درد من حصار برکه نیست؛ بلکه زیستن با ماهیانی است که فکر دریا به ذهنشان خطور نکرده است.
كتاب سيلماريليون
كتاب سيلماريليون به راستى بهترين كتابى است كه تاكنون خوانده ام.سیلماریلیون سوالات زیادی از شما میپرسد و بارها پاسخ آن را نیز میدهد. زیباییها و اندوههای بسیار زیادی در آن گنجانده شده است، و حتی میشود گفت که در بعضی قسمتها خیلی بیشتر از آن چیزی که یک مجموعه ی فانتزی میتواند ارائه دهد وجود دارد. افراد زیادی سعی کردهاند که این اثر را با سایر آثار فانتزی و آثار مشابه آن مقایسه کنند. اما کارهای تالکین با آثار فانتزی دیگری که تاکنون خواندهاید متفاوت است. چون ویژگیهای منحصر به فردی دارد، هرچند بعضی افراد با خواندن آن سردرگم میشوند. در طول این سالها روشهای زیادی برای خواندن سیلماریلیون مطرح شده است، در ادامه سعی میکنم به برخی از آنها اشاره کنم.
هرگز سیلماریلیون را به عنوان مکملی برای ارباب حلقه ها در نظر نگیرید
اگر سیلماریلیون را فقط به این هدف خوانده باشید که بتوانید به وسیله آن جواب سوالهایی را بیابید که پس از خواندن بزرگترین و پر طرفدارترین کتاب تالکین یعنی ارباب حلقه ها ایجاد میشود، قطعا از خواندن خود ناامید خواهید شد. حرفهای من را اشتباه برداشت نکنید، سیلماریلون در نهایت به فهمیدن ارباب حلقهها کمک میکند، اما باید صدها صفحه را باید پشت سر بگذارید تا بتوانید به خط داستانی فرودو و یاران حلقه برسید.
همهی قهرمانهای سیلماریلیون داستان خودشان را دارند، بنابراین اگر شما فقط برای رسیدن به آخر داستان این کتاب را بخوانید، در حق دلاوریها و سلحشوریهای این شخصیتها ظلم کردهاید. پس صبور باشید؛ شکوه و جلال رشتهافسانهی تالکین به موقع خودش را به شما نشان میدهد. علاوه بر این ممکن است مجبور باشید برای فهمیدن ارتباطات بین شخصیتها، ارباب حلقهها را هم یکبار دیگر بخوانید.
تصور کنید که در حال خواندن کتابی در مورد جنگ فرانسه و هندوستان هستید، و نویسنده چیزی شبیه به این جمله را نوشته باشد: «این تاکتیک جنگی، بعداً در انقلاب آمریکا استفاده خواهد شد.» آیا شما دستان خود را به نشانه اعتراض بالا میگیرید و میگویید «عالی شد، میخواستم هنگام انقلاب آمریکا غافلگیر شوم!» البته که نه. چون این تاریخ است، نویسنده با این تصور شروع به نوشتن میکند که شما از قبل پایهی اتفاقات و رویدادها را میدانید.
سیلماریلیون با همچین فرضیاتی نوشته شده است. سعی کنید آن را به عنوان کتابی برای توضیح جهان تالکین در نظر بگیرید: این کتاب مجموعهای از آوازها و نوشتههایی است که بیلبو آنها را در ریوندل یافته و ترجمه کرده است. البته این کتاب فقط از دید الفها نیست، بلکه نویسنده بخشی از داستان را بر مبنای اطلاعات خواننده در نظر میگیرد. پس طبیعی است که عبارتهایی مانند «قبل از این که نابودی گوندولین فرا رسد» را بیش از پنج بار قبل از رسیدن به فصل سقوط گوندولین خواهید دید.
علاوه بر این، از اول هم قرار بر غافلگیر شدن شما توسط سیلماریلیون نبوده است، نه بیشتر از آنچه که ممکن از یک تراژدی یونانی مثل «اودیپس رکس» انتظار داشته باشید. این پیش-گوییها فقط فهم شما را از رویدادهایی که در آینده میفتد بیشتر میکند. شاید بخواهید قبل از شروع کردن کتاب، خلاصهای از تمام رویدادهایی که در آن رخ میدهد را بخوانید؛ بیشتر نسخههای موجود دارای چنین خلاصهای در مقدمهی کتاب هستند. با توجه به همین موضوع به سراغ نکتهی بعدی میرویم.
سیلماریلیون یک رمان نیست، پس نیاز نیست که آن را مشابه یک رمان بخوانید. اگر دلتان میخواهد مستقیماً به سراغ به قسمتهای خوب داستان بروید. تالکین در این باره میگوید:
«داستان برن و لوتین (که به نظر من بسیار زیبا و تاثیرگذار است)، یک داستان اساطیری-فانتری-عاشقانه است که مفهوم آن فقط با اطلاع داشتن از پس زمینه داستان قابل دریافت است. البته این داستان خودش هم یک رابط اساسی با قصههای بعدی سیلماریلیون میباشد که عظمت آن بدون درک جایگاهش در میان سایر ماجراها ممکن نیست.»
یک بار دیگر متن بالا را بخوانید؛ این متن بسیار مهم است. برای درک کامل چرخهی اساطیری سیلماریلیون باید تمام آن را بخوانید چون این داستانها مانند تاروپود یک پارچه به هم مرتبطاند. ولی برای فهمیدن کلیات داستان نیازی نیست که فصل ها را به ترتیب زمان وقوع آنها مطالعه کنید.
فصلهای زیبای سیلمارییون به طور مساوی در این کتاب پخش نشدهاند، و بهترین قسمتهای آن در نزدیکی پایان کتاب گنجانده شدهاند. فصلهای بغایت زیبای این حماسهی اسطورهای مثل برن و لوتین، تورین تورامبار، سقوط گوندولین و غیره تا بعد از صفحه ۱۵۰ شروع نمیشوند. پس اگر خلاصهای که آراگورن از داستان برن و لوتین در «ودرتاپ» تعریف کرد، کنجکاوی شما را برآنگیخته است، سراغ همان داستان بروید و اول آن فصل را بخوانید.
در پایان کتاب فرهنگ نامهها، چندین شجرهنامه و راهنمای زبان سینداری قرار داده شده است. این ضمیمهها خیلی مفید هستند، اما مواظب باشید که زیاد درگیر آنها نشوید. حتماً لازم نیست تمام نامهای کتاب و شجرهنامهها را به خاطر بسپارید، خصوصاً اگر اولین بار است که به سراغ این کتاب آمدهاید. بهترین کار این است که فقط وقتی احساس کردید گیج شدهاید به سراغ ضمائم بروید، چون مطالعهی بیش از حد آنها، حداقل در دفعهی اول، کمکی به شما نمیکند.
و در نهایت
اگرچه گاهی خوانندگان به سادگی از سیلماریلیون دلسرد میشوند، اما به ندرت پیش آمده که کسی از خواندن آن پشیمان شود. افرادی که به کتابهای این چنینی تمایل دارند، معمولاً عاشق سیلماریلیون میشوند. امیدوارم شما نیز یکی از آن افراد باشید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
غدیر را جشن بگیریم؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
هیچ مدیری از آسمان نیامده است !
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی کتاب: مرگ کسب و کار من است.