، شما به طور طبیعی شکست می خورید. می توانید تحت تأثیر ترس قرار بگیرید و تسلیم شوید و یا می توانید دنیا را تحت تأثیر خودتان قرار دهید.


4. وابستگی به حواس پرتی، مرگ تولید خلاقانه است

ما به طور عقلانی می دانیم که نباید وقت با ارزش مان را برای کارهای بی ارزش هدر دهیم، اما از لحاظ احساسی، نمی توانیم بر وسوسه های مان پیروز شویم. وابستگی به حواس پرتی، پایان خلاقیت شماست.

5. برای این که یک رهبر عالی و تأثیر گذار باشید، نیازی به بی احترامی نیست

هر قدر انسان قوی تری باشید، کم تر نیاز به نشان دادن و تبلیغ آن دارید. برای این که یک رهبر عالی و تأثیر گذار باشید، نیازی به بی احترامی نیست. مؤثرترین رهبران تجاری، آنهایی هستند که به طور فعالانه ذهنیتشان را روی پیشرفت هایشان متمرکز می کنند، حتی اگر با مشکلات جدی روبرو شده باشند. رهبری کردن به معنای حذف تمام متوسط بودنها از زندگی تان است. رهبری کردن به معنی تبدیل ترس های تان به پیروزی ها و تبدیل تمام دل شکستن ها به قهرمانی ها است. همه می توانند منتقد باشند. شجاعت آن را داشته باشید تا تشویق کننده باشید.

6. درد و رنج، یک تطهیر کننده طبیعی عالی است

رنج بردن هم می تواند بر تلخی ما بیفزاید و هم می تواند ما را به رتبه اشرافیت برساند. تنها افرادی که ناراحتی دارند، باعث ناراحتی دیگران می شوند. آنهایی که رنج می برند، باعث رنج بردن دیگران می شوند.


7. بزرگسالان کودکانی هستند که فاسد و خراب شده اند

یک بچه، یک نابغه و با یک فرد دیوانه، مشکلی برای باور کردن باورنکردنی ها ندارند. تنها من و شما با مغزهای بزرگ و قالب های کوچک مان هستیم که شک داریم، بیش از حد فکر می کنیم و دو دل هستيم. در یک دنیایی که دیوانه شده است، همیشه انسان خردمند را دیوانه می پندارند.

8. موفق بودن بدون احساس سرزندگی، بزرگ ترین شکست است

استراحت و بازیابی برای هر کسی که متعهد به تسلط است، لازم است. هرگز به مغز اجازه ندهید که بیش از حد خسته شود. قدرت اراده، زمانی به ضعیف ترین حالت خود می رسد که بسیار خسته باشید. ما زمانی بدترین تصمیمات را می گیریم که بسیار خسته و درمانده هستیم. پس حتما زمانی را برای استراحت به مغزتان اختصاص دهید.


9. رشد در زمان استراحت رخ می دهد. منطقی به نظر نمی رسد، درست است؟

ببینید، رمز موفقیت شگرف در دراز مدت، که کمتر کسی آن را می داند، یک کلمه است، نوسان. اگر میخواهی در شغل خودت افسانه ای باشی، باید پایدار باشی و عملکرد ممتاز را فقط به مدت یک ماه یا حتى یک سال از خود نشان ندهی. یاد بگیرید که چطور بین کار سخت و استراحت و تجدید قوای درست و حسابی، توازن برقرار کنید تا بتوانید در دراز مدت شاداب و قوی بمانید. دوام، رمز اسطوره شدن است.


10. خود آگاهی در سکوت بیش تر می شود

تمام مشکلات افراد، از ناتوانی انسان برای به تنهایی آرام و ساکت نشستن در یک اتاق می آید. تفکر عمیق یکی از منابع اصلی تحول است، زیرا زمانی که بهتر بدانید، به طور حتم بهتر انجام خواهید داد. ارتباط تان با خودتان، رابطه تان با دنیا را پیش بینی می کند. یکی از رازهای داشتن یک ذهن پیشرفته، گذراندن زمان های زیادی برای فکر کردن در سکوت است. در آرامش و سکوت، شما به یاد می آورید که واقعا چه کسی هستید و به خود والای تان دسترسی پیدا می کنید. این را بدانید که مشغول بودن به معنای بهره وری بیشتر نیست. زمانی که دور از کار سپری می کنید، وقت تلفی نیست، بلکه اجباری است. این زمان به شما فضا میدهد تا ایده هایی که می تواند منجر به موفقیت تان شود، خوب پرورده شوند. در نهایت، شما تنها کسی خواهید بود که در تمام عمرتان با خودتان خواهید بود.


11. احساسات ابراز نشده، هرگز نمی میرند. آنها زنده دفن میشوند و بعدا به شکل های زشت تری خودشان را نشان می دهند.

اگر نتوانید راهی سالم پیدا کنید تا از شر احساسات بدتان آزاد شويد، این احساسات، استرس را در شما به وجود می آورند و باعث عملکرد ضعیف و حتی بیماری شما می شوند.


12. مقایسه کردن، شادی را از شما می دزد

زندگی برای جدی گرفتن بسیاری از چیزها، بیش از حد کوتاه است. من هم موافقم که انسانها عادت بدی دارند تا چیزهایی را به یاد بیاورند که بهتر است فراموش کنند. ما پیوسته به دنبال مشکلات و خطرات می گردیم. ما در حالت گوش به زنگ بودن و اکثرا مضطرب و عصبانی هستیم، حتی وقتی همه چیز خوب پیش می رود. نبوغ طبیعی شما، زمانی خودش را نشان میدهد که کاملا خوشحال هستید.


13. همان تغییری باش که دوست داری در دنیا ببینی

هر تغییری در ابتدا سخت، در میانه آشفته و در پایان عالی خواهد بود. اگر تغییری در شروع کار سخت نبود، هرگز تغییری واقعی قلمداد نمی شد.


14. نظم و ترتیب بیرونی، انضباط شما را افزایش می دهد

نظم و انضباط شخصی، مانند یک ماهیچه است. هر قدر بیشتر تمرین کنید، قدرتمندتر می شود.


15. در همه بی نظمی ها، یک نظم نهفته وجود دارد

یکی از مهم ترین چیزها برای رسیدن به خوشحالی و آرامش درونی، این است که بدانید شما تمام تلاش تان را انجام داده اید تا پاداش های خودتان را دریافت کنید.


16. افزایش خود کنترلی در یک حوزه از زندگی، خود کنترلی شما را در تمام حوزه های زندگی تان افزایش می دهد

یکی از دلایلی که اکثر افراد، خودشان را دوست ندارند، این است که نمی توانند به قول هایی که به خودشان می دهند عمل کنند. افراد بسیار موفق، این عادت را در خودشان به وجود می آورند تا کارهایی را انجام دهند که افراد متوسط دوست ندارند آن کارها را انجام دهند.


17. هر قدر یک جامعه از حقیقت دور شود، بیش تر از کسانی که آن حقیقت را بیان می کنند متنفر می شود

ما تنها چیزهایی را می شنویم که آماده شنیدن آنها هستیم. افزایش درک و آگاهی، آغاز تحول است. وقتی بیش تر ببینید، می توانید به چیزهای بیشتری برسید. و زمانی که بهتر بدانید، می توانید به دستاوردهای بزرگ تری برسید.

18. داشتن پول بسیار زیاد، شما را متفاوت نمی کند (همون جمله همیشگی)

پول تنها باعث می شود شخصیت واقعی شما برجسته تر شود، اگر فردی خسیس باشید بعد از پولدار شدن خسیس تر می شوید و اگر فردی بخشنده باشید بعد از پولدار شدن بخشنده تر می شوید.

19. کسی که در تمرینات، عرق بیش تری بریزد، در جنگ، خون کمتری خواهد ریخت

امروزه آسان تر از هر زمان دیگری می توانید در تجارت به هدفتان برسید، زیرا عده بسیار کمی کارهای لازم برای تسلط تجاری را انجام می دهند. در سطح عادی و متوسط بودن، رقابت بسیار زیادی وجود دارد، اما در سطح فوق العاده بودن، تقریبا هیچ رقابتی وجود ندارد. پیروزی ها با تمرین زیاد در ساعت اولیه صبح به دست می آید. پیروزی ها قبل از وارد میدان نبرد شدن، به دست می آیند. کسانی که بیشتر از دیگران خودشان را آماده می کنند، برنده هستند. انجام کار واقعی روزانه و با استمرار مطلق در برابر کارهای سطحی و ظاهری، مزیت رقابتی بزرگی را به شما می دهد. تولید در سطح و کیفیت بسیار بالا، کمیاب است و در بازار، بیش ترین پول را به چیزی می دهند که کمیاب باشد.


20. برای این که عادتی با شما بماند، هرگز آن را به تنهایی پایه گذاری نکنید. گروهی کار کنید

تفکرات منفی، عواطف نامتعادل و خواست شدید برای انصراف، بخشی عادی و طبیعی فرآیند ایجاد عادت جدید هستند. زمانی یک عادت به طور کامل شکل گرفته است که انجام دادن آن از انجام ندادنش، راحت تر باشد.


21. شرایط بیرونی، همیشه نشان دهنده شرایط درونی است

تنها شیاطین این دنیاء آنهایی هستند که در قلب ما زندگی می کنند. این همان جایی است که باید مبارزه کرد. ما همه باید خودمان را از زندان های شخصی خودمان نجات دهیم، زیرا این زندان ها، شکوه و بزرگی ما را زندانی می کنند. زمانی می توانید بزرگترین قدرت های تان را شکل دهید که با بزرگترین نقطه ضعف های تان روبرو شوید. بهترین افکار در تنهایی و بدترین افکار در آشفتگی و هرج و مرج شکل می گيرند.


22. شما مغزی را خواهید داشت که برای داشتن آن تلاش کرده اید. در واقع، شما مغزی را خواهید داشت که شایسته آن هستید، نه مغزی که آرزوی داشتن آن را دارید

هوش ما از آن چیزی تشکیل شده است که افراد پیرامون مان به ما یاد داده اند. هوش محدود است. هوش به منطق (و آنچه قبال انجام شده است) محدود می شود. غریزه، بسیار بیشتر از عقل می داند و شهود، بسیار هوشمند تر از خرد است. (انصافا این جمله اش و خودمم متوجه نشدم :/)


23. شکستی وجود ندارد. در واقع، هر شکست پیشرفتی در ظاهری پنهان است.

هر پایانی، سرآغاز شروعی است. تمام تجربیات ما، یک دلیل مؤثر دارند. و وقتی دری به روی تان بسته می شود، همیشه در دیگری برای تان باز می شود


24. چیزهایی که به نظر غیرممکن هستند، تنها کارهایی هستند که برای انجام دادن شان تلاشی صورت نگرفته است

انسان منطقی، خود را باجهان وفق می دهد. انسان غیرمنطقی، تلاش می کند که جهان را با خود وفق دهد. بنابراین، تمام پیشرفت ها وابسته به انسان غیرمنطقی است.


25. آینده قول خوبی های اسرار آمیزی را می دهد. هر چیزی می تواند در یک شب اتفاق بیافتد. حتی مرگ

بهترین گنجینه های زندگی در ساده ترین لحظات هستند. در همان لحظات روزانه عادی، که قدر آنها را نمی دانیم تا زمانی که آنها را از دست می دهیم. بسیار غم انگیز است که اکثر افراد تا قبل از این که خیلی پیر شوند، از زندگی لذت نمی برند. تعادلی را برقرار کنید که گویی فردایی در کار نیست و جوری رفتار کنید که گویی همیشه زندگی می کنید. این گونه، زمانی که آخر عمرتان فرا می رسد، می دانید که یک زندگی افسانه ای داشتید.


جملات کوتاه:

  • وضوح، باعث تسلط می شود
  • ما موجوداتی معنوی هستیم که تجربیات انسانی داریم
  • قربانی ها سرگرمی را دوست دارند. فاتحان، عاشق آموختن هستند
  • تعهد پاره وقت، نتایج پاره وقتی به همراه دارد
  • معلم بیش تر از همه یاد می گیرد
  • رؤیای بزرگ داشته باش. اما کوچک آغاز کن. همین حالا شروع کن
  • فردا یک موهبت است، نه یک حق
  • همیشه از موفقیت محافظت کنید، زیرا هیچ چیز مانند آن شکننده نیست
  • تنها راه مقابله با جهان خالی از آزادی، این است که کاملا آزاد باشید
  • رفتار روزانه شما همیشه نشانگر عمیق ترین باورهای تان است
  • به جای مدیریت کردن زمان، تمرکزتان را مدیریت کنید


۴ حوزه تمرکز افراد موفق:

  • رهایی از حواس پرتی
  • تمرین تسلط شخصی
  • سازماندهی روزهایتان
  • بهره هوشی سرمایه سازی
برای اطلاع بیشتر از این 4 حوزه نیازه که خود کتاب رو بخونید.