ایدهپرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینههای روانشناسی، سرمایهگذاری، کسبوکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا مینویسم. سایتم: aliheidary.ir
معرفی کتاب صید ماهی بزرگ: به درون وجودت شیرجه بزن!
ایدهها از کجا میآیند و برای رسیدن به ایده چه میتوان کرد؟
پس از خواندن کتاب «صید ماهی بزرگ» شما جوابی مستقیم و سرراست برای سوال بالا پیدا نمیکنید. اما چیزی در شما تکان میخورد. چیزی که به نظر مدتها «تهنشین» بوده است؛ جایی در وجود شما. شاید دقیقا سر از گفتههای لینچ در نیاورید اما گفتهها، اشارات و ذکر تجربیات او در این کتاب برای شما قابل درک و حس است. انگار نوری را بر چیزی تا پیش از این گنگ میتاباند؛ تا این حسِ گنگ تبدیل به مفهوم و تجربهای آشنا، قابلِ لمس و در تیررس بدل شود و شما با خود بگویید: راست میگویدها! من قبلا این حس را جایی تجربه نکردهام؟!
دیوید لینچ، فیلمساز برجستۀ آمریکایی، با کتاب «صید ماهی بزرگ» دربارۀ بهرههای خلاقانۀ فراوانش از تجربۀ مراقبه میگوید. لینچ شرح میدهد که چگونه با مراقبۀ تعالیبخش به درون «شیرجه» میزند، ایدهها را مانند ماهی «صید» میکند و آنها را مهیای صفحۀ تلویزیون، پردۀ سینما یا دیگر رسانههای مورداستفادهاش نظیر نقاشی، موسیقی و طراحی میسازد. لینچ در کتاب «صید ماهی بزرگ» برای اولین بار در مورد تعهّد سی و اندی سالهاش به مراقبۀ تعالیبخش و تأثیری که بر فرایند خلاقیت او نهاده مینویسد.
عنوان این کتاب از این ایدۀ لینچ برآمده که میگوید برای گرفتن ماهیهای بزرگ باید به جاهای عمیقتر آب پا بگذاری، «عمیقتر» در نظر لینچ تجربۀ مرحلهای عمیقتر و گستردهتر از سطح آگاهیست. چیزی که از دید لینچ دستیابی به آن از طریق مراقبه میسر میشود.
«اگر هنرمندی، باید خشم را بشناسی بیآنکه اسیرش شوی. برای خلاقیت باید انرژی داشته باشی؛ باید زلال باشی. باید بتوانی ایده صید کنی. باید آنقدر قوی باشی که بتوانی فشار و استرس باورنکردنی این دنیا را تاب آوری. پس بهتر است منبع این قدرت، زلالشدن و انرژی را تقویت کنی. به درون شیرجه بزنی و آن را احیا کنی. عجیب است، اما من آن را بهواقع تجربه کردهام. سعادت عین جلیقۀ ضدگلوله است. محافظ تو است. اگر سعادت کافی داشته باشی، شکستناپذیری. وقتی آن چیزهای منفی محو شوند، ایدههای بیشتری میگیری و درک بیشتری از آنها پیدا میکنی. بهآسانی برانگیخته میشوی و انرژی و زلالی بیشتری کسب میکنی. آنگاه دستبهکار میشوی و آن ایدهها را به هر رسانهای که بخواهی برگردان میکنی.»
لازم به ذکر است «دیوید لینچ» فیلمساز امریکایی است که سبک مفهومگرای او با نمادهای سورئالیستی باعث شده فیلمهایش بیشتر به فیلم های اروپایی شبیه باشد. لینچ تاکنون برنده جایزه نخل طلا جشنواره فیلم کن، جایزه شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز شده و چهار بار نامزد دریافت اسکار بهترین کارگردان اعلام شده است.
«دیوید لینچ» در نظرسنجی روزنامه گاردین که در سال ۲۰۰۳ انجام شد به عنوان بزرگترین فیلمساز زنده دنیا معرفی شد.
کتاب «صید ماهی بزرگ» از این فیلمساز دریچهای است به شیوه فیلمسازی و زندگی شخصی این کارگردان بینالمللی که در آن از تکنیکهای خودش برای پرورش ایده میگوید. البته این یک کتاب آموزشی نیست ولی سرنخها و ردپاهای راهگشایی به دست میدهد و همچون سوژه و مضمونش و البته خودِ لینچ و فیلمهایش، تاثیری شهودی، غیرقابلبیان و به عبارتی سورئال بر خودآگاهی، خلاقیت و ایدهپردازی شما به جای میگذارد.
لینچ در این کتاب توضیح میدهد که ایدهها مانند «ماهی» هستند. اگر در آبهای کم عمق و سطحی بمانید فقط ماهیهای کوچک را میتوانید شکار کنید و اگر میخواهید ماهیهای بزرگ بگیرید باید به عمق بروید.
«ماهیهای اعماق، قویتر و نابترند. آنها درشت، انتزاعی و بسیار زیبا هستند.
همه چیز، هر آنچه به حساب آید، از ژرفترین سطح بالا میآید. فیزیک مدرن آن سطح را «میدان واحد» مینامد. هرچه هُشیاری ــــ آگاهیِ ــــ تو بیشتر شود، به آن منبع ژرف نزدیکتر میشوی و ماهی بزرگتری صید میکنی.»
با مراقبه، هشیاری و خلاقیت میتوانید به اعماق درونتان بروید و ایدههای ناب را در آنجا پیدا کنید. «صید ماهی بزرگ» کتاب روان و جذابی است برای تمام علاقهمندان سینما و دنبالکنندگان آثار لینچ و همچنین تمام کسانی که میخواهند خلاقیت خودشان را پرورش دهند.»
کتاب صید ماهی بزرگ، اثری بسیار ارزشمند و تأثیرگذار از یکی از بزرگترین ایده پردازان مبتکر در عرصه ی سینما و نقاشی است و بدون شک به مخاطبین کمک خواهد کرد تا ماهی های بزرگتری را از دریای ذهن و ابتکار خود صید کنند.
قسمت هایی از کتاب صید ماهی بزرگ:
«اولین بار که چیز هایی در مورد مراقبه شنیدم، هیچ علاقه ای به آن پیدا نکردم. حتی کنجکاو هم نشدم. به نظرم اتلاف وقت بود. تا این که این عبارت توجه مرا جلب کرد: «شادی حقیقی در درون نهفته است.» ابتدا این را جمله ای موذیانه پنداشتم، چون نمی گفت که این «درون» کجاست و یا چطور به آن می رسی. با این حال، دروغ هم نمی گفت که مرا به صرافت انداخت که شاید مراقبه، راهی برای راه یافتن به درون باشد.»
«ایده شبیه ماهی است. اگر بخواهید ماهی کوچکی را صید کنید، می توانید در سطح کم عمق آب بمانید. اما اگر خواهان صید ماهی بزرگی هستید، مجبورید به جاهای عمیقتر بروید. در اعماق آب، ماهی ها قویتر، نابتر، بزرگ و انتزاعی هستند. و نیز بسیار زیبا. در این میان آنچه برایم مهم است یافتن نوعی خاصی از ماهی است، ماهی ای که می تواند به «سینما» ترجمه شود. اما در آن اعماق همه جور ماهی ای شنا می کنند. ماهی هایی برای تجارت و ماهی هایی برای ورزش. برای همه چیز ماهی وجود دارد...»
«برای من، هر فیلم، هر پروژه، یک آزمایش و تجربه جدید است. چطور می شود یک ایده را ترجمه کرد؟ اینکه چطور آن را ترجمه کنید تا از یک ایده به فیلم و بعد به صندلی یک سینما برسد؟ شما ایده ای دارید و می توانید آن را ببینید، بشنوید، احساس کنید و بشناسید. بعد آرام آرام شروع به تراشیدن ایده می کنید و خودتان هم می دانید که دقیقا آن را درست انجام نمی دهید. این باعث می شود که بیشتر و بیشتر فکر کنید تا بتوانید زوائد را دور بیندازید. شما در حال کنش و واکنش هستید.»
همچنین ببینید: ویدئویی از اظهارت دیوید لینچ پیرامون هوشیاری و روش مراقبه تعالیبخش
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره بازترجمه اصول فسلفه حقّ: بندهای 146، 147 و 148
مطلبی دیگر از این انتشارات
جذابترین داستانهای کوتاه فارسی
مطلبی دیگر از این انتشارات
کامل نبودن؛ موهبتی که باید از نو شناخت