روش درست کتاب خواندن برای رسیدن به فهم!

مدتی پیش به صورت اتفاقی مطلبی از یک نویسنده‌ی فعال در حوزه گردشگری مطالعه کردم که مرا به فکر فرو برد. به این فکر کردم که جامعه ما چه حال بدی دارد و این حال بد چقدر به سرعت در حال بدتر شدن است و همین نوشته‌ی این دوست عزیز (کتاب‌ها رو تموم نکن! و عذاب وجدان نداشته باش) انگیزه من شد برای نوشتن این مطلب.

برای شروع بیایید یک حکایت با هم بخوانیم. حکایت یک قدم به جلو از ابوسعید ابوالخیر:

ابوسعید ابوالخیر در مسجدی سخنرانی داشت. مردم از تمام اطراف روستاها و شهرها آمده بودند، جای نشستن نبود و بعضی ها در بیرون نشسته بودند.
پیرمردی از آن بیرون به صدای بلند گفت: شما را به خدا هر کس از هرجایی که هست قدمی پیش نهد.
همه یک قدم پیش گذاشتند و برای کسانی که بیرون مانده بودند جا باز شد.
وقتی نوبت به سخنرانی ابوسعید رسید او گفت: السلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته.
مردم که مدت زیادی منتظر سخنرانی نشسته و خسته بودند اعتراض کردند و علت را جویا شدند.
ابوسعید گفت: همه‌ی آنچه را من می‌خواستم به ساعتی به شما بگویم این پیرمرد به جمله‌ای گفت.

همه حرف من در این مطلب این است که اگر نمی‌خواهیم قدمی به جلو برداریم دست کم رو به عقب هم قدم برنداریم! کاری که این دوست عزیزمان آقای ارشاد نیکخواه انجام داده‌اند.

من کامنتی برای این دوستمان در زیر مطلبش گذاشتم که همان کامنت را اینجا به عنوان یک توصیه دوستانه به دیگران نقل می‌کنم:

انگار که مسابقه‌ای باشد و بگویند هر که بیشتر در عمرش کتاب ورق زده باشد برنده است.
دوست عزیز و ندیده‌ی من، مخاطبین تو فرهیختگان و دانشمندان نیستند و به جرعت می‌توانم بگویم شاید در عمرشان ۵۰ کتاب نخوانده باشند، این حرف تو را می‌خوانند و از آنجا که نقش برنده را در این زندگی برایشان بازی می‌کنی، و شما را به چشم یک کسی که جوان و پرانرژی و موفق و فعال است نگاه می‌کنند، حرف‌هایت را باور می‌کنند. الگوبرداری می‌کنند و شاید دیگر تا آخر عمر یک کتاب را کامل نخوانند.
از شما خواهش می‌کنم، طرز فکر سطحی خود را برای خودتان نگاه دارید و آن را به جوان‌های بی‌مطالعه‌ی ما آموزش ندهید.
کسانی که کتاب نمی‌خوانند و اگر هم بخوانند سطحی و سرسری می‌خوانند. فصل اول و آخر را می‌خوانند و از آن بدتر فکر می‌کنند آن کتاب را فهمیده‌اند. یعنی دچار توهم فهم می‌شوند و همین توهم فهم است که جامعه امروز ما را به دردسر انداخته است.

البته ایشان تنها نیستند و مدتی است که از این قبیل نوشته‌ها هم در ویرگول و هم در جاهای دیگر به چشمم آمده (به مرور زمان در همین مطلب لیست خواهم کرد) که آموزش داده‌اند روش‌های کتاب‌خوانی را. یکی گفته دو خط در میان بخوان یکی گفته خلاصه‌اش را بخوان یکی گفته فقط چشمانت را روی خطوط حرکت بده یکی گفته کیفیت مهم نیست فقط تعداد مهم است و سریع رد شو برو کتاب بعدی و خلاصه هر کسی روشی برای مطالعه دارد و خوب هم هست، این که مردم این همه روش دارند خیلی خوب است ولی مشکل وقتی است که روش‌های اشتباهمان را می‌خواهیم به دیگران آموزش بدهیم.

آدم از این همه بدفهمی می‌خواهد سر بکوبد به دیوار!

و در پایان ویدئویی با هم ببینیم برای اینکه یاد بگیریم باید چطور کتاب بخوانیم تا آن کتاب را بفهمیم نه این که فقط از رو خوانده باشیم و فکر کنیم کتاب خوانده‌ایم.

http://aparat.com/v/Z93s4


https://virgool.io/@hadi.dadkhah/%D8%A7%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%82%D8%B1%DB%8C%D8%A8-woyssbfv9sxw