برای رهایی از فکر کردن ، می نویسم
خوشبختی لعنتی
عاشق اسم کتاب شدم ،جوری که توی این دوره زمونه خوشبختی واقعا یه چیز لعنتی هست .دقیقا یادن نمیاد کجا دیدمش و خریدمش ولی وقتی شروع به خوندنش کردم به هر فصلی که جلو میرفتم با هر تجربه ی که ماریان پشت سر میذاشت دلم میخواست بلند بشم و زندگی کنم، به معنی واقعی زندگی کنم
کتاب خوشبختی لعنتی داستان یک سال زندگی روزنامه نگار قصه ماریان هست ،ماریان زنی که در سی و چند سالگی به سر میبره از هیچ چیز زندگی خودش راضی نیست و همون خوشبختی قصه رو کم داره .
بااینکه قفسه کتاب هاش پر شده از کتاب های موفقیت ،خوشبختی ،راه های رسیدن به عشق و ثروت اما اون هیچ کدوم از این موارد رو توی زندگیش نمی بینه .
ماریان تصمیم میگیره که شروع کنه بجای فقط خوندن کتاب و منتظر معجزه نشستن عمل کنه به تمامی نکته های کتاب ها و یک بار برای همیشه ببینه این کتاب ها فایده دارند یا نه !
لینک برای خرید کتاب⬇
https://www.iranketab.ir/c/77b18c
مطلبی دیگر از این انتشارات
مغازهی خودکشی.
مطلبی دیگر از این انتشارات
برای یک دیکتاتور زندگی همیشه پاییز است
مطلبی دیگر از این انتشارات
فهرست لغات و توضیحات درباره برخی از اصطلاحات هگل