نشر جهان درونم، فردیتم و خلاصه ای از تجربههای شخصیم بدون تضمین دقیق یا جذاب بودن . کانال تلگرام: https://t.me/ketab_stuff
سراب مجازی؛ معرفی مستند Fake Famous و سریال Black Mirror
? اوایل که کمی دورتر از مجازی بودم تقریبا تمام فکر و ذکرم خواندن بود. خواندن آن مقاله، خواندن فلان کتاب، دیدن این مستند و . . . . اما به محض ورود فضای مجازی، انگلی ذهنی وارد زندگی من هم شد. "بنویسم و بخوانم که دیده شود و دیده شوم."
? این البته بهنظر واکنشی ساده به مشاهدهی بقیهی این سراب مجازیست. وقتی ببینید دیگران سطحی نشر میدهند و همان جلب توجه کافی را کسب میکند و سطحیات، عمقیات جلوه میکنند، اولین واکنش طبیعی همهی ما تقلید است. تقلید. بخوان، ببین، بنویس تا توییت کنی. تا پست اینستا کنی. تا استوری بذاری و بقیه از فلسفی بودن و عمیق بودنت کف کنند.
? توصیه اکید دارم حتی اگر اسم سریال Black Mirror هم نشنیدهاید، همین قسمت اول فصل سومش را ببینید(هر قسمت داستانو بازیگران مجزا دارد) و بعد از آن، مستند Fake Famous را. مستند، ایدهی فوق جالبی برایم داشت. همه درمورد ربات های مجازی و خرید فالوئر شنیدهایم اما این مستند عیناً سه نفر را با همین حربهها به 'محبوبیت مجازی' میرساند و آنها شروع به دریافت پیشنهاد اسپانسرینگ هم میکنند. یعنی سه نفر انسان عادی که تا قبل از این زیر صد فالوئر داشتهاند را با خرید فالوئر فیک و عکسهای تقلبی از مسافرتهای آنچنانی و... به فالوئر واقعی میرسانند و کار به کسب درآمدشان هم میرسد!
? این دو را ببینید که بفهمید عاقبت ایدهآلی که این انگل ذهنی برای همهی ما خواب دیده چیست. در یک کلام، Fake Famous. اینکه در تمام ابعاد خود سراب باشید؛ مایهی عذاب بقیه جامعهی عادی، غیر Famous، غیر اینفلوئنسر و خودتان باشید و کل زندگیتان بشود "دیگران".
? گاهی میبینم افرادی میپرسند چرا دیگر فیلسوفان بزرگ قرون قبل ظاهر نمیشوند؟ فارغ از تمام دلایل اصلی دیگر، شاید یک دلیلش همین باشد. کانت دیگر تمام عمرش را در شهرش نمیگذراند و هر روز پیادهروی نمیرود فقط برای "عمیق شدن". دیگر صدرا یک سال به خلوت تفکر نمیرود. کانت درحال توییت کردن از جملات قصار دکارت و هیوم است و صدرا هم عکس تکه کتاب های بوعلی و فارابی را استوری میکند. دیگر کسی 'عمیق' نمیشود. کل زندگیمان یعنی در چشم "بقیه"ی این باتلاق مجازی فیلسوف باشم.
? پ.ن: مثل همیشه، به نظر من کسی با تلگرام و توییتر و اینستاگرام فیلسوف نمیشود. حتی فلسفه خوان هم نه. اما علاقهمند چرا. دارای پیش زمینه چرا. و من هم فقط در همین حد قبولش دارم و بس و صد البته در همین ابعاد بسیار هم سودمند است اما فقط در همین ابعاد . . .
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره بازترجمه اصول فلسفه حقّ: بند 128
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتاب«عزاداری های نامشروع»:علّامه ای که این کتاب را نوشت،چرا خانه نشین شد؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی کتاب 150 هشتگ سواد رسانه ای