معرفی کتاب صدام زندانی در کاخ خودش

کتاب صدام زندانی در کاخ خودش نوشته ویل باردنورپر است که توسط بیژن اشتری ترجمه و انتشارات ثالث در سال ۱۴۰۰ آ‌ن‌را منتشر کرده است. این کتاب در ۳۵۸ صفحه و 37 فصل برای خوانندگان گردآوری شده است.

در فصول ابتدایی این کتاب شرح حالی مختصر از زندگی سربازانی را می‌خوانیم که از صدام حسین به عنوان زندانی مراقبت کردند. زندانبان‌هایی که هیچ گونه سابقه ای در این زمینه نداشته و صرفاً به عنوان سربازانی عادی به عراق اعزام شده بودند این گروه سوپر ۱۲ نامیده می‌شدند و آنها نیز به صدام لقب ویک VICرا داده بودند خاطرات این سربازان از وقایع و احساساتشان در قالب این کتاب جمع آوری شده است همچنین رفتارها و منش دیکتاتور سنگدل عراق در سال‌های پایانی زندگی‌اش جمع آوری شده است. گرچه هیچکدام از زندانبان‌ها اجازه خاطره نویسی به صورت کتبی را نداشتند اما خاطرات پررنگ باقی مانده در ذهن آنها ثبت گردیده است.

سطوری کوتاه از کتاب:

او نزدیک تکریت متولد شده بود و هیچ امکان مادی در اختیار نداشت. به لطف جاه‌طلبی‌های سبعانه، بیرحمی ذاتی و مکر و نیرنگ شیطانی‌اش توانسته بود به قدرت بلامنازعی دست یابد. چند دهه بعد، همه این قدرت را از دست داد، دوباره فراری شد، قدرتمندترین ارتش دنیا برای دستگیر کردن‌اش دست به کار شد و به کلبه های کثیف پناه برد، اما عاقبت از سوراخ کوچک زیرزمینی‌اش (حفره عنکبوت) بیرون کشیده شد و به چنگ آمریکایی‌ها افتاد. حالا او در مرحله آخر به خانه باز گشته بود در حالی که پشت سرش ردی از خون و رنج به جا گذاشته بود و همه اینها نتیجه آتش سیری ناپذیرش به قدرت بود.

صدام به شعارها و متلک‌های فرقه اعدام کنندگانش لبخندی تمسخرآمیز زد و گفت: آیا این یعنی شجاعت یکی فریاد برآورد: برو به جهنم صدام جواب داد جهنم همین عراق فعلی است.

جان مگوایر مامور سابق CIAمی گوید در ویدیوی اعدام، صدام را همراه عراقی ها ببینید همه اعدام کنندگان ترسیده بودند صداهایی مربوط به این مورد که ما داریم این مادر به خطا را می کشیم نیست بلکه از نوع ما باید همین الان او را بکشیم قبل از اینکه اتفاق بدی رخ دهد می شنویم. مگوایر می‌گوید آنها ترسیده بودند چون صدام پای چوبه دارش نترسیده بود!

موفق الربیعی نقل کرده است که صدام پای چوبه دار بارها شعار داد مرگ بر ایرانی ها!