یه روزی منم و گیبسون کاستوم دهه۶۰ و یه منظره ناب?کانال:https://t.me/tonnel42
دختری از جنس نوشته!
بگذارید این متن را ادبی جلو ببرم.ترم را تمام کردم و تمام مسیر را باشوق کتاب فروشی نزدیک خانه ام از زیر نظر گذراندم.
در یکی از پست هایی که چندی پیش منتشر کردم به طور واضح بیان کردم که ارتباط نزدیکی با شعر های شاملو برقرار کرده ام.جنس شعر های شاملو عجیب است و تا به حال کلمات را اینگونه کنار هم ندیده بودم.حال غریبی در شعر ها موج می زند و یقین دارم اگر آیدایی وجود نداشت شاملویی هم وجود نداشت.همه این آثار را به طریقی مدیون آیدا هستیم.
هرگاه دلم می گرفت آیدا در آینه را باز می کردم و چند شعری می خواندم تا روحم جلا بگیرد اما بعد تر کنجکاو شدم.چندین باری دیده و شنیده بودم که کتابی منثور موجود است که نامه های شاملو به آیداست.حال به نقطه آغاز نوشته ام بر می گردم.کل مسیر را به شوق خرید این کتاب گذراندم.مثل خون در رگ های من!
کتاب محصول نشر چشمه و ماحصل همکاری آیدا و تنی چند از افراد دیگر است که دست به دست هم داده اند تا نامه های شاملو را جمع کرده و تبدیل به کتاب کنند.چه نیکو عملی بود این کار!
کتاب را به تازگی شروع کرده ام و ۴۰ صفحه از آن را مطالعه کرده ام.به طور قطع می توانم بگویم این کتاب جز ستایش نامه آیدا نیست!ستایش نامه به معنای خوب!آنطور که عشق آیدا شاملو را مست خود کرده کاملا در نامه ها مشهود است.شاملو آن قدر از این عشق قدرت گرفته است که تمامی کلمات را به بند کشیده و آن به آنها وظیفه حمل تک تک تار و پود احساساتش را داده.
بعضی جملات او آن چنان مرا میخکوب می کند که با خودم می گویم واقعا دنیای عاشق ها این گونه است؟یعنی تا به این حد و مرز از جنون نرسیده باشی عاشق نیستی؟
جایی مصاحبه ای دیدم.بزرگی می گفت:ذات عشق معصومیت است و هرکه در آن است معصوم.به گمانم احمد شاملو در معصومیت غسل تعمید داده شده.(می دانید که تشبیه ادبی است!به کسی بر نخورد!).
برایم عجیب است.دو بار ازدواج نافرجام هنوز نتوانسته بود او را ناتوان کند و برعکس خیل عظیمی از افراد که به عشق بد بین اند(و بعد از شکست ها بدبین می شوند) او با آغوش باز عشق را در بغل گرفت.
کتاب برخی جاها به دلایلی که بر همگان واضح است سانسور شده که خواننده معنای آن را میتواند بفهمد.جز این ایراد دیگری نمی توانم تا این جای کار از کتاب بگیرم.
توصیه ام این است که اگر دل در گروی یار دارید این کتاب را بخرید و خودتان بخوانید و اگر خوشتان آمد به آن که می بایست هدیه دهید.ترکیب یک لیوان چای داغ و این کتاب به قول معروف کار را حسابی در می آورد.
اگر روزی جایی بتوانم حتما از یکایک تعبیرات شاملو برای آیدا،برای آن که می بایست،استفاده می کنم که هر یک از دیگری لذت بخش تر و محبت آمیز تر است.باشد که هر کس برای یک بار هم که شده طعم عشق شاملو و آیدا را بچشد!
بهمن ماه ۱۴۰۱
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره بازترجمه اصول فلسفه حقّ: بند 140
مطلبی دیگر از این انتشارات
بودن یا نبودن مسئله این است!
مطلبی دیگر از این انتشارات
مادام کاملیا ، یک داستان عاشقانه ی جذاب !