خوندم و می خونم و عاشق خوندن هستم ولی ، ، ، ارزشمندترین چیزا رو از خود زندگی یاد گرفتم ، وقتی گوشامو تیز کردم !
خلاصه کتاب مغازه خودکشی
من این کتابو تازگی خوندم و به نظرم هم خیلی جالب بود اگرچه کتاب موضوع تلخی داره ولی قصه تا حدی کمدی هست! یک مدل کمدی که با غم آمیخته ست و ژانر جدیدی در کمدی ست به نام کمدی سیاه!
باید اعتراف کنم که خود من رو خیلی خندوند!
داستان شهری رو روایت می کنه که آدماش شاد نیستن و افسرده هستن ، تو اون شهر هوا خیلی بده و اتفاقای بدی افتاده و هیچ گلی وجود نداره و آدما خیلی راحت خودکشی می کنن !فکرشو بکنین ؟ همچین قصه ای بتونه آدم رو بخندونه ! به نظرم بیشترش البته مهارت نویسنده س! مثلا یک جای داستان شب که مادر داشت برای بچه ش قصه می گفت بهش گفت حالا بگیر بخواب و سعی کن کابوس ببینی ??اینطوری معقول تره ?. یا اینکه به مشتری هاشون می گفتن : مرگ پشت و پناه تون! !
تو این شهر داستان ما خانم و آقای توآچ هم یک مغازه دارن ، یک مغازه به اسم مغازه ی خودکشی و تمامی ابزارآلات خودکشی رو میفروشند، از طناب دار و اسلحه کمری و شمشیر گرفته تا سم بوئیدنی و تیغ آلوده به کزاز! شعار مغازه هم اینه اگر در زندگی تون موفق نبودین ما به شما کمک می کنیم تا در مرگ تون موفق باشین!
تازه به مشتری ها راهنمایی هم میدن، ?اگه میخواین زود تموم بشه، این گزینه خوبه، اگر سقف خونه تون کوتاهه این گزینه بده،.،. اگر از بوی سم بدتون میاد کمی عصاره نعنا بهش بزنم و،،،، خنده داره،،. برام جالب بود،،،،
همه ی حرفها و رفتارها پیرامون مرگ دور می زنه ! مثلا کیک تولد به شکل تابوته ! یا اینکه خندیدن مسخره ست و آدم های شاد به نظر مردم شهر قصه ما عجیب هستن !
دو تا از بچه های خانم و آقای تواچ هم مثل بقیه آدمای قصه غمگین هستن ولی پسر کوچیک شون شاده ! اون می خنده شعر می خونه ، آواز می خونه ، سوت می زنه و فقط و فقط نیمه پر لیوان رو می بینه و حالش کلا خوبه .
در ادامه ی بازاریابی و روش های نوین که برای افزایش فروش مغازه پیدا می کردن ، یک جای قصه خانم و آقای تواچ یک روش فوری برای مرگ پیدا می کنن ! اونا یک سمی درست می کنن که دخترشون می خوره و هر کسی رو که ببوسه اون فورا می میره ! کلی مشتری براشون پیدا می شه ، جلوی در مغازه صف می بندن ، تو این گیر و دار اما ، دختر عاشق نگهبان قبرستون میشه و میره و میره یه جایی که اونو ببوسه اما ! ! !
داستان کوتاهه و من نمی خوام بیشتر از این رو توضیح بدم چون اصل قصه لو می ره ، اما چیزی که مهمه اینه که خوندن قصه خالی از لطف نیست ! همین که موضوع قصه یک موضوع جدید هست خیلی جالبه و نکات کوچک روان شناسی رو به سبک بسیار جدید و قشنگی به ما آموزش می ده .ضمن اینکه چون کتاب کوچیک و کم حجمه حتی تو مسافرت عید و اوقات بیکاری تون تو عید هم میتونین این کتاب رو بخونین و واسه همین این کتابو انتخاب کردم .پیشنهاد خیلی خوبیه برای تعطیلات . خوندن ش هم می خندونه تون و هم ازش یاد می گیرین .
من خوندم و لذت بردم امیدوارم شما هم بخونین و خوشتون بیاد .
مطلبی دیگر از این انتشارات
خلاصه کتاب شیطان از لئو تولستوی
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره بازترجمه اصول فلسفه حق: بند 62
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره بازترجمه اصول فلسفه حقّ: بندهای 125، 126 و 127