شب های روشن

درود بر شما خوبان

قطعا آنها که کتابخوان هستند یا حداقل کتاب خواندن را دوست دارند ، نام داستایفسکی را بسیار شنیده اند. نویسنده ای روس که کتاب های متعددی را نوشته است و قلمی توانا ، فلسفی و عمیق دارد.

این کتاب ، قطعا جزو شاهکارهای نویسنده نیست چرا که ظاهراً داستایفسکی این کتاب را قبل از رفتن به سیبری نوشته است و پختگی و عمق آثاری چون ابله ، جنایات و مکافات و ... را ندارد اما به هر حال اثریست خوب ، دارای قلمی روان و به شدت عاشقانه که خواندن آن برای افراد علاقمند به فضای رمانتیک بسیار دلچسب و شیرین خواهد بود.

بنظرم داستایفسکی از آن دست نویسنده هایی است که آثارش را باید در دهه های مختلف در سنین متفاوت با حالات و نگرش های متغیر و متجدد ، چندین بار مرور کرد. شاید این اثر از این حیث خیلی قابل نباشد اما قطعا آثار دیگر ، شایستگی اش را دارند.

طبق روال همیشگی نوشته هایم ، داستان را شرح نمیدهم و صرفا نظر شخصی خویش را بیان میکنم. حقیقتا این اثر را دوست نداشتم ؛ چرا که اغراق در فضای رمانتیک را مغایر با واقعیت زندگی میدانم و این عشق های سراسر احساس و خیالپردازی، ذهنم را آزار میدهد.

از دل این داستان ، سینما نیز تغذیه کرده است و فیلمی ایتالیایی به همین نام در سال ۱۹۵۷ ساخته شده است. سینمای کشور خودمان هم سال ۱۳۸۱ فیلمی را با همین نام با بازی مهدی احمدی و هانیه توسلی به روی پرده برده است که من فیلمش را نیز دوست ندارم.?

به هر حال هر اثری ، به کام باشد یا نباشد ، ارزش خواندن دارد و قطعا تاثیری را در رشد و نمو جریان فکری شما خواهد گذاشت.


✅ جملاتی از این کتاب:

« احساس انسان ، نابود نمیشود »

« زنها از مردهای خجالتی خوششان می آید. »

« محزون است که حتی کاری نکرده باشی که افسوسش را بخوری »

« گاهی تحمل خوشبختی دیگران چقدر‌ سخت میشود »

« خدای من ، یک دقیقه تمام شادکامی ! آیا این نعمت برای سراسر زندگی یک انسان کافی نیست؟ »