با تکیه بر سنت پی شناخت ِزمانۀ خویشم ... سردبیر مجله کتاب فردا https://bookroom.ir/mag/
رمان و عصر جدید
میلان کوندرا در کتاب هنر رمان میگوید " پایهگذار عصر جدید فقط دکارت نیست بلکه سروانتس نیز هست!"
و این دقیقا همان نکتهایست که آنچه اغلب شبهروشنفکران از ادبیات فهمیدهاند را به چالش میکشد. آنها که معتقدند ادبیات و در کل هنر صرفا برای سرگرمی است!
این سخن کوندرا ادبیات را در ساحتِ اندیشه میبیند و در کنار فلسفه مینشاند و آن را در ساختِ تمدن جدید در غرب یک پایِ مهم به حساب میآورد.
همیشه برایم مساله بوده است که گرگور سامسا در مسخ و یا ک. در محاکمه و یا راسکلینکوف در جنایت و مکافات و یا آناکارنینا در رمانی به همین نام و شخصیتهای تاثیرگذار در رمانهای غربی صرفا جهت امر واهیِ سرگرمی خلق شدهاند؟!
همین شبه روشنفکران معتقد به امر سرگرمیِ هنر چرا برای هر کدام از این شخصیتها ساعتها حرف میزنند و مینویسند؟ اگر قرار بوده فقط مخاطب را سرگرم کنند که وظیفهشان را انجام دادهاند، پس این حرفها قرار است چه دردی را از مخاطب درمان کند؟
اتفاقا این حرفها دلیل است بر سرگرمی نبودن ادبیات و هنر در غرب.
دلیل دیگر اینکه در صورت سرگرمی بودن هنر و ادبیات، مکتبهای ادبی خاصیت خودشان را از دست میدهند؛ چرا که اتفاقات اجتماعی و سیاسی در شکلگیری مکتبهای ادبی نقش دارد؛ آیا جریان ایدهئالیسم را میشود بدون فهم انقلاب در فرانسه فهمید؟ و یا سوررئالیسم را میشود بدون اتفاقات بعد از جنگ جهانی فهم کرد؟ و دیگر مکاتب را؟
البته میدانم که این بحث سرگرمی در هنر و ادبیات یک بحث قدیمی است ولی در کتابها جواب قانعکنندهای برای سرگرمیبودن نیافتهام!
در غرب رمان بسیار نوشته میشود که در عصر کنونی وجهِ سرگرمیش بر اندیشهاش میچربد؛ اما این را باید دانست که رمانها و نمایشنامههای کلاسیک قدیمی در غرب هنوز هم مورد رجوعاند و برای تمدن آنها حالت ریشه و اصل دارند و مانند رجوع شعرای ما به اشعار حافظ و سعدی و نظامی و مولانا، رماننویسانِ آنها به شکسپیر و تولستوی و هوگو و دیکنز رجوع میکنند.
تولید رمان در کشور ما غمانگیز است از آنجهت که غوره نخورده مویز شدهاند! از آنجهت که غرب اگر امروز به تولید فراوان رمانِ سرگرمکننده رسیده است، عقبهی مهمی در گذشته دارد که قلههایی چون دیکنز و هوگو و سروانتس و تولستوی و کافکا و ... در آن وجود دارند اما ما هنوز به دامنهی قله ادبیات آنها نرسیدیم داریم به وفور رمان صرفا جهت سرگرم کردن مخاطب تولید میکنیم. توضیحش بماند برای بعد...
در آخر اینکه اگر رمان در ساختِ تمدن غرب نقش داشته، قطعا میتواند در شکلگیری تمدن جدید اسلامی هم نقش داشته باشد اما بشرطها و شروطها...
مطلبی دیگر از این انتشارات
جهل درد ندارد
مطلبی دیگر از این انتشارات
هر آنچه یک نویسنده لازم است درباره «عناصر داستان» بداند! + ۷ عنصر و ۷ ابزار و یک کتاب
مطلبی دیگر از این انتشارات
ماجرای علامه طباطبایی و انقلاب اسلامی